خانواده و کرونا

خانواده و کرونا

نشست علمی «خانواده و کرونا» با حضور لیلا فلاحتی (عضو پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی) و جبار رحمانی (عضو هیأت‌علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی) سه‌شنبه 23 دی 1399 با دبیری فاطمه علمدار (مدیرگروه فرهنگ و جامعه پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) به صورت برخط برگزار ‌شد.

در بخش اول این برنامه لیلا فلاحتی با توضیح درباره تحولات خانواده در پاندمی کرونا، اظهار داشت: خانواده کارکردهای بسیاری ازقبیل کارکردهای اقتصادی، اجتماعی، حمایتی، آموزشی و ... دارد که بسیاری از این کارکردها طی سالیان گذشته با تغییر شکل خانواده‌ها، هسته‌ای و تخصصی‌شدن جوامع، به نهادهای تخصصی واگذار شده بود اما پس از شیوع کرونا، مهم‌ترین تأثیری که این پاندمی بر خانواده داشته، بازگشت همه این کارکردها به خانواده و البته با اشکال جدید بوده است. یکی از مهمترین اتفاقاتی که در پی این پاندمی افتاد، بازگشت کارکرد اقتصادی به خانواده بود، به این معنا که وقتی قرنطینه‌های اجتماعی مطرح شد، بخش مهمی از این قرنطینه‌ها در فضای خانه شکل گرفت و دورکاری‌ها در خانه اتفاق افتاد که در پی آن، بخش مهمی از محیط خانه تبدیل به فضای شغلی شد. دومین کارکرد، کارکرد آموزشی بود که این خانه‌نشین‌شدن‌ها باعث طولانی‌شدن زمان آموزش در خانه شد. این فضای خانواده که زمانی این کارکردها را به بیرون از خود منتقل کرده بود، باید فضایی را برای آموزش و امور شغلی فراهم می‌کرد. سومین موضوعی که خانواده را تحت‌تأثیر قرار داد، بحث اوقات فراغت بود. گذران اوقات فراغت که با سینما رفتن و غیره به خارج از ساختار خانواده منتقل شده بود، در این مدت این کارکرد هم به فضای خانواده برگشت. در کنار همه این کارکردها، خانواده باید همزمان درصورت مبتلا‌شدن یکی از اعضا به کرونا، به سمت تأمین سلامت اعضای خود هم حرکت می‌کرد؛ مسئولیت سنگینی که  می‎‌بایست هم، همه کارکردها را در تعامل با هم داشته باشد و هم با مبتلا شدن یکی از اعضای خانواده به کرونا، تمام سختی‌های مراقبت از او در شرایط قرنطینه را عهده‌دار شود. از طرف دیگر ما در این مدت، با یک بحران اقتصادی و یک بحران جدی در افزایش بیکاری مواجه شدیم که در طولانی مدت می‌تواند بسیاری از بحران‌ها را برای خانواده ایجاد کند. اگر ما یک نگاهی به مجموعه افرادی که که متقاضی بیمه بیکاری در تابستان امسال بودند داشته باشیم، می‌بینیم که تقریباً ۲۰ درصد آن‌ها مجرد و ۷۸ درصد متأهل بوده‌اند. بنابراین خانواده از پس این هزینه‌ها برنخواهد آمد و بحران جدی را در پیش خواهد داشت؛ بحرانی که نشان می‌دهد هنوز در زیر پوست جامعه است.

فلاحتی درباره کارکرد آموزشی و افزایش بار مسئولیت‌های خانواده افزود: در حال حاضر ما در جهان ۲ میلیارد و ۳۶۰ میلیون کودک داریم که از این جمعیت، ۶۰ درصد با قرنطینه مواجه شده‌اند. این درحالی‌ست که کارکرد آموزشی و نگهداری از فرزندان که قبلاً بر عهده مراکزی چون مهدکودک‌ها، پیش‌دبستانی‌ها، مدارس، پرستاران و ... بود، بر دوش خانواده گذاشته شده است. لذا ما با یک چالش جدی از نگهداری از کودکان مواجه هستیم. با توجه به این رقم می‌توانید تصور کنید که با چه وضعیتی در زمینه نگهداری از کودکان و نیز حفظ کارکرد آموزشی و تربیتی آن‌ها مواجه هستیم که همه این موارد، به‌نوعی یک بار اضافی را بیش از همه بر دوش زنان جامعه گذاشته است.


لذا می‌توان اذعان کرد که آمادگی خاصی برای این اتفاقات وجود نداشته است. نهاد اقتصادی بلافاصله پس از کرونا کسانی را که برایش کارکرد اقتصادی نداشته، از این نهاد بیرون انداخته و نهاد آموزشی هم بلافاصله روش‌های آنلاین و مجازی را برقرار کرده که در کل هردو نهاد، کارکردهای خود را به نهاد خانواده تحمیل کرده‌اند. این درحالی‌ست که نهاد خانواده با کمترین امکانات باید پاسخگوی همه نیازهایی باشد که در این زمینه برایش رقم خورده است.

عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در بخش پایانی سخنان به اقدامات دولت در زمینه خانواده پس از کرونا نیز اشاره کرد که تشکیل شورای مشورتی تخصصی سلامت ذیل ستاد مبارزه با کرونا، حمایت از خانواده‌های روستایی و عشایری به لحاظ دسترسی به امکانات و بسته‌های بهداشتی، تخصیص بودجه و حمایت از توانمندسازی و حفظ مشاغل زنان سرپرست خانوار، از جمله آن‌ها بود.

 وی درباره اهمیت دوران بازسازی و لزوم توجه به آن افزود: ما بیشتر از اینکه درگیر بازسازی باشیم، درگیر نحوه پاسخگویی به این بحران هستیم که جا دارد بر ریکاوری و بازگشت به دوره قبل از کرونا تمرکز کنیم و امیدواریم که این اتفاق بتواند بیافتد.

در بخش بعدی برنامه جبار رحمانی درباره ساختارهای خويشاوندی و الگوهای كنش در شرايط بحران به ایراد سخن پرداخت و گفت: خانواده دریچه‌ای‌ست که از طریق آن می‌توانیم وارد جامعه شویم. بنیان خیلی از آموزش‌ها، مهارت‌ها و روابط اجتماعی در خانواده شکل می‌گیرد و این نشان‌دهنده اهمیت خانواده است. نکته‌ای که باید در رابطه با خانواده به آن اشاره کرد، این است که خانواده صرفاً یک قابلیت یکسان نیست و نباید خانواده را صرفاً متشکل از پدر و مادر و فرزندان بدانیم. خانواده چند مفهوم را شامل می‌شود؛ از یک طرف فضای مکانی به نام خانه است که اعضای خانواده در آن گرد هم می‌آیند، از طرف دیگر شبکه افرادی‌ست که ما با آن‌ها روابط دوستانه و صمیمی داریم و مورد سوم اینکه گاهی شامل الگوهای کلان خویشاوندی یا رابطه‌های بزرگ است آ‌ن‌ها را به عنوان تبار یا خاندان می‌شناسیم که به نوعی به مفهوم خانواده تعبیر می‌شود. بنابراین خانواده را یک بنیان تک‌‍سلولی  نبینیم چراکه یک زنجیره‌ای‌ست که حلقه‌های آن‌را موارد ذکرشده تشکیل می‌دهند.


او با توضیح درباره آثار کرونا بر خانواده ادامه داد: کرونا بیشتر خود را در الگوها و تربیت‌های خانوادگی نشان داد. باید گفت که نظام عاطفی-هیجانی ما همیشه در خانواده نشان داده شده و همواره خانواده سوپاپ اطمینان ما بوده است. ولی این بحران نشان داد که ما مهارت‌های هیجانی و عاطفی لازم را به شکل فردی نداشتیم، چراکه همیشه این مهارت‌ها در منظومه اعضای خانوادگی و حمایتی عمل می‌کرده است. لذا فضای روحی هیجانی ما فضای مناسبی نیست که اگر پیش‌تر  برای آن فکری کرده بودیم، بهتر می‌توانستیم در مقابل این بحران و عواقب آن بایستیم. این بحران نشان داد که خانواده علاوه‌بر مهارت‌های اجتماعی، مهارت‌های عاطفی- هیجانی خوبی را هم به ما نداده است. اما از طرف دیگر خانواده به لحاظ سیاست‌گذاری و تنظیم مناسبات اجتماعی اهمیت جدی پیدا می‌کند و این نهاد می‌تواند در سیاستگذاری‌ها، بسیار اثرگذار باشد. ازجمله می‌توان به اخلاق مراقبتی و اخلاق دگرخواهانه اشاره کرد که در سیستم خانواده ما بسیار خوب عمل می‌کند. اگر دولت از همان زمان شروع کرونا می‌گفت که به خاطر عزیزان‌تان مراقبت کنید، بسیار موفق‌تر عمل می‌کرد تا اینکه دولت اعلام کرد «به خاطر خودتان» رعایت کنید و این بی‌دقتی در شعار «در خانه بمانید» و عدم درک مفهوم خانه و خانواده بود که باعث شد این سیاست‌گذاری‌ها، عواقب بحران را زیاد و فشارها و اختلالات در خانواده را به حداکثر برساند. لذا به جای شعار در خانه بمانید، باید می‌گفتند از خانه خارج نشوید. چرا که افراد معمولاً چندخانه هستند و بین خانه‌های خود در تردد بودند. از طرف دیگر همانطور که تحقیقات نشان می‌دهد، عمده انتقال بیماری از طریق افراد آشنا و دورهمی‌های خانوادگی بوده تا افراد غریبه. لذا بی‌‌توجهی ستاد مقابله با کرونا به الگوهای روابط خانوادگی و خویشاندی، باعث شد که این مسأله خود به مرکز و علت عمده انتقال ویروس تبدیل شود.

رحمانی در پایان با معطوف‌دانستن وضعیت بحرانی پس از کرونا به دو دسته از عوامل ویژگی‌های شخصیتی ایرانیان و نیز ساختارهای سیاستگذاری‌، تأکید کرد: بنابراین فقدان الگوهای عاطفی-روحی شخصیت پایه ما ایرانی‌ها و نیز ساختار‌های سیاست‌گذاری در مواجهه با بحران، دلیل وضعیت پر هزینه‌ای‌ست که در مواجهه با کرونا پیدا کردیم. لذا ما به دو دسته مطالعات نیاز داریم که در زمینه خانواده هم به شناخت وضع موجود بپردازد و هم بستر سیاست‌گذاری‌های مناسب برای بحران‌های آینده را فراهم کند.


گزارش از: فریبا رضایی




برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید