«سهم فرهنگ و هنر در اقتصاد ملی»
بیان مسأله
فرهنگ و هنر، در مقایسه با دیگر نهادها، جایگاه نهادی- اقتصادی ضعیف تری در جامعه دارد تا جایی که در افکارعمومی، سربار دیگر نهادها تلقی میشود. این در حالی است که فرهنگ و هنر می تواند سرمایه سایر نهادها باشد و آثار هنری و فرهنگی ثروت ملی محسوب می شوند. از یک طرف، با وجود اینکه ضعیف تر شدن وﺿﻌﻴﺖ اﻗﺘﺼﺎدي ﻣﺮدم باعث شده است که خرید کالاهای فرهنگی و هنری در اولویتهای آخر باشد اما هنوز هم کالاهای فرهنگی در سبد خانوار وجود دارند،؛ و از طرف دیگر، با وجود این که فرهنگ و هنر سهم مهمی در اقتصاد ملی ایران دارد، امّا آمار دقیقی از این سهم وجود ندارد تا جایی که فرهنگ و هنر با فقدان دادههای اقتصادی دقیق از جمله در برنامههای توسعه مواجه است.
این در حالی است که اگر سهم کالاها و محصولات و خدمات فرهنگی در اقتصاد ملی به تفکیک حوزه های مختلف براساس آمار و اعداد مشخص شود، سیاست گذاران و تصمیم گیرندگان کشور به این نتیجه خواهند رسید که حوزه فرهنگ و هنر در اقتصاد ملی نقشی تعیین کننده دارد و برای آن اهمیت بیشتری قائل خواهند شد. بنابراین در ابتدا مسأله این است که جایگاه واقعی حوزه های مختلف فرهنگ (سینما، تئاتر، بازی های رایانه ای،کتاب، مطبوعات، و ...) در اقتصاد ایران با جزئیات آماری مشخص شود. بنابراین پرسش این است که سهم فرهنگ در اقتصاد به تفکیک حوزههای اصلی آن چقدر است؟ به عنوان مثال سهم تئاتر در اقتصاد ملی چقدر است و چقدر میتواند شغل ایجاد کند؟ سهم سینما، نشر، استارت آپ ها و ....