نظریه فطرت به مثابه زیربنایی برای رسانه جمهوری اسلامی ایران
نخستین نشست از سلسله نشستهای فلسفه ارتباطات جمعی جمهوری اسلامی ایران با عنوان «نظریه فطرت به مثابه زیربنایی برای رسانه جمهوری اسلامی ایران» روز دوشنبه ۲۳ مرداد با حضور دکتر رضا واعظی در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در ابتدای این نشست، دکتر رضا واعظی، ضمن بیان مقدمهای در مورد رادیو و تلویزیون و جایگاه آن در قرن اخیر به عنوان یک رسانه قدرتمند، به تبیین رسانه طراز انقلاب اسلامی پرداخت و گفت: راديو و تلويزيون به عنوان يك رسانه، پديده قرن اخير، بسیار فراگیر شده است. ضمن اینکه رسانههای جدید باعث شده جهان در قبضه رسانهها قرار گیرد. جهان اسلام و به تبع آن جمهوری اسلامی ایران نیز از این تحول مستثنی نیست.
نکته دیگر اینکه، یکی از مهمترین اقدامات و نتایج برآمده از انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران که مبتنی بر اندیشه ولایت فقیه است، ساختارسازی بر اساس مبانی ارزشی مورد قبول انقلاب است. برخورداری از نظام رسانهای و ساختارسازی در حوزه رسانهها نیز به دلیل اهمیت رسانه و کارکردهای بیشمار آن همواره مورد توجه قانونگذاران و رهبران انقلاب اسلامی بوده است. نکته دیگر این است که تبیین رسانه طراز انقلاب اسلامی که بتواند در طراز انقلاب اسلامی و ارزشهای حاکم بر آن ظاهر شود، یک مسئله و ضرورت است. طراز به معنی قاعده، قانون، روش، طرز، رتبه، قسم، نوع، همشأن و همپایه است.
در ادامه واعظی گفت: نظریه، پایه و اساس هر علم، عمل و فعل است. افعال بر اساس نظریهها شکل گرفته و عملی میشوند. نتیجه اینکه، چارچوب نظری متناسب با رسانه طراز انقلاب اسلامی و نظریهای که بتوان بر اساس آن رسانهها و بویژه صدا و سیما را تبیین کرد، چیست و چگونه میتوانیم به آن برسیم؟ پیشنهاد بنده، بحث نظریه فطرت برای رسانه است که بتوانیم بر اساس این نظریه، رسانه طراز انقلاب اسلامی یا رسانه دینی و ارزشگرا را تبیین کنیم. بنابراین اولین سوالی که مطرح میشود، این است که چرا به سراغ نظریه فطرت رفتهایم و یا به تعبیر دیگر، ضرورتهای وجود رسانه طراز انقلاب اسلامی چیست؟
ضرورتهای وجود رسانه طراز انقلاب اسلامی عبارتند از:
حساسیت و اهمیت رسانهها و کارکردهای بیشمار آنها
ماهیت کاملاً ارزشی و دینی انقلاب اسلامی و ضرورت وجود ساختارهای سازگار با آن
تأکید قانون اساسی در مورد وظایف رسانهها در قبال انقلاب و جمهوری اسلامی که بر دینی و ارزشی بودن رسانه تأکید دارد و نقشآفرینی رسانه در فرایند تکاملی انقلاب اسلامی
تأکید رهبران انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی بر اساس دیدگاههای رهبران آن یعنی مکتب اسلام شکل گرفته است. مقام معظم رهبری، جامعه دینی و اسلامی را اینگونه تعریف میکند: «جامعه اسلامی يعنی جامعهای كه در رأس آن، خدا حكومت میکند. قوانين آن جامعه، قوانين خدايی است؛ حدود الهی در آن جامعه جاری میشود، عزل و نصب را خدا میكند، در مخروط اجتماعی اگر جامعه را به شكل مخروط فرض و ترسيم كنيم، همچنان كه معمول و مرسوم عدهای از جامعهشناسان است، در رأس مخروط، خدا است و پايينتر از خدا همه انسانيت و همه انسانها هستند؛ تشكيلات را دين خدا به وجود میآورد، قانون صلح و جنگ را مقررات الهی ايجاد میكند، روابط اجتماعی، اقتصاد، حكومت، حقوق و همه و همه را دين خدا تعيين ميكند و دين خدا اجرا ميكند و دين خدا دنبال اين قانون میايستد و اين جامعه اسلامی است».
بنا بر این تعریف، میتوان نتیجهگیری کرد که از نگاه مقام معظم رهبری، جامعه اسلامی دارای شِش ویژگی است:
۱- حاكميت الهی
۲- قوانين الهی
۳- حدود الهی در آن اجرا ميشود
۴- مناسبات سياسی، اجتماعی و فرهنگی، ناشی از دين است
۵- ساختارها بر اساس دين شكل گرفتهاند
۶- حقوق فردی و اجتماعی را دين تعيين ميكند
حضرت امام خمینی نیز دیدگاههای بسیاری درخصوص رسانه دارند. به عنوان نمونه، حضرت امام خمینی (ره) در دیداری که مسئولان صدا و سیما در سال ۱۳۵۸ با ایشان داشتند، تأکید مینمایند که: «یکی از کارهای مهم این است که دستگاه را یک دستگاه توحیدی کنید و همه با هم مجتمع و برای خدا انجام بدهید». یا در جای دیگری میفرمایند: «این سازمان باید صد درصد به صورتی باشد که با نهضت و انقلاب اسلامی بسازد». مواردی از این دست، بسیار زیاد است و این موارد نشان میدهد که رسانهای که قرار است برای جمهوری اسلامی و در زیر لوای جمهوری اسلامی کار کند، باید یک رسانه ارزشی باشد.
واعظی با اشاره به اصول انقلاب اسلامی، افزود: مکتب اسلام، اصول و پایههای اصلی انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی است و رسانهها نیز باید بر اساس مکتب اسلام شکل گرفته و اقدام نمایند. بنابراین، پایه و اساس دین از جمله مکتب اسلام، بر اساس فطرت بنا شده است. اساس و مبنای فکری رهبران انقلاب اسلامی نیز بر اساس فطرت بنا شده است. بدین معنی که، فطرت، یکی از مهمترین مبانی فکری مکتب امام خمینی (ره) است و پایه و اساس انقلاب اسلامی هم مکتب امام است. نکته دیگر اینکه، اهداف اساسی انقلاب اسلامی نیز فطری است. در اینجا فقط اشاره میکنم به یکی از صحبتهای مقام معظم رهبری که میفرمایند: «امروز حرکت انقلاب و هدفهای انقلاب، همان چیزهایی است که در روز اول ترسیم شد و امام بزرگوار و حکیم ما آنها را ترسیم کرد. این هدفها با فطرت مردم هماهنگ بود؛ لذا مردم آن را گرفتند؛ والّا دل میلیونها مردم را به یک سمتی متوجه کردن، کار عادیای نیست. وقتی کسی با فطرت سخن میگوید، از خدا حرف میزند، فطرتها به او متوجه میشود».
دکتر واعظی گفت: نظریههای موجود برای تبیین و تشکیل رسانه طراز انقلاب اسلامی، کامل نیستند و دارای نارسایی هستند. بر اساس نظریههای اندیشمندان رسانه و دیدگاه رهبران انقلاب اسلامی، دلایل نقص نظریههای موجود عبارتند از:
- پایه و اساس نظریههای رسانه، غربی و غیر توحیدی است؛ بنابراین، این نظریهها برای تبیین رسانه طراز انقلاب اسلامی که لازم است بر اساس مبانی دینی و ارزشی باشد، ناقص و ناکارامد است
- ذات نظریههای ارتباطات، غربی و سکولار است
- نظریههای هنجاری کاملاً عرفی هستند
- نظریه هنجاری مبتنی بر ارزشهای اُمانیستی است
- جامعه معیار برای رسانه نامشخص است
- عدم تناسب ویژگیهای عمومی هنجار با رسانه طراز انقلاب اسلامی
در ادامه، دکتر واعظی با اشاره به نظریه فطرت گفت: فطرت و ذات انسان دو بخش است. یک بخش، احساسات، غرایز و گرایشهاست که از محدوده حیات زیستشناسی انسان حمایت میکنند و به آن معطوف میشوند و به همین جهت بین همه موجودات زنده از یک جنس با حفظ مراتب (کم و زیاد، شدید و ضعیف بودن) موجود میباشند؛ مثل احساس گرسنگی.
بخش دوم فطرت، ادراکات یا فطرت ادراکی است که تنها در وجود انسان دیده میشود و در موجودات دیگر قابل ملاحظه نیست؛ مثل تکریم در برابر عظمت و خشوع در برابر قدرت مطلق و جمال مطلق.
وی درخصوص ویژگیهای امور فطری گفت: امور فطری اگر چه قابل کسب نیستند و فطرتاً در وجود و خمیرمایه انسان نهادینه شدهاند ولی ذو مراتب هستند؛ یعنی، این گرایشها اگر چه در وجود همه انسانهاست ولی در وجود عدهای، شدیدتر و پر رنگتر و در وجود دستهای دیگر، کم رنگتر حضور دارند. همچنین، این گرایشها قابل پرورش، تربیت و گسترش هستند؛ هرچند ممکن است این گرایشها در وهله اول تنها سوسویی کمرنگ باشند. ویژگی بعدی اینکه، امور فطری به حوزه جغرافیایی خاصی محدود نمیشوند و در همه انسانها وجود دارند. اصل این امور و گرایشها اگر چه تضعیف میشوند ولی از بین نمیروند و ویژگی آخر اینکه، همه از یک حقیقت حکایت میکنند.
واعظی در ادامه سخنانش گفت: یکی از مسائلی که مطرح میشود این است که دین فطری است. این بدین معنی است که فطرت به طور اجمالی با کلیات دین به لحاظ اعتقاد و عمل موافق است نه این که منشأ دین را فطرت بدانیم؛ چرا که منشأ دین، وحی الهی است نه فطرت.
دیگر اینکه، اساس دین مثل فطرت، معنویت و گرایش به کمال مطلق و تلاش برای ایجاد و توسعه این گرایش در انسانهاست و ما میبینیم که این گرایش در ذات وجود انسان نهفته است. او میل به جاودانگی، کمال مطلق و معنویت دارد. انسان میل به کمال مطلق دارد، یعنی این که هر چیزی را در حد اعلی و بالاترین مرتبه خود میخواهد.
رابطه دین و فطرت، رابطه اجمال و تفصیل است. آن چه را فطرت به طور اجمالی و سر بسته دارد دین مفصل و مشروح بیان کرده است.
منظور ما از فطرت در این نظریه، بحث فطرت حوزه ادراکی است و به صورت جزییتر، دیدگاه حضرت امام مبنای این نظریه است. از نظر ایشان مقصود از فطريات، عشق به كمال مطلق و خير و سعادت مطلقه و تنفر از نقص و انزجار از شر و شقاوت است و همه اینها در ذات انسان نهفته است.
وی در ادامه افزود: در دیدگاه امام خمینی (ره) فطرت دو نوع است: یکی فطرت مخموره و دیگری فطرت محجوبه. فطرت مخموره، خمیرمایه ذاتی انسان است و فطرت محجوبه از حجاب انداختن و خاموش کردن فطرت مخموره ایجاد میشود. لذا مذموم است. بر اساس نظر حضرت امام، فطرت مخموره، ایجابی و سلبی است. بدین معنی که انسان، کمالجوی و عشق به كمال مطلق و خير و سعادت مطلق دارد و از نقص، شر و شقاوت انزجار دارد.
پس بدین ترتیب، فطرت ما، فطرت مخموره است؛ یعنی به قول غربیها ما همه ایکس هستیم؛ همه به زیبایی، خوبی، نشاط، جاودانگی و به هر چه کمال است میل داریم. در اثر خاموش کردن فطرت مخموره، فطرت محجوبه ایجاد میشود.
اصلاً بدی در ما وجود ندارد؛ دلیل بد شدن ما خاموش کردن خوبیهاست.
دکتر واعظی با اشاره به موضوع انسانشناسی از منظر امام خمینی، گفت: انسانشناسی امام خمینی، پایه و اساس نظریه فطرت است. حضرت امام، برای انسان چهار قوه تعریف میکند که در ذات اوست: ۱. قوه یا نفس بهيمي و حيواني ۲. قوه و یا نفس سبعي (غضب) ۳. قوه و نفس شيطاني ۴. قوه و نفس عقل
امام معتقد است که هرکدام از این قوا بر انسان تسلط پیدا کند، انسان تابع آن میشود و بر اساس این چهار قوه، هشت نوع انسان وجود دارد: ۱. انسان حيوانصفت ۲. انسان درندهخو ۳. انسان شيطانصفت ۴. انسان حيوانصفت درنده خو ۵. انسان حيوانصفت شيطانی ۶. انسان درندهخوی شيطانی ۷. انسان شهوتگرای درنده خوی شيطانی ۸. انسان عاقل
بر اين اساس، هشت نوع انسان داريم که اگر هر كدام از اينها، يك نوع رسانه داشته باشند و محصول رسانه توليد کنند، به تعداد اين هشت نوع انسان، هشت مدل انسان، کارگزار و مدير رسانه خواهيم داشت؛ لذا بعضی از محصولات رسانهای حيوانی است؛ يعنی تمام تلاش، صرف پرورش جسم انسان میشود. برخی، شيطانی است. بعضی ديگر، غضبی و برخی، تركيبی است. تنها يك نوع محصول رسانهای است كه فعل انسان به عنوان یک موجود عقلانی است و آنچه اين فاعل ترويج و توليد میکند، عقلانيت است. يعنی اين نوع فعل رسانهای، انسان را به عقلانيت رهنمون میسازد و او را اينگونه تربيت ميکند. عقل، آن قوهای است كه به ما ميگويد علاوه بر نياز جسم، بايد به نياز روح هم پرداخت. بر اساس آموزههای عقل، انسان بايد به پرورش روح خود نيز بپردازد.
در واقع عقل آن چيزی است كه ما به كمك او خدا را عبادت میكنيم. به همين دليل، در تعريف و تعبير امام، دين به كمك عقل در برابر آن سه قوه ديگر آمده است. دين آمده است تا قوه شهوانی، قوه سبعی و قوه شيطنت را كنترل كند. انسان به قوه حيوانی احتياج دارد، زيرا نيازهای حيوانی دارد. به قوه غضبيه نيز محتاج است تا در برابر دشمنان از خود دفاع كند. قوه وهميه نيز برای آن است كه فريب شيطان را نخورد. بنابراين، همه اينها برای بقای انسان لازمند، ولی به شرط اينكه تحت تدبير عقل قرار گيرند.
در ادامه، دکتر واعظی، ویژگیهای نظریه فطرت رسانه را برشمرد و گفت: ویژگیهای نظریه فطرت رسانه عبارتند از: ۱. پشتوانه فلسفی نظريه فطرت برای رسانه طراز انقلاب اسلامی، با توجه به انديشههاي امام خمينی (ره)، حکمت متعاليه است ۲. پشتوانه فقهی آن، اصول و احکام فقه است ۳. غايت و هدف نهايی آن قرب الهی و سعادت بشر است ۴. رسانه فطرتگرا، ارشاد محور، ابلاغ محور، هدايت محور و مسئوليت محور است ۵. در رسانه فطرتمحور ارزشهای فطری بشری، خانواده، امت و ... مهم است ولي در رسانه طبيعتمحور مثلاً سود، بازار و .... اهميت دارد. يک جا قدرت، جایی بازار و جایی دیگر خدمت، محور کار رسانه است. ۶. در رسانه فطرتمحور نمیتوان از اغوا استفاده کرد و سراغ غنا و هوچی گری و غیره رفت ۷. اين رسانه تبليغات را نفی نميکند ولی الگو می دهد. لذا دروغ نمیگويد؛ غلو نمیکند؛ مصرفزدگی ايجاد نمیکند؛ باعث اسراف و ... نمیشود ۸. در مدل مورد نظر، وحی درکنار عقل نقشآفرينی ميکند ولي در مدل طبيعتمحور وحی وجود ندارد ۹. هرکسی نمیتواند در رسانه فطرتمحور مدير، کارشناس، فيلمساز، مجری، هنرمند، موسيقیدان و غيره... باشد ۱۰. مخاطب رسانه فطرتمحور قاطبه بشر است. بنابراين مختص يک گروه و يا کشور و ملت خاصی نيست ۱۱. چون خاصيت فطرت انسان کمالجويی است و به سوی کمال مطلق حرکت میکند، بنابراين رسانه فطرتمحور نيز کمالجو و توسعهگرا است ۱۲. این رسانه در درجه اول در برابر خدا و دین اسلام و انقلاب اسلامی مسئولیت دارد و بعد در برابر جامعه؛ لذا نمیتوان با نظریههای غیر دینی از جمله نظریه هنجاری مسئولیت اجتماعی، رسانه دینی و طراز انقلاب اسلامی را تبیین کرد.
در پایان، دکتر رضا واعظی با جمعبندی و نتیجهگیری سخنانش، بیان کرد: نظریه فطرت، نظریهای است که میتوان بر اساس آن رسانه دینی و رسانه طراز انقلاب اسلامی را تبیین کرد؛ زیرا همانگونه که اصول و قوانین الهی و ادیان الهی برای احیای فطرت پاک انسانی آمدهاند، صد البته انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) نیز در این مسیر محقق شده و هدف اصلی آن تعالی بشر و رهایی ملت ایران از قید بندگی نفس و طاغوت بوده و بر اساس شریعت اسلامی و مذهب تشیع طراحی، اجرا و به پیروزی رسیده و نظام جمهوری اسلامی را مستقر ساخته است.
بدین ترتیب، مدلی پیشنهاد شده است که بر اساس حکمت متعالیه به دنبال چهار علت است. در حکمت متعالیه، اعتقاد بر این است که هر پدیده و موضوعی چهار علت دارد: علت غایی، علت فاعلی، علت مادی و علت صوری. بر این اساس، علل و زیرهدفها برای رسانه انقلاب اسلامی نیز عبارتند از:
۱. علت غایی: یعنی هدف که قرب الهی است
۲. علت فاعلی: یعنی منابع انسانی، نیروی انسانی و مدیریت در رسانه
۳. علت مادی: یعنی محتوایی که در رسانه طراز استفاده میشود، باید چه شاخصههایی داشته باشد
۴. علت صوری: یعنی فرم و گونه ارائه پیام باید به چه شکلی باشد
بنابراین اگر بخواهیم مقایسهای بین رسانه فطرتگرا و طبیعتگرا داشته باشیم، میتوانیم به این موارد اشاره کنیم که در جدول زیر آمده است:
رديف | فطرتگرا | طبيعتگرا | |
۱ | ايدئولوژی | دينمدار- خدامحور | سکولار |
۲ | سلطه ارزشها | الهی ـ دينی | ارزشهای عرضی و عرفی (قوای شيطنت، غضب و شهوت) |
۳ | اهداف | قرب الهی و تعالی بشر – آخرتگرا | لذت دنيايی- دنيامدار-سودمدار- سرگرمی- اغوا و ... |
۴ | انسانشناسی | انسان کامل ـ انسان عاقل (عقل + دين) | امانيسم |
۵ | معرفتشناسی | عقل متصل با وحی | عقل تجربی |
۶ | گستره | به حوزه جغرافيايی خاصی محدود نمیشود | مختص جوامع سکولار است |
۷ | محتوا | وحی، عقل، تجربه و شهود | عدم وجود وحی |
۸ | صورت و شکل | مبتنی بر احکام و ارزشهای دينی و ترویج آنها | منفعت صاحبان رسانه |
۹ | انواع | فقط يک نوع (رسانه متعالیه) | متعدد |
۱۰ | نتيجه | مبدأ خير و خود خير است | مبدأ شرور و خود شر است |