یافته‌های پیمایش ملی ذائقه سینمایی ایرانیان نشان داد؛

فقدان تمایز در ذائقۀ سینمایی ایرانیان

فقدان تمایز در ذائقۀ سینمایی ایرانیان

یکی از محورهای تحقیق پیمایش ملی ذائقه سینمایی ایرانیان که توسط پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به سفارش سازمان سینمایی انجام شده، ترجیح‌­ها و سلیقه­‌های سینمایی پاسخگویان بوده است. این پیمایش نشان می‌دهد هرچند تماشای فیلم و سریال به شکل‌­های مختلف بخشی از زندگی روزمرۀ مردم را شکل می‌­دهد، اما جز گروه بسیار ناچیزی از علاقه‌­مندان حرفه‌ای سینما، انتخاب سایرین در حوزۀ فیلم و سریال تاحدی «تصادفی» است و البته با جنبۀ سرگرم­‌کنندگی مرتبط است. هرچند ممکن است  محدودیت­های پیمایش به‌­شکل عام یا محدودیت‌­های مفهومی و اجرایی این پیمایش در پدیدآمدن چنین برداشتی دخیل باشند. با این همه، از یافته‌­های کنونی چه در این پیمایش و چه در پیمایش‌های مشابه به دشواری می‌­توان نتیجۀ متفاوتی گرفت. 


اگر مورد فیلم­های طنز را که نام­شان در میان علائق بخشِ بیشتری از پاسخگویان به چشم می­‌خورد کنار بگذاریم عملاً گرایش­های قابل تشخیصی در ترجیح‌­ها و انتخاب­‌های پاسخگویان نمی‌­توان یافت. بیشتر آنان حتی فیلم‌­ها و سریال­‌هایی را که اخیرا تماشا کرده بودند، به خاطر نمی­‌آوردند. تماشای فیلم و سریال برای بخش بزرگی از جمعیت از منطق مفهومی یا زیباشناختی معینی  تبعیت نمی­‌کند. طبعاً این موضوع دربارۀ «فیلم­های خارجی» بهتر خود را نشان  می­‌دهد. بیشترِ پاسخگویان (جز اقلیتی چنددرصدی) نه فقط شناخت چندانی از فیلم­سازان  یا فیلم‌­های غیرایرانی ندارند، بلکه حتی در فضای «سلبریتی‌­زدۀ» کنونی با بازیگران  هالیوودی هم آشنا نیستند. مطابق یافته‌­های  پیمایش، جز آن دسته سلبریتی­‌های  تلویزیون  داخلی که  در همان زمان اجرای پیمایش برنامه‌­ای در حال پخش داشته‌اند و در خاطرۀ تماشاگران  حاضر بوده‌­اند، دیگر هنرمندان در بهترین حالت صرفا مورد توجه بخش بسیار کوچکی از  جمعیت‌­اند. نکته‌­ای که ممکن است نقض این یافته به نظر رسد، فالوورهای میلیونی بازیگران در اینستاگرام است. این تعداد فالوور را  نباید لزوماً به معنای شناخته شده بودن در کل افکار عمومی دانست.  با استناد به این یافته­‌ها، به نظر می­‌رسد تاثیرگذاری فیلم­ها و سریال­ها و  هنرمندان داخلی در کلیت متنوع و پیچیدۀ افکار عمومی یا نگرش­های اجتماعی کمتر از  آن چیزی است که عموماً تصور می­‌شود. گرچه باز هم باید دربارۀ محدودیت­های یافته­‌های  پیمایشی برای ارزیابی‌‌های قاطع در این موضوع تذکر بدهیم.  

بنابراین، در یک تصویر کلی ما با جامعه‌­ای روبه‌رو هستیم که در بخشی حدود 20 درصدی از آن، اساساً فیلم و سریال جایی ندارد. این بخش از جامعه مصرف فرهنگی کمتری در قیاس با کل جمعیت دارد. بخش شایان توجهی از جمعیت، فیلم و سریال را عمدتاً از طریق شبکه‌­های مختلف صدا و سیما دنبال می­‌کند. برای این بخش مهم­ترین مساله سرگرمی است و معمولا به­‌شکل جدی با این آثار مواجه نمی­‌شود، چنانکه بیشترِ پاسخگویان فقط نام فیلم­ها و سریال­های در حال پخش را به خاطر می‌­آورند. فیلم­ها و سریال­های طنز و «اکشن» بخت بیشتری برای جلب توجه مردم دارند، اما درکل نمی­‌توان نقشۀ ترجیح­‌های مردم از فیلم و سریال را بر اساس ژانرها ترسیم کرد زیرا با استناد به یافته­‌های پژوهش نمی‌‌توان ذائقه‌­های تمایزیافته‌­ای را به تفکیک گروه­‌های اجتماعی مختلف بازشناخت. 

بخش دیگری از جمعیت (که در مقیاس کل جمعیت کشور عدد کوچکی هم نیست) به‌­واسطۀ دانلود از اینترنت یا تماشا از ماهواره به فیلم و سریال دسترسی می­‌یابد. ذائقۀ بخش اعظم پاسخگویان با فیلم­ها و سریال­های ایرانی انس بیشتری دارد. در میان فیلم­ها و سریال­های خارجی، هم در فیلم و هم در سریال، مخاطبان به تولیدات آمریکایی و پس از آن ترکیه‌­ای علاقه نشان داده‌اند. پس جای تعجب هم نیست که شبکۀ جم که عمدتاً سریال­های ساخت ترکیه را پخش می­‌کند بیش از سایر شبکه‌­های ماهواره‌­ای محل رجوع این دسته از مخاطبان است. محصولات شبکۀ نمایش خانگی نیز از توجه مخاطبان دور نمانده‌­اند؛ هرچند در میان ده سریال محبوب پاسخگویان فقط نام یکی از آثار شبکۀ نمایش خانگی به چشم می­‌خورد که البته این موضوع با کیفیت و جذابیت سریال­‌های این شبکه که در زمان اجرای پیمایش در حال پخش بوده‌­اند بی­‌ارتباط نیست. پس در مجموع، نوعی تنوع و به بیان دقیق­تر پراکندگی در انتخاب­ها و سلیقه‌­های مردم در حوزۀ فیلم و سریال به چشم می­‌خورد که با این یافتۀ تحقیق که بخش زیادی از پاسخگویان فیلم و سریال را به شکل «تصادفی» انتخاب می­‌کنند هم سازگار است.

طریق تماشای فیلم و سریال


معیار انتخاب فیلم


اگر به یافته‌­های پرسش‌­هایی که دلالت­‌های اجتماعی / سیاسی ذائقۀ سینمایی مردم را می­‌سنجند استناد کنیم، بخش زیادی از پاسخگویان نه در انتخاب­‌های سیاسی‌­شان از هنرمندان تاثیر می­‌پذیرند و نه به­‌ویژه به تبلیغات تجاری هنرمندان وقعی می­‌نهند. در موضوعاتی مانند دستمزدهای میلیاردی بازیگران، سانسور برخی از صحنه­‌های فیلم­ها و سریال­ها و میزان آزادی عمل هنرمندان با طیفی از آراء روبه‌رو هستیم. در این موضوعات نمی‌توان برآیند مشخصی از افکار عمومی ارائه کرد. این نکته نیز شایان یادآوری است که وقتی بخشی از پاسخگویان دربارۀ سریال­‌های در حال پخش یا بازیگران مشهور نظر مشخصی ندارند، دربارۀ این مباحث که دغدغۀ بخش بزرگی از جمعیت نیست احتمالاً دیدگاه‌­شان چندان از پیش اندیشیده و شکل‌یافته نخواهد بود. اگر به هر دلیلی این نوع مباحث در عرصۀ عمومی مجال طرح بیابند آن­گاه شاید افکار عمومی نیز به شکل متفاوتی با آنها مواجه شود.       

    

      

برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید