مدیریت توحش، خلأ استراتژیک القاعده را پوشش میدهد
نشست نقد و بررسی کتاب «مدیریت توحش» با حضور دکتر قدیر نصری، عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی و پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک خاورمیانه، و جلیل بهرامی نیا، پژوهشگر و عضو شورای مرکزی جماعت دعوت و اصلاح در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۹۶ نقد و بررسی شد.
در ابتدای این نشست، لادن احمدیان هروی و سوده منصوری، مترجمان کتاب، توضیحاتی درخصوص چرایی ترجمه این کتاب ارائه کردند. احمدیان هروی گفت: طی سالهای اخیر مشاهده میشود که برای شناسایی داعش، برخورد مستقیمی با این پدیده صورت نگرفته و آنچه درباره این گروه مطرح شده بیشتر مطالبی است که در رسانهها منتشر شده است؛ حتی در رسانههای عربی و انگلیسی نیز معرفی دقیق و درستی از این پدیده مطرح نشده و بیشتر خرده روایتهایی درباره این گروه ارائه شده است. بنابراین تصمیم گرفته شد تا از این فضای رسانهای فاصله بگیریم و این گروه را از خلال مواجهه با متن مورد نظر آنها بشناسیم. مترجم کتاب افزود: میدانیم تفاوتهای جدی میان القاعده و داعش وجود دارد؛ ما سعی کردیم این خاصبودگی داعش را با کمک ترجمه این کتاب، بیشتر نشان بدهیم، بنابراین تلاش کردیم تا در ترجمه متن، فضا و لحن نویسنده حفظ شود.
سوده منصوری نیز به بحث هویت سازی و دیگری سازی نویسنده در این کتاب اشاره کرد و گفت: آنچه داعش را از گروههای دیگر متمایز میکند، شکل جدیدی از هویتسازی این گروه است آنهم از طریق کنش کنشگران. در واقع کنش کنشگران است که به افراد هویت میدهد و هر فرد، خود به عنوان یک پیشتاز مطرح میشود. هر فرد رسالتی پیدا میکند که به هویتی شکل بدهد. دیگریسازی بهصورت خیلی خوبی در این گروه اتفاق افتاده است؛ به همین دلیل، افرادی در اروپا جذب داعش شدهاند چون به واسطه آموزههای داعش، این افراد هویت خود را آنطور که خود میخواهند شکل میدهند و از این طریق، خود را معنا میبخشند.
در ادامه، دکتر قدیر نصری، به چهار مفهوم النکایه، وحش(اداره التوحش)، التمکین و الفتح در این کتاب اشاره کرد و گفت: برای فهم بهتر آنچه در این کتاب نوشته شده و آنچه داعش بدان عمل میکند باید این چهار مفهوم را بهخوبی فهم کرد. وی با توضیح این چهار مفهوم به سخن مرکزی کتاب مدیریت توحش اشاره کرد و افزود: به نظر من تمام دغدغه نویسنده این کتاب، یکی ضرورت عبور از گروه به دولت و دیگری معکوس کردن ایده سید قطب در باب ایمان و مبارزه است. نویسنده به ضرورت عبور از گروهمندی به دولتسازی میپردازد و برخلاف سید قطب معتقد است اول باید به مبارزه پرداخت و بعد به ایمان. از این رو توصیه میکند که حتی به کسانی که به شما ایمان ندارند، پول بده و آنها را جذب کن.
نصری افزود: نویسنده مدیریت توحش، به دنبال قطبیسازی در جامعه است و بر این نظر است که افراد جامعه یا طرفدار ما هستند، یا کافران و مرتدان یا یک عده ترسو و بیطرف؛ ما باید روی بیطرفها کار کنیم و آنها را جذب کنیم. او همکاری با دولتها و نهادهای مدنی را نامشروع میداند و کودتا را نیز نفی میکند. بهزعم او تنها راه نجات، فقط و فقط جهاد است.
پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات استراتژیک با توجه به مطالب این کتاب گفت: مدیریت توحش بیان میکند که پیروزیهای کوچک به مثابه راهی است به پیروزیهای بزرگ از این رو نویسنده تأکید میکند کوچکترین ضربه نیز راه را برای ما هموار میکند. اعلان عمومی جهاد و پرهیز از جهاد مخفی توصیه دیگری است که نویسنده آن را مطرح میکند. براساس این توصیه است که داعش این همه سایت و مجله دارد.
این کتاب همچنین بیانگر صنعت خشونت داعش و تجارت با مرگ است. نویسنده، خشونت را راهی به مثابه رهایی و پیروزی میداند و بر این نظر است که باید هول و ترس را در دل رقیب کاشت تا از ترس به شما پناه بیاورد؛ هر چه ترس، آزاردندهتر باشد مؤثرتر است. از این رو خشونت را به صورت گسترده، انبوه و بدیعترین اشکال اعمال میکنند.
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: نویسنده کتاب مدیریت توحش، توصیه میکند که برای عضوگیری نباید روی روحانیون و گروههای مرجع سرمایهگذاری کرد بلکه باید روی کودکان، جوانان و عوام سرمایهگذاری کنیم.
دکتر نصری از منظر استراتژیک آنچه را که در این کتاب نوشته شده، کارآمد توصیف کرد و گفت: آموزههای این کتاب، خلا استراتژیک القاعده را پوشش میدهد. وی افزود: نویسنده همچنین از موضوع تلفیق اصل تدین و تسلیح بهخوبی استفاده کرده و درواقع داعش با بهرهگیری از این موضوع، روی قشر مطرود و مغضوب جامعه سرمایهگذاری کرده است.
دکتر نصری کتاب مدیریت توحش را بیشتر یک بیانیه دانست که دارای تناقضهای زیادی است. وی استدلالهای نویسنده را ضعیف و شکننده توصیف کرد و گفت: استدلالهای مطرح شده در این کتاب بنیه فکری و اتقان ندارد. وی زمانپریشی نویسنده را نیز از نقاط ضعف این کتاب دانست و گفت: نگاه صرف از پنجره جهادی، قابل دفاع نیست. دکتر نصری افزود: بخش اعظم خشونتهای داعش یک تکنیک است برای اثبات خود و ترساندن رقیب و البته موفق هم شدند. اما حکومتهای زمانپریش که علیه وجدان بشری و فضیلت مدنی اقدام میکنند، محکوم به شکستاند.
دکتر نصری میدان دادن برخی بازیگران بینالمللی را عامل حیات داعش دانست و گفت: اگر ملاحظات بازیگران و رقابت بین آنها نبود، داعش چنین نمیشد. این گروه واقعا نیروی مقتدری نیست و آسیبپذیری داعش فوقالعاده زیاد است.
در ادامه این نشست، جلیل بهرامینیا عضو شورای مرکزی جماعت دعوت و اصلاح به ترجمه این کتاب اشاره کرد و گفت: اینکه ما بتوانیم آثار اصلی نوک حمله مخالفان خودمان را ترجمه و ایضا بررسی کنیم، نشان از نوعی استقرار و همچنین فرهیختگی جامعه فرهنگی ما دارد و نویدبخش پیشرفت بیشتری برای کشور ماست. وی به متن اصلی این کتاب نیز اشاره کرد و نکاتی قابل تأملی را درخصوص ترجمه آن به فارسی بیان نمود.
این فعال سیاسی به برخی مطالب بیان شده در این کتاب اشاره کرد و گفت: نویسنده معتقد است باید با حمله کردن به پروژههای اقتصادی و کارخانهها، نیروهای نظامی و امنیتی را در این مکانها تجمیع کرد تا کار ما در جاهای دیگر آسانتر شود. ناجی همچنین معتقد است باید از اختلافات بین نوگرایان سلفی و اخوان استفاده و نوع واکنش آنها را پیشبینی کنیم. نویسنده بیان میکند باید دولتها را در فشار قرار داد تا آنهایی که برای غرب مزدوری میکنند خودشان را آشکار کنند و مشخص شود که اینها خائناند. ابوبکرناجی ورود به جهاد را مایه تیزهوشی میداند و معتقد است ورود به جهاد سبب میشود تا فرد قوه تحلیل پیدا کند.
بهرامینیا به شرایط بینالمللی و وضعیت جهان اسلام در حال حاضر اشاره کرد و افزود: هر دینی تمدن خاص خود را دارد و هویتی را منسوب به خود شکل میدهد. وقتی یک تمدن در رقابت با تمدنها دیگر افول کند در حدی که خوف نابودی آن باشد، اعضای آن تمدن هم برای جانبازی و هم برای جان ستاندن آماده میشود. الان تمدن اسلامی در این مرحله قرار دارد. یعنی الان از حدود ۵۰ کشور اهل سنت یک حکومت اهل سنت در سطح بین المللی مدافع و طرفدار اهل سنت نیست؛ یعنی اهل سنت در صحنه سیاسی بین المللی غایب اند. حکومتهای اهل سنت حکومتهای سکولاری هستند که دغدغهها و هویتهای تودههایشان را نمایندگی نمیکنند. توده احساس میکند در این رقابت در حال باخت است. اگر تمدنی که گذشته باشکوه و بااقتداری داشته باشد، حسرت نسبت به آن وضعیت گذشته و نفرت از فرودستی فعلی، معجونی میسازد در قالب کینه و تنفر و درواقع داعش تلاقی و تجلیگاه حسرت و نفرت است.
این پژوهشگر، داعش را میوه طبیعی وضعیت کنونی جهان اسلام دانست و گفت اگر داعش برای توجیه کار خود به نصوص مراجعه میکند و متونی فقهی را گزینش میکند برای مبارزه با داعش و تفکر داعشی نیز باید سراغ متون و پاسخ دادن از این طریق رفت. وی تأکید کرد داعش نماینده فقه اهل سنت نیست.
در پایان این نشست به پرسشهای حاضران پاسخ داده شد.