نشانهخوانی آثار دکتر موسویلر
دکتر اشرف السادات موسوی لر: «طراح باید پیام خود را در قالب طراحی نشان به مخاطب منتقل کند»
نشست تخصصی «نشانهخوانی آثار دکتر موسویلر»، نهم شهریور ماه 95 با حضور دکتر اشرفالسادات موسویلر، دکتر بهمن نامور مطلق و دکتر بهنام زنگی، در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
این نشست در خصوص نقد مجموعهای از طراحیهای «نشان» خانم دکتر اشرفالسادات موسویلر، رئیس انجمن علمی پژوهشهای هنری ایران و عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا (س) بود که با حضور منتقدانی همچون دکتر نامور مطلق، نشانهشناس و معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و دکتر بهنام زنگی، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و مدیر مسئول فصلنامه «پژوهش هنر» انجام شد.
در ابتدای این نشست موسویلر ضمن اشاره به آثار ارائه شده در این نمایشگاه اظهار داشت: آثار ارائه شده 20 اثر انتخابی با موضوع نشانههای فرهنگی، تجاری و خدماتی است که بنا به سفارش مراکز و نهادهای علمی طراحی شده و تنها بر اساس سلیقه هنرمند نیست. وی ضمن اشاره به نشانها به تشریح آنها پرداخت و تصریح کرد: این نشانها در واقع نشانگر اهداف و هویت سازمانی هستند؛ چنانچه برخی از این نشانها متعلقاند به: دانشگاه الزهرا (س)، اولین سمینار زن و ریاضیات، دانشگاه معارف اسلامی در قم، همایش بزرگداشت سلمان فارسی، دانشگاه حضرت معصومه (س) و انجمن علمی پژوهشهای هنری ایران که در هر کدام اهداف سازمانی در نظر گرفته شده است.
موسویلر رشته گرافیک و گرایش طراحی نشان را وابسته به کل جامعه دانست که در آن، طراح باید پیام خود را به مخاطب منتقل کند.
دکتر بهمن نامور مطلق
«در بررسی آثار عرضه شده عموماً با فرمهای نرم زنانه روبرو هستیم که در آن ویژگی زنانگی هم نرمی و تکثر داشته و هم مردانگی و وحدت دارد.»
در ادامه این نشست، دکتر بهمن نامور مطلق در مقام منتقد آثار با اشاره به اینکه جامعه ایران، خیلی نقدپذیر نیست تصریح کرد: برگزاری چنین نشستهایی بستر مناسبی را برای ایجاد گفتمان نقد و بررسی آثار هنرمندان فراهم میسازد. وی در ادامه به جامعه بدون نقد اشاره کرد و گفت: جامعهای که نقد در آن جاری نیست، جامعهای است که عبرتانگیز خواهد شد.
نامور مطلق در ادامه با تصریح اینکه متأسفانه نقد در جامعه ما نسبتاً کم صدا بوده، این موضوع را یکی از نقاط ضعف جامعه ایران دانست و برای ارتقای نقدپذیری آن ابراز امیدواری کرد.
نامور مطلق در ادامه درباره واژه نشانه و آیا اینکه اصلاً آثار ارائه شده نشانه هستند به ایراد بیاناتی پرداخت و گفت: متأسفانه یکی از بزرگترین مشکلات برای بررسی در این حوزه کمبود واژه، چند معنایی بودن و ایجاد سوءتفاهم در واژهها است، زیرا «نشانه»، دانش و تعریف خاص خود را دارد و این در حالی است که «نشان» چیز دیگری است. وی با این توضیح خاطر نشان کرد که آثار ارائه شده به نظر وی، نشانه تلقی نمیشوند و نشان هستند.
نامور مطلق در ادامه با اشاره به اینکه آشفتگی در واژگان، نشانگر آشفتگی در فکر ، نظر و دیدگاه است که سبب آشفتگی در کنش و رفتار میشود، تصریح کرد: تا وقتی که تکلیف خود را با واژهها، کلام و بیان روشن نکنیم با هیچ چیز دیگری نمیتوان آن را روشن کرد؛ زیرا زبان، نمایندهْ تفکر، فکر و عقیده است. در این حوزه خیلی آشفتگی وجود دارد و باید حل شود.
نامور مطلق با اشاره به تعبیر خود با عنوان «نشانهشناسی نشان»، به تعریف «نشان» پرداخت و گفت: نشان، تصویر، نماد یا نشانهای است که یک پدیده یا اندیشه را بازنمایی میکند و بازنمایی نیز فعالیتی است که چیزی را به وسیله یک تصویر، یک نماد یا یک نشانه محسوس میکند. این هنرمند در ادامه با اشاره به اینکه نشانهای ارائه شده با تمرکز بر کلیت مکتب فرامتنی مورد بررسی قرار خواهند گرفت، اظهار داشت: این آثار از 4 عنصر نظیر؛ نشانهها (آثار)؛ مرجع نشانهها (نهادهای علمی)؛ نشانپرداز (هنرمند)؛ نشانخوان (مخاطب) تشکیل شده است. وی سپس با اشاره به اینکه در بررسی آثار عرضه شده عموماً با فرمهای نرم زنانه روبرو هستیم گفت: در این فرمهای زنانه، ویژگی زنانگی هم نرمی و تکثر داشته و هم مردانگی و وحدت دارد.
دکتر بهنام زنگی
«نشانساز باید به این توانایی برسد که بتواند انبوهی از مفاهیم را با حفظ قالبها و ضرورتهای کاربردی در مختصرترین قالبها به نمایش بگذارد.»
دکتر بهنام زنگی
«فرهنگ ایرانی، تمدنی نشانساز است که همواره در حال تولید نشان بوده است.»
در ادامه این نشست، دکتر زنگی ضمن ابراز خرسندی از توجه جامعۀ هنری به حوزۀ نشانهشناسی و نقد آن تصریح کرد: مدت مدیدی است که در حوزۀ طراحی نشان دچار نقایص جدی و به نوعی انحراف هستیم، چنانچه موضوع «واژهگزینی» نیز نشان دهنده همین انحراف است که این مسأله نشانگر فقر ادبیات ما در این حوزه است. وی در ادامه ضمن ابراز امیدواری که این قبیل نشستها بتواند مشکلات این حوزه را جبران و آن را تقویت کند گفت: انجمن علمی پژوهشیهای هنری نیز، کلمة «نشان» را جایگزین کلمه نشانه کرده و مسیر درست را آغاز نموده است تا بتواند این جایگزینی به لایههای پایینتر نیز برسد.
زنگی در بخش دیگری از سخنان خود به پیدایش نشان در ایران و آموزش طراحی نشان پرداخت و اظهار داشت: «نشان» محصول «معنا» است. انسان در طول تاریخ حیات تکاملیاش بیش از هر چیز به نشان و نشانسازی تمسک جسته است. سرچشمه پدیدار شدن نشان نیز در حیات بشر، نیاز به بیان معنا بوده است. نشان از زمان خلق شدن قوه ادراک بشر در ذهن او، پیشآگاهیهایی نسبت به خود محیط و همنوعان تولید کرد و بیان این پیشآگاهیها نیازمند صوَری بود که در طول تاریخ و تکامل خویش نشان نام گرفت. وی افزود: تجربه انسان در ساخت نشانها توانست زمینهساز ظهور نمادها در قالب تصویر شود. نشانها به باورها و انگارههای انسان، صورت بخشید. هرچه قدمت ملتها و تمدنها در تولید معنا و استمراربخشی آن در تولید بیشتر باشد، تجربه آنها در ساخت و کاربرد نشان آشکارتر است. فرهنگ ایرانی که تمدنی نشانساز است، همواره در حال تولید و ساخت نشان بوده است. وی در ادامه گفت: با ورود اسلام به ایران نشانسازی در ایران به سمت حروف سوق یافت و هنرمند ایرانی، َاشکال حروف را در قالب نشانوارهها، روح و لطافت بخشید. این ابداع را میتوان ابداع طراحی حروف در ایران دانست؛ اما در مسیر طراحی نشان در ایران باید گفت، نمونههای نخست آن در صخرهنگاریهایی که در غرب فلات ایران پراکندهاند، مشاهده میشوند.
وی اظهار داشت: نشانسازی در قرن اخیر هر چند به تبعیت از الگوهای غربی جانی تازه گرفته و لباسی نو پوشیده است و نشانها به عاملی برای اطلاعرسانی بدل شدهاند، اما طراح آگاه و اصیل ایرانی میداند گوهر مخزن اسرار همان است که بود. زنگی در ادامه سخنان خود افزود: در مسیر اَشکال و عناصر بصری بهترین خمیرمایهها همان نقشمایهها و سنتهای ایرانی هستند که در طی سالها در تمدن ایرانی وجود داشتهاند. وی اظهار داشت: نگاه پدیدارشناسانه به نشانهای ایرانی، فلسفۀ وجودی و ضرورت آن را بر ما عیان میسازد که طی قرون و هزارهها چگونه منویات و مکنونات خود را در دامن تصویر ثبت و روایت کرده است.
طراح گرافیک امروز، باید عناصر پویا و ایستایی فرهنگ تصویر را بشناسد و با ترجمانی از زبان روز گرافیک که تغییر و تحول جزء ذاتی آن است به بیان خصلتهای نشانپردازانۀ هنر ایران بپردازد.
زنگی در ادامه گفت: دانش نشانسازی، چگونگی کشف رابطه بین دال و مدلول را میآموزد و طراح گرافیک باید توان آن را داشته باشد که با نگاه معمارانه، عناصر بومی را در ساخت نشان به کار گیرد و این بنا را طوری بسازد که مخاطب و بیننده برای ادراک پیام بتواند آن را مهندسی معکوس کند.
وی درباره آموزش طراحی نشان گفت: به رغم ظاهر سادۀ نشان، طراحی نشان که از مختصرترین و خلاصهترین پدیدههای گرافیکی است، دارای پیچیدگی باطنی بسیاری است. وی ساخت نشان را به فن سعدی تشبیه کرد و گفت: نشانساز باید به این توانایی برسد که بتواند انبوهی از مفاهیم را با حفظ قالبها و ضرورتهای کاربردی در مختصرترین قالبها به نمایش بگذارد.
زنگی در پایان، ضمن اشاره به ویژگیهای انواع گروههای طراح، به بررسی آثار ارائه شده در این نمایشگاه پرداخت و گفت: وقتی آثار طراحان نشان را بررسی میکنیم و پیچیدگی آن را در کنار توانمندیهای فردی طراح میگذاریم با دو گروه مواجه میشویم: نخست طراحان توانمندی که میتوانند طراحی کنند اما متأسفانه فاقد شناخت لازم در حوزۀ ارتباطی هستند و گروه دوم افرادی که درگیر پژوهش هستند و به مرور از تولید کار هنری فاصله میگیرند. وی افزود: متأسفانه در رشتۀ گرافیک، آموزش یک دو راهی درست کرده است؛ این دو راهی به شدت به کیفیت تولید هنری در کشور آسیب میزند و نتیجه آن است که ما طراحانی که حائز هر دو ویژگی باشند کمتر از تعداد انگشتهای دستانمان داریم. زنگی در ادامه گفت: در طراحی نشان علاوه بر دانش گرافیک، به دیگر دانشهای میانرشتهای نیز نیاز است.
در پایان این نشست تفاهمنامه همکاری میان «انجمن علمی پژوهشهای هنری ایران» و «پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات» به امضای طرفین رسید.