نشست تخصصی «اخلاق جنگ و صلح» برگزار شد

نشست تخصصی «اخلاق جنگ و صلح» برگزار شد

نشست تخصصی «اخلاق جنگ و صلح» با همکاری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و کمیته اندیشه سیاسی انجمن علوم سیاسی ایران، یکشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۱۷ در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.

سعید حجاریان تحليلگر سياسی ضمن بیان مقدمه‌ای در باب مقالات و كتاب‌های مختلفی که تاكنون درباره اخلاق جنگ واخلاق صلح نوشته شده است به تعریف ویژگی‌های ميانه جنگ و صلح يا به عبارتی صلح مسلح پرداخت و گفت: «صلح مسلح در دو زمان حاكم مي‌شود، نخست زمانی كه طرفين منازعه به قدر كافی از يكديگر تلفات گرفته و انرژی آن را از دست داده‌اند و براي تجهيز نيرو و امكانات و از سرگیری جنگ به صورت موقت اعلام صلح كرده اند. دوم زماني كه طرفين منازعه روابط اقتصادی و سياسی خود را قطع كرده و به اصطلاح جنگ سرد را آغاز كرده اند و در آستانه جنگ واقعی قرار دارند.»

حجاریان در بخش دیگری از سخنانش به بحث درباره وظایف در اين وضعيت اشاره کرد و افزود: «در صلح مسلح شرايط متفاوت است و قانون خاصي حاكم نيست و طرفين نزاع بايد ببينند به چه حربه‌ای بايد متوسل شد. گمان دارم در اين وضعيت ديگر جمله «با دشمنان مدارای» حافظ كافی نيست، چرا كه مدارا امری فردی است و درچنين شرايط غيرعادي بين كشورها، كاری از يك فرد ساخته نيست».

حجاریان در پایان صحبت‌هایش به وظیفه اخلاقی در این شرایط اشاره کرد و گفت: « يكم: بايد اين وظيفه را سرشكن كرد، به اين معنا كه از ظرفيتهايي هم چون كمپين‌ها، عريضه نويسي‌ها،استمداد از ريش سفيدان، هنرمندان و غيره بهره گرفت. دوم: بايد جنگ‌طلبان را افشا كرد، چرا كه معمولا جنگ‌طلبان طرفين، شرافت خود رابه جنگ گره مي‌زنند وبسياري اوقات آنها هستند كه سياسيون را به چاه جنگ فرو مي‌غلتانند. سوم: باید از فاز نظامی به فاز سیاسی گذار کرد. چهارم. اين امكان وجود دارد كه حالت نه جنگ و نه صلح به بعضا جنگ وبعضا صلح بدل گردد، يعنی جنگ منطقه‌اي شود، مانند وضعيتي كه ميان هند و پاكستان برقراراست.»

در بخش دیگری از این نشست داود فيرحي استاد علوم سياسي دانشگاه تهران به بحث درباره صلح در سنت فكري و ادبيات فقهي مسلمانان پرداخت. وی با ذکر مقدمه‌ای درباره سنت فكري درادبيات فقهي و حقوقي شيعه واهل سنت به تبیین صلح در سنت مسلمانی اشاره کرد و گفت:« در سنت مسلماني وقتي كه از صلح صحبت مي‌كنيم، گفته مي‌شود كه صلح از كلمات متقارن است يعني هميشه ضد خود يعني نزاع يا مناقشه يا جنگ را تداعي مي‌كند. يعني جزو كلمات متضاد است كه با ضد خود شناخته مي‌شود. وقتي از صلح مي‌گوييم يعني احتمالا جنگي هست يا انتظار وقوع جنگي مي‌رود. تفكر فقهي ما اين را پذيرفته كه صلح عبارت است از قراردادي براي رفع يا دفع نزاع»

وی در بخش دیگری از سخنانش، دو نوع صلح ترمیمی و پیشگیرانه را تعریف کرده و سپس به نوع دیگری از صلح در تفکر شیعی که صلح ابتدایی نامیده می‌شود اشاره کرد. و گفت: «امروز صلح ابتدايي يا سازنده يكي از تكنيك‌هاي فن مذاكره و ديپلماسي در حوزه سياست داخلي و خارجي است. صلح ابتدايي به اين معناست كه مذاكره كننده در روابط بين الملل يا گروه‌هاي سياسي در مسائل داخلي، قبل ازاينكه منتظر توليد نزاع يا نشانه‌هاي آن باشند با خلاقيت خود، وارد قراردادهاي تسالم مي‌شوند. قراردادهايي كه‌اجازه اختلاف را كم مي‌كند.»

داود فيرحي در بخش آخر سخنانش گفت: «در بحث قطب‌بندي‌ها كه در حال حاضر يك ملت تلاش مي‌كند در بين سایر ملت‌ها يارگيري كند بدون اينكه قبلا احتمال نزاعي اصلا وجود داشته باشد. به اين ترتيب، به نظر مي‌رسد يكي ازامكانات بسيار مهمي كه در مفهوم يا قرارداد صلح نهفته‌ است، شارژ كردن مفهوم صلح ابتدايي است. اين خيالپردازانه نيست بلكه ايجاد يك عرف جديد در نظام بين الملل و در مناسبات است.»

در ادامه نشست دکتر جواد حيدري، عضو هيات علمي دانشگاه شاهد در باب اخلاق جنگ در سنت جنگ عادلانه به ایراد سخنرانی پرداخت. وی با نقل قولی از جاناتان گلاور در معرفي كتاب «انسانيت: تاريخ اخلاقي قرن بيستم» گفت:«اين ريشخند زمانه است كه بزرگترين جنايات بشر و بزرگترين جنگ و كشتار جمعي در قرن بيستم رخ داد و جدي‌ترين و عميق‌ترين تحقيقات درباره اخلاق هم در همين قرن صورت گرفت».

وی با تشریح رابطه بین اخلاق و جنگ به چهار نظريه كلان درباره جنگ مطرح اشاره کرد:«۱- صلح طلبی ۲-واقع‌گرایی ۳-نظامی‌گری رمانتیک ۴-سنت جنگ عادلانه» و سپس در تشریح سنت جنگ عادلانه گفت:«سنت جنگ عادلانه نظريه‌اي بسيار مهم در تفكر سياسي است. نظريه سياسي هم كاركرد آرماني دارد و هم كاركرد اقناعي. نظريه سياسی آرمان زندگي جمعي را به تصوير مي‌كشد وهمچنين سعي دارد به تك‌تك انسان‌ها نشان دهد كه بايد بخواهند زير چترا ين آرمان زندگي کنند».

در پایان نشست، دکتر حیدری سه رکن اساسی نظريه جنگ عادلانه را که شامل: «الف- عدالت قبل از جنگ؛ ب- عدالت حين جنگ؛ ج- عدالت پس از جنگ» است را برشمرد و با ذکر دو نکته به سخنانش پایان داد:«نخست اينكه جنگ مي‌تواند يكي از شروط سه‌گانه جنگ عادلانه را داشته باشد، يا دو يا تمام اين سه شرط را مراعات كند. لذا از اين سه معيار مي‌توان براي ارزيابی اخلاقي تمامي جنگ‌ها استفاده كرد و تا زمانی كه اين قواعدا خلاقي به حقوق داراي ضمانت اجرايي تبديل نشوند، نمي‌توان چندان اميدی به مراعات اين شروط سه‌گانه داشت. نكته دوم اينكه نظريه جنگ عادلانه به هيچوجه نمي‌خواهد جنگ را زيبا جلوه دهد، بلكه به قول«جان استوارت ميل «جنگ چيز زشتي است، اما نه زشت‌ترين چيزها. وضع و حال رو به زوال و تحقير شده حس اخلاقي و ميهن پرستانه كه اين عقيده را القا مي‌كند كه هيچ چيزي ارزش جنگيدن ندارد بدترين چيز است. انساني كه چيزي ندارد كه بخواهد برايش بجنگد، چيزي كه بيش از سلامتي و امنيت شخصي‌اش برايش اهميت داشته باشد، چنين انساني موجودي نگون بخت است كه از امكان آزاد بودن برخوردار نيست، مگر اينكه چنين آزادي‌ از طريق جد و جهد انسان‌های بهتر خودش سرشته و صيانت شود».


مطالب مرتبط
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید