نقد و بررسی کتاب «شبیه‏‌های شاد ؛درآمدی بر تعزیه و تعزیه‌‏های طنز مذهبی» و نمایش بخش‌‏هایی از فیلم شبیه‏‌شاد «باغبان»

نقد و بررسی کتاب «شبیه‏‌های شاد ؛درآمدی بر تعزیه و تعزیه‌‏های طنز مذهبی» و نمایش بخش‌‏هایی از فیلم شبیه‏‌شاد «باغبان»

نشست تخصصی نقد و بررسی کتاب «شبیه‏‌های شاد؛ درآمدی بر تعزیه و تعزیه‏‌های طنز مذهبی» و نمایش بخش‌‏هایی از فیلم شبیه‌‏شاد «باغبان»، روز چهارشنبه 29/2/95 با حضور آقایان: غلامرضا کارگر شورکی مدرس دانشگاه آیت‌‏الله حائری یزدی و نویسنده کتاب شبیه‌‏های شاد؛ درآمدی بر تعزیه و تعزیه‏‌های طنز مذهبی، دکتر سیدمصطفی مختاباد استاد دانشگاه تربیت مدرس و جمعی از صاحب‏‌نظران و پژوهشگران در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.


در ابتدای این نشست غلامرضا کارگر شورکی، نویسنده کتاب گفت: این کتاب، نگرشی متفاوت و دقیق به یکی از ابعاد ناشناخته هنر تعزیه دارد. وی با اشاره به اینکه تعزیه از شناخته‏‌ شده‏‌ترین هنرهای آیینی و ایرانی است، اظهار داشت:‌ در سال‏‌های اخیر در گروه‏‌های شرق‌‏شناسی دانشگاه‏‌های بزرگ اروپا و آمریکای شمالی، تعزیه را یکی از سرنخ‌‏های شناخت فرهنگ کهن ایران دانسته و به این باور رسیده‏‌اند که در این هنر کاملاً بومی ایرانی، روح ملتی حساس با انتظام و انسجام معمارگونه با سنت و خردی ظریف می‌‏تپد.

کارگر شورکی در ادامه با اشاره به اینکه این کتاب، نخستین اثر در زمینه تعزیه طنز در ایران بوده و به صورت میدانی و مبتنی بر مصاحبه انجام شده و کمتر امکان استفاده از منابع کتابخانه‌ای داشته است، افزود: این پژوهش می‌‏تواند مسیر جدیدی را پیش پای هنرمندان و فرهنگ دوستان بگذارد تا با نگاهی دوباره به فرهنگ عامه مرواریدهای درخشان‌‏تری را به دام اندیشه خود بیفکند تا این میراث معنوی شاد و قدیمی برای نسل امروز به یادگار مانده و از فراموش شدن در امان ماند.

این پژوهشگر در ادامه سخنان خود به تعریف تعزیه تراژدی و شبیه‏‌های شاد اشاره کرد و گفت:‌ واژة تعزیه در لغت به معنی سوگواری است اما در ایران اصطلاحاً به گونه‌‏ای نمایش آیینی، مذهبی که بر اساس واقعه کربلا و شهادت جانسوز امام حسین علیه‌‏السلام، دیگر وقایع مذهبی، قصه‌‏ها، داستان‏ه‌ای تاریخی و اساطیری قرار دارد، اطلاق می‌شود. وی در ادامه با اشاره به اینکه غم‌‏انگیز بودن، بر خلاف معنی لغوی تعزیه، شرط حتمی آن نیست و ممکن است گاهی شادی‏‌بخش باشد افزود:‌ با گذشت زمان، تحول و تکامل کمی و کیفی، گونه‏‌گونی و تعدد آن، تعزیه‌‏هایی در ذم دشمنان دین و خاندان پیامبر (ص) شکل گرفت که گاهی نه تنها صفت اندوهبار بودن را از دست داده، بلکه سخت مضحک و خنده‏‌آور نیز شده است. کارگر شورکی در ادامه گفت: شبیه‌‏های (تعزیه) شاد، گونه‏‌ای از شبیه است که قدما به آن اهمیت می‏‌دادند و در حسینیه و تکایا به شکل جالب و جذابی اجرا می‏‌کردند و با مضحکه قراردادن شخصیت و رفتار اشقیا مردم را شاد کرده و می‌‏خنداندند و از این طریق به تزکیه درون می‏پرداختند.

کارگر شورکی درباره جایگاه طنز در ادبیات تعزیه گفت: ساختار اصلی در تعزیه تقابل خیر و شر است. در بخش‏‌های طنز‏آمیز تعزیه رفتار، کردار و گفتار اشقیا مورد تمسخر قرار گرفته و زبونی، دنیا‏‏دوستی، ستمگری و مقام‌‏پرستی آن‌‏ها در مقایسه با نیک‏‌خواهی و ازخودگذشتگی اولیا به نمایش در می‌‏آید. وی در ادامه گفت: اشقیای تعزیه معمولاً با کلام، رفتار و خلق و خوی ناسالم، فطرت زشت خود را بروز می‏‌دهند و گاهی با حرکات مذبوحانه طنزآمیز تماشاگران را به خنده می‏اندازند. وی ضمن اشاره به نمونه‏‌هایی از شبیه شاد اظهار داشت: در تعزیه قیام مختارثقفی «ابوخلیق» شاعری از اشقیاست که به امید فرار از مجازات، خودش را به دیوانگی می‏زند و با پوشیدن لباس‏‌های پاره همچون دلقک‌‏ها رفتارهای سبک و مسخره از خود بروز می‏‌دهد.

وی به پیشینه تعزیه در شهرستان میبد اشاره کرد و گفت: اصولاً بافت معماری این شهر با مراسم شبیه‌‏خوانی عجین شده است، زیرا تمام محله‏‌های میبد، یک یا چند حسینیه دارد که در گذشته مخصوص شبیه‌‏خوانی طراحی و ساخته شده است و حالت سنتی شبیه‌‏خوانی در این خطه کویری و با توجه به اعتقادات مذهبی مردم شهرستان میبد، کاملاً حفظ شده است. وی در ادامه افزود: مردم این شهرستان، شبیه‌‏خوانی را جزء سنت و اعتقادات ملی و باورهای دینی و مذهبی خود می‌‏دانند. کارگر شورکی در ادامه بر این نکته تاکید کرد که هر چند در سال‏‌های اخیر اجرای شبیه‌‏های شاد کمرنگ شده است اما باز هم اجرای قابل قبولی دارد. وی در ادامه گفت: اجرای مراسم توسط گروه‌‏های تعزیه‌‏خوان در میبد، بیشتر محل‌ه‏ای و به صورت کاملاً سنتی است. وی در ادامه با اشاره به اینکه شبیه‌‏های شاد، در مناسبت‏‌های اعیاد به صحنه می‏رود، اظهار داشت: در هنگام برگزاری این تعزیه‏‌ها، حسینیه‏‌های محل اجرا مملو از جمعیت شده و گروه‏‌های حرفه‏ای در میبد با اجرای هنرمندانه خود، مردم را در برابر مخالف‌‏خوان‏‌های ظالم به خنده وامی‏دارند که بسیار جالب و تماشایی است.


این پژوهشگر در ادامه ضمن اشاره به برخی از تعزیه‏‌های شادی که در شهر میبد برگزار می‌شود، درباره تعزیه حضرت امام رضا (ع) و باغبان نیز گفت: قسمت ادبیات طنز در «تعزیه طنز یا شبیه شاد باغبان یا باغبون» فی‏‌البداهه است ولی قسمت امام‏‌خوان آن طبق شعر شبیه امام رضا (ع) خوانده می‌‏شود. وی درباره داستان این تعزیه اظهار داشت: یک روز حضرت امام رضا (ع) از صحرایی می‏گذرد و به یک باغی می‌‏رسد که باغبان آن باغ، حضرت را نمی‏‌شناسد حضرت با باغبان صحبت می‏‌کند و بعد از مدتی می‏‌گوید: ای باغبان برو داخل باغ و خوشه انگوری برایم بچین و بیاور و من همین‏جا ایستاده‏ام. باغبان تعجب می‌‏کند که در این موقع سال که درختان برگ ریخته و درختان انگور ندارند، چطور این آقا می‌‏گوید برو و خوشه انگوری بیاور. باغبان می‌‏رود کنار درختان باغ و متعجب می‌‏شود که درختان انگور دارند و خوشه انگوری می‏‌چیند و می‏‌خورد و فکر می‌‏کند که این معجزه را نباید به کسی بگوید حتی به حضرت امام رضا (ع). از باغ بیرون می‌‏آید و حضرت می‌‏فرماید که خوشه انگوری نیاوردی؟ باغبان می‏گوید خوشه انگوری نیست که به شما بدهم! حضرت می‌‏فرمایند که مطمئن هستی؟ باغبان می‏‌گوید: بله. حضرت با کمی تأمل و نگاهی به صورت او از وی می‏‌خواهد به درون باغ برود و باغش را در آتش ببیند.

قسمت طنز اینجاست که باغبان را مسخره می‏کنند که به حضرت دروغ گفته و قسمت خنده‏دار‏تر این است که باغبان هر چه آب روی درختان می‏ریزد، آتش شعله‌‏ور‏تر می‏شود و باغبان سراسیمه به دنبال حضرت می‏رود ولی حضرت رفته است و باغبان هر چه به این طرف و آن طرف می‏دود او را نمی‏‌یابد و چون لباسش هم آتش گرفته، خود را در آب و گل می‏‌اندازد و شکل خنده‌‏داری به خود می‏‌گیرد.


در ادامه این نشست دکتر مصطفی مختاباد با اشاره به اینکه پدیده تعزیه سینه به سینه و از نسلی به نسل دیگر منتقل شده تا امروز به ما رسیده است افزود: همه ما در برابر  تندبادهای جهان مدرن و پست مدرن که برای یکسان‌‏سازی فرهنگ‏‌ها و به خصوص فرهنگ‏‌های بومی – سنتی در جریان است، مسئولیم و باید مقاومت کنیم. وی در ادامه تعزیه را پدیده‏ای ظریف، شکننده که دارای زیست‏گاه خاصی است عنوان کرد و گفت:‌ تعزیه در هر فضایی نمی‌‏تواند خلق شود و رشد نماید، چنانچه اگر  درشهرستان میبد تعزیه هنوز زنده مانده، به این دلیل است که زیست‏گاهش (محل خلق، رشد و نمو) در همان جا بوده است. مختاباد در ادامه تصریح کرد: چنانچه این مهم دچار تغییر و آسیب شود و یا اینکه نسلی که ذهن و پندار زیست‏گاه است از عرصه حیات خارج شود، بدون شک احیای این نوع پدیده ناممکن خواهد بود؛ زیرا از یک سو، ده‏ها عامل موجب شکل‌‏گیری، جریان‌‏مداری و تاریخ‏‌مداری پدیده تعزیه است و از سوی دیگر مردمی که به خاطر عشق، دلباختگی و شیفتگی به حفظ میراث معنوی کهن توجه نشان می‏‌دهند در پاسداری از تعزیه نقش مهمی دارند.


در ادامه نشست مختاباد ضمن اشاره به تهدیدات و خطرات موجود در برابر تعزیه اظهار داشت:: زبان گفت‏‌وگوی ساده تعزیه، آن را  دارای ساحت جهانی کرده است اما ناگفته پیداست که یک عده چشم طمع به تعزیه دارند و مصداق آن، اسم کتاب‌‏هایی است که در برخی کشورها به نگارش درآمده به طوری که حتی یکی، دو نمونه نیز در ایران ترجمه شده است. این پژوهشگر در ادامه گفت: این یک هشدار است که به راحتی می‏‌توان یک پدیده را به نام دیگری در دنیا معرفی کرد. وی در ادامه به خطراتی که در داخل ایران برای حفظ تعزیه وجود دارد، اشاره کرد و گفت: باید نهادی بوجود بیاید. البته در این‌‏باره با شهرداری تهران گفت‏‌و‏گوهایی به منظور احداث «تکیه ولایت» که شبیه‌‏سازی تکیه دولت آن روزگار است، انجام شده و امیدواریم هر چه زودتر به نتیجه برسد. مختاباد در ادامه به دانش تعزیه اشاره کرد و گفت: اگر چه تعزیه به این شکل، در حال از دست رفتن است، اما باید نسبت به حفظ دانش تعزیه تلاش کنیم. باید نهادهایی ایجاد شود و این حس، روح شیفتگی و عشق پژوهشگران و علاقه‌‏مندان پاس‏ داشته شود، چیزی که کمتر بدان پرداخته شده است.

مختاباد گفت: پژمردگی تعزیه، زنگ خطری برای همه است و باید برای حل این مشکل، مراکزی بپاخیزند تا با انجام پژوهش‏‌های موردی، سبب ارتقا و تقویت دانش این حوزه شوند. وی در ادامه اظهار داشت: با استمرار این حرکت خواهیم توانست، درخت برومند تعزیه را کماکان سراپا نگه داشته و نسبت به فراهم آمدن بستر مناسبی برای شکل‌‏گیری این گونه پژوهشی در دانشگاه‌‏ها، مراکز پژوهشی و ...   در ایران و سایر کشورهای جهان، به صورت یک جریان مستمر توفیق یابیم.

مختاباد درباره این نشست گفت: برگزاری این نشست مثبت و از منظر اینکه موضوع گفت‏وگوی «تعزیه‏‌های شاد» را در محافل علمی و پژوهشی فراهم آورده بسیار ارزشمند است. وی در ادامه افزود:‌ هنوز در مرحله مقدماتی موضوع قرار داریم و باید جامعه علمی، مطالعاتی را که در حوزه جدید انسان‌‏شناسی جدید تعزیه صورت گرفته استخراج کند؛ اینکه سایر کشورها دارای چه روش‏هایی هستند، هر چند ممکن است روش‏‌های آن‏ها برای ما کاربرد نداشته باشد اما باید روش‏‌های به‏‌روز شدن را شناسایی کنیم تا اگر مناسب مدل پژوهشی مورد استفاده ما بود، آن‏ها را به کار بگیریم و سپس جوانان علاقه‌‏مند به کار در این حوزه را تقویت کنیم.  

مختاباد در خاتمه گفت: تعزیه یک اقیانوس، جهان بی‏کرانه‏ و دنیای پر رمز و رازی است که اگر فرد به هر شکلی به آن وابستگی پیدا کند، نمی‏‌تواند از آن جدا بشود برای اینکه یک حسی ما را با خود می‌‏برد. مختاباد با تأکید بر اینکه باید فضای گفت‏‌و‏گو از این جنس را با راه‌کارهای مناسبی تقویت کنیم اظهار داشت: شاید هر فردی دانش آن را نداشته باشد، پژوهشگر این حوزه باید دارای حس، روح، انگیزه آرمان‏‌خواهی و عشق برای ورود به این عرصه باشد و در غیر این صورت، بدون شک این فرایند به ثمر نمی‌‏نشیند.



از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید