نسبت فلسفه دوران کودکی و زیست‌جهان کودکان در ایران

یحیی قائدی؛ دانشیار دانشگاه خوارزمی
 نسبت فلسفه دوران کودکی و زیست‌جهان کودکان در ایران

یحیی قائدی در  نشست زیست جهان کودکی و فلسفه دوران کودکی در ایران که ۱۷ تیر ۱۴۰۰  در همایش زیست‌جهان کودکی در ایران برگزار شد، سخنرانی کرد. چکیده سخنرانی ایشان به این شرح است: 

من باورم این است که مهم ترین دشواری ما غفلت از فلسفه دوران کودکی است و این باور یا ادعا از این پرسش بر می خیزد که مهتمرین مشکلات دوران کودکی در ایران چیست ؟ واین پرسش از این مساله ناشی می شود:اختلاف نظر بر سر اینکه روان شناسی ،جامعه شناسی،علوم تربیتی ،پزشکی و بهداشت ،حقوق کودکان هر کدام خود را عامل اصلی می دانند.
 مراد از فلسفه دوران کودکی چیست و ضرورت پرداختن به آن چیست؟ فلسفه دوران کودکی پاسخ به این پرسش است که ماهیت کودکی چیست؟
 در مواجهه با چنین پرسشی دو گونه می‌شود عمل کرد: پرسیدن پرسش های اساسی درباره ماهیت کودک و کودکی.که این خود به دو بخس تقسیم می‌شود:۱. آیا باید به کودکان اجازه داد فلسفه ورزی کنند؟ طرح این پرسش بدین سبب بوده است که در تطور و تحول تاریخی فرض شده که کودکان توانایی فلسفه ورزی ندارند. اگر ما در ایران تصور کنیم که کودکان به ل له نیاز دارند، ما از مرحله تمدنی بسا عقبیم. بزرگترین غفلت در دوران کودکان این است که آیا ما به کودکان اجازه می‌دهیم که بیاندیشند؟
 ۲.اگر ما فلسفه ورزانه با پرسش‌های ماهیت کودکی مواجه بشویم، به چه پرسش‌های دیگری باید بپردازیم؟ در اینجا چند جنبه اساسی مطرح میشود:مثلا آیا کودکان حق دارند استدلال بکنند؟آیا کودکان حق دارند کاوشگری اخلاقی بکنند؟ آیا کودکان اساسا حقی دارند؟
 آیا ما باید به کودکان اجازه بدهیم که در کاوشگری اخلاقی شرکت کنند؟ گفته می‌شود کودکان وقتی متولد می‌شوند شخص نیستند. ترتیب ها و قرار دادهای قانونی میگویند که کودکان از هجده سالگی شخص می‌شوند. ما چه دلایل محکمی داریم، چه مرزهای مشخصی داریم که بگوییم کودکان از چه زمانی شروع می‌کنند به شخص شدن. ما به گونه‌ای با غفلت از فلسفه دوران کودکی بصورت جهانی دست به استعمار کودکان زده ایم.
 وجه دوم فلسفه دوران کودکی وارسی این نکته است که در طول تاریخ چه دیدگاه هایی درباره کودکی بوده و این وضعیت چه تطور و تحولی پیدا کرده است.


با درنظرآوردن نسبت زیست جهان کودکی در ایران، غفلت از فلسفه دوران کودکی و تحولات و تقابل و تعامل فضای پیشامدرن و مدرن ناکارآمدی تربیت کودکی در ایران را توضیح می دهد. فلسفه دوران کودکی تحولاتی را پشت سر گذاشته و اکنون در لبه عبور حتی از مدرنیته است در حالی که آنچه که در مدارس ایران در جریان است، زیست در فضای سنتی و پیشان مدرن است. در آن فضا کودک چون وسیله‌ای است در دست سیاست گزاران برای انکه سیاست‌های خود را بر آنان القا کنند.کودک پیشامدرن و سنتی توان معنا سازی ندارد به همین سبب معنا باید از بیرون بر او اعمال شود این سیاست‌گذاران و حاکمان هستندکه معانی را در قالب محتوا‌ها گزینش می‌کنند و به ذهن او وارد می‌کنند و کودک خوب و مدرسه خوب کسان و جاهایی هستند که آنها را بدون کم و کاست پس دهند. همین جاست که ستم و ستم‌گری معلومات رخ می دهند. اینکه امروز در قرن ۲۱ هنوز در ایران میزان پس دهی معلومات شاخص موفقیت کودک و و مدرسه است از همین جا ناشی می شود.
 کودک مدرن و ناسنتی خود معنا ساز است و دیگر به القا معنا ها در قالب محتوای کتب درسی تن در نخواهد داد. ناکارایی مدرسه در ایران امروز به سبب شورشی است که بیشترِ کودکان و برخی از والدین و برخی معلمان علیه رویکرد حاکم که تحمیل محتواهاست، کرده اند. در مدرسه جدید بر بنباد تحولات فلسفه کودکی و رخداد های پایانی دوران مدرن، کودکِ امروز باید خود معنایش را بسازد در اداره مدرسه مشارکت کند و مدرسه باید جایی باشد که چنین فصایی راتدارک ببیند.




برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید