نقد و بررسی کتاب «فساد دانشگاهی»
نشست نقد و بررسی کتاب «فساد دانشگاهی» نوشته داود حسینی هاشمزاده، با همکاری مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران چهارشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۸، با حضور دکتر حسن محدثی (عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی) و دکتر محمدرضا محمدی (پژوهشگر مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران؛ منتقد و دبیر نشست) به همراه نویسنده کتاب در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
دکترمحمدرضا محمدی در ابتدای نشست، کلیاتی را در رابطه با موضوع برنامه ارائه و تصریح کرد: امروزه فساد یکی از مشکلات جدی همه جوامع است که گویا گریزی از آن هم نیست.ممکن است صحبت از فساد دانشگاهی برای عدهای خوشایند نباشد و یا برای عدهای دیگر،تعجببرانگیز باشد که دانشگاه که محلی برای کسب علم و اخلاق و معرفت است، چه سنخیتی با فساد میتواند داشته باشد؟ در پاسخ باید گفت که دانشگاه نیز بخشی از جامعه است، هرچقدر که فساد در جامعه بیشتر میشود، به تبع آن، فساد در دانشگاه نیز افزایش مییابد.ما زمانی متوجه میشویم که یک دانشگاه به سمت فساد رفته که از اهداف اصلی و کارکردی خود فاصله بگیرد و از قواعد و هنجارهای رسمی دانشگاه که متأثر از سیاستگذاری و اسناد بالادستی است، عدول کند. فساد در دانشگاهها را در دو سطح نهادی و سطح خرد میتوان ارزیابی کرد که در سطح اول، دانشگاه به عنوان یک نهاد و در سطح خرد، کنشگران درگیر فساد میشوند. محمدی در ادامه توضیحاتی نیز درباره ویژگیهای دانشگاه فاسد و مولفههای فساد ارائه کرد.
در بخش اول این برنامه، داود حسینی هاشمزاده با توضیح درباره اثر پژوهشی خود گفت: در مسیر نگارش این کتاب بیش از ۲۰۰ مورد را در نظام آموزش عالی بررسی کردم که نشان داد در این سیستم فساد وجود دارد. در مطالعات من از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۱ که از طریق پیمایشهایی آنها را انجام دادم، میانگین فساد در نظام آموزش عالی ۴۷ تا ۵۳٪ بوده اما مطالعه اخیر من که در اردیبهشت ۹۷ در ۷ دانشگاه بزرگ تهران انجام شد، میانگین آنها را ۶۷٪ و مطالعه ملی من که آذرماه در ۳۱۰۰ نمونه انجام شد، نمره بالای ۷۱٪ را برای فساد نشان میدهد. درست است فساد در دانشگاهها آمار و ارقام بالایی را به خود اختصاص داده اما با اینحال نظام دانشگاهی ما سالمتر از سایر نهادهاست. چراکه در همان سالها که میزان فساد دانشگاهها بین ۴۷ تا ۵۳٪ بود، بقیه نهادها درصد فساد بالاتری از دانشگاهها داشتند. مثل دارایی، بانکها، قوه قضائیه و ... که میانگین فساد آنها بالای ۷۰٪ بود.
نویسنده کتاب در ادامه به برشمردن انگیزههای خود از نوشتن این اثر پرداخت و اذعان کرد: درواقع دغدغه و سوزی که من داشتم دلیل اصلی نگارش این کتاب بود که این مسأله ناشی از این بود که فساد را به شکل گستردهای، به عنوان یک کارمند ساده، به عنوان یک مدرس دانشگاه، به عنوان یک مدیر و ... طی ۲۸ سال تجربه در این نظام آموزش عالی تجربه و لمس کرده بودم. از طرف دیگر، به عنوان قربانی فساد، تجربههای زیسته مختلفی از قربانیشدن درمقابل فساد داشتم. به همین دلیل اینها انگیزهای شد تا مصمم شوم روی این تجربیات مطالعه کنم. دومین انگیزه من این بود که انبوهی از مشکلات را در نظام دانشگاهی میدیدم. بیانگیزگیهایی که در طول ترم در دانشجویان میدیدم، همچنین بیانگیزگیهای میان اساتید و هیأتعلمی که دغدغهای نداشتند، گسترش بیرویه آموزش عالی، مدرکفروشی و مدرکگرایی، سرقت علمی، اثربخشی کم نظام دانشگاهی، بیکاری فارغالتحصیلان، ناتوانی دانشگاه در تربیت شهروند مسئول، متعهد و خلاق، کاهش اعتماد به دانشگاهها و ... ازجمله این موارد بود.
او همچنین با اشاره به اهداف خود از نگارش این اثر، مباحث خود را تکمیل و افزود: این کتاب، اولین کتاب در حوزه فساد دانشگاهیست، حتی مطالعاتی هم در این زمینه نداشتیم. نگارش این کتاب آرامآرام جریانی را ایجاد کرده و کمکم مقالات و پایاننامههایی در این خصوص نوشته میشود. لذا خلأ مطالعاتی موجود در این حوزه هدف از نوشتن این کتاب بود. هدف بعدی من، حساسکردن ذهن جامعه و ذهن دانشگاهیان به پدیده فساد در این حوزه بود.
در بخش بعدی این برنامه حسن محدثی در ابتدای سخنان خود، به تفاوت معنای فساد در ابتدای انقلاب و زمان حاضر اشاره کرد و گفت: در ابتدای انقلاب وقتی صحبت از فساد میشد، تفاوتهای ایدئولوژیکی به عنوان فساد تلقی میشد. به گونهای که مثلاً افکار کمونیستی نوعی از فساد بود. اما اکنون وقتی از فساد صحبت میکنیم، مراد بعد فنی فساد است. اینکه چرا الآن باید بعد ۴۰ سال از انقلاب، چنین کتابی نوشته میشد، به نظر میرسد در ۴ دهه اخیر، دانشگاه دچار انحطاط شده است. وقتی وضعیت دانشگاههای قبل از انقلاب را با وضعیت دانشگاههای الآن مقایسه میکنیم، میبینیم که دانشگاه منحطتر شده است.
عضو هیأتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه با پرداختن به خود کتاب و با بیان اینکه کتاب «فساد دانشگاهی» میتواند به نوعی نقد بر وزارت علوم تلقی شود، اظهار داشت: مسیری که وزارت علوم و دانشگاههای ما طی کردهاند و مسیری که وزارت علوم اجازه داده تا دانشگاههای ما آن را طی کنند، منجربه این وضعیت تأسفبار شده است. بنابراین این کتاب درحقیقت میتواند نقدی بر وزارت علوم تلقی شود. لذا باید وزارت علوم این کتاب را بخواند و در یک حرکت خودانتقادی، نشستهایی برای آن ترتیب دهد و خود را مورد یک بازبینی قرار دهد.
محدثی در تکمیل سخنان خود وارد مقوله نقد کتاب شد و با برشمردن برخی از اشکالات ازجمله اشکالات ویرایشی، ایرادات سجاوندی، اغلاط املایی، امید دانست که در ویرایش بعدی کتاب، این اشکالات مرتفع گردد. او یکی از ضعفهای کتاب را فصل ۵ آن دانست و افزود: علیرغم اینکه درمورد علل فساد دانشگاهی بحثهای خوبی شده، بهتر است که این موارد در دل یک بحث نظری مورد بررسی قرار گیرد تا مشخص شود کدامیک دارای اولویت و کدامیک فرعی هستند. همچنین شرایط زمینهساز، علل مادر، علل قریب و علل بعید مشخص گردد. او ادامه داد: به نظرم کتاب یک جمعبندی نظری نیز کم دارد و جا دارد که فصلی به آن تحت همین عنوان اضافه شود. محدثی در پایان ضمن ابراز امیدواری از انجام این اصلاحات در ویرایش بعدی، این کتاب را اولین اثر در این حوزه دانست که به نوبه خود کار ارزشمندی محسوب میشود.
دبیر نشست نیز در پایان برنامه به چند مورد مختصر در نقد کتاب اشاره و گفت: جسارت آقای حسینی در ورود به بحث فساد قابل ستایش است. من این کتاب را خواندهام و اگر نقدی مطرح میکنیم دلیل بر ارزش و اهمیت کتاب است. در این کتاب پیوند منطقی بین مباحث و فصلها کمتر برقرار است؛ اینکه اینها چگونه از هم متأثر میشوند. همچنین به تقلیلگرایی و رفتارهای فردی و کنشگری بیشتر توجه شده و مسأله سیاستگذاری و اسناد بالادستی و به صورت نهادی کمتر بحث شده است. نکته سوم اینکه، نتیجهگیری بحث ضعیف است، به جای اینکه خود نویسنده نتیجه را از پژوهش بیان کند، به ارجاعات دیگران پرداخته است. عدم ارائه راهکار عملی در در بخش پایانی و اهمیت توجه به پیوست کیفی و بررسی علل فساد از منظر دانشگاهیان، ازجمله موارد دیگر بود که دکتر محمدرضا محمدی در نقد این کتاب برشمرد.
گزارش از: فریبا رضایی