نقد مکتب مبادله معنا از دیدگاه حکمت صدرایی

نقد مکتب مبادله معنا از دیدگاه حکمت صدرایی

چهارمین نشست از سلسله نشست‌های ارتباطات صدرایی با عنوان «نقد مکتب مبادله معنا از دیدگاه حکمت صدرایی» روز ‏سه‏شنبه 29 تیر با حضور دکتر سارا طالبی در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.

در ابتدای این نشست، خانم دکتر طالبی درخصوص اهمیت بحث معنا در ارتباطات، گفت: بحث معنا در ارتباطات، بحثی زیربنایی و پایه است. الگوهای تولید و مبادله معنا، در جامعه علمی رسوخ کرده و نوعی گفتمان اجتماعی را ایجاد نموده که لازم است با نگرش اسلامی، بررسی گردد. برای تولید نظریه‏ای اسلامی در خصوص ارتباطات، نیازمند نقد مکتب تولید و مبادله معنا از نگاه نظریه‏پردازان ارتباطات با چارچوب اندیشمندان مسلمان و ارائه الگوی جایگزین یا مکمل هستیم.

طالبی در تعریف معنا گفت: واژه Meaning در لغت به‌ معنای «معنی دادن یا داشتن، ‌نشانه چیزی بودن و یعنی» است. از نگاه برلو معنا در پیام‏ها نیست. در واقع کلمات در نهایت هیچ معنایی نمی‏دهند، بلکه معنی‏ها فقط در آدم‏ها هستند. معانی مسبب پاسخ‏ها می‏شوند. آنها چیزی شخصی هستند و دارایی‏های ما محسوب می‏شوند. ما معناها را یاد می‏گیریم، بر آن می‏افزاییم و آنها را نابود می‏کنیم، اما قادر به یافتن‏شان نیستیم.

طالبی با اشاره به مکتب انتقال پیام، گفت: این مکتب، ناظر به نظریه‏هایی است که به صورت مکانیکی انتقال پیام را در نظر می‏گیرند و گیرنده را فاقد اراده و تحت تأثیر قطعی پیام می‏دانند. نظریه‏های اجتماعی رفتاری از این دسته نظریه‏ها هستند. معنا در این نظریه‏ها، کمتر در بستر تفاوت‏های افراد و فرهنگ‏های مختلف مورد عنایت قرار گرفته است، بلکه بحث بر سر مبادله پیام است.

در مکتب تولید و مبادله معنا، پیام آن چیزی است که از طریق تعامل گیرنده با نشانه‏ها تولید می‏شود و در قالب معنا شکل می‏گیرد. به عبارت دیگر، پیام از طریق تعامل به دست می‏آید و گیرنده آن را بوسیله تعامل با متن پیام به صورت معنا به دست می‏آورد. در این مکتب، بر خلاف مکتب مبادله پیام، گیرنده نقش محوری دارد. معنا در نظریه‏های مکتب مبادله، انعطاف بیشتری دارد؛ در مقایسه با مکتب انتقال پیام، بیشتر به ظرافت‏های ارتباطات انسانی توجه نموده و از نظام معرفت‏شناسی مستحکم‏تری برخوردار است. نظریه‏های متفکران هرمنوتیک، در واقع مبانی فلسفی مکتب مبادله معنا را تأمین می‏کند. نمود تفکر هرمنوتیک در نظریه‏های دانش ارتباطات مانند مخاطب فعال، دریافت و مصرف و نظریه‏های مطالعات فرهنگی جاری شده است.

وی با اشاره به نظریه دریافت، افزود: الگوی رمزگذاری/رمزگشایی «هال» به ظهور نظریه دریافت در ارتباطات منجر شد. در تحلیل دریافت،‌ پیش‌فرض بنیادین این است که متون رسانه‌ای دارای معنایی ثابت یا ذاتی نیستند، بلکه در لحظه دریافت متون از طرف مخاطب است که متون، معنا می‌یابند. مخاطب، مولد معنا و نه صرفاً مصرف‌کننده محض اطلاعات است. نظریه دریافت، مدعی قدرت و توان مخاطبان برای مقاومت در برابر معانی مسلط یا سلطه‌جویانه رسانه‌ها و سست کردن آنها است.

دکتر طالبی حکمت متعالیه را تلفیقی از فلسفه و عرفان دانست و گفت: حکمت متعالیه ذیل آیات و روایات و همراه با اشراقات و شهودات صدرالمتألهین پدید آمده و برآیند دیدگاه‏های فلسفی، عرفانی، تفسیری و روایی در حوزه اسلامی تلقی می‏شود. حکمت متعالیه سرشار از ارجاع به متون مقدس اسلامی است و می‏تواند بیان‏کننده دیدگاه اسلامی تلقی شود و هرگونه نگرانی از بدفهمی یا تعارض با وحی را کاهش دهد.



از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید