راهبرد افزایش مشارکت مردم

حسین تدین، عضو پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
 راهبرد افزایش مشارکت مردم

سال ۱۴۰۳ ازسوی مقام معظم رهبری سال «جهش تولید با مشارکت مردم» نام‌گذاری شده است. مشارکت مردم برای حکومت‌هایی که داعیه مردمی‌بودن دارند یک امر حیاتی است و لذا نه تنها تولید بلکه اگر هر بخش‌ کشور اعم از اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... بخواهد جهش پیدا کند ناگزیر بایستی به دنبال مشارکت مردم باشد البته مشارکت حقیقی، مسئولانه و همدلانه از سوی مردم نه مشارکت صوری، مقطعی و نمایشی.

 یکی از بحران‌های اساسی جهانی در قرن ۲۱، بنا به گزارش اعتماد موسسه ادلمن، کاهش اعتماد به حاکمیت‌ها، رسانه‌ها و... است که پیامد این کاهش اعتماد، بحران کاهش مشارکت در جوامع است. هر چند کاهش اعتماد منجر به کاهش مشارکت شده است، اما ضرورتا لازم نیست که برای افزایش مشارکت بر افزایش اعتماد متمرکز شویم بلکه می‌توان مستقیما بر خود پیامد که بحران کاهش مشارکت است متمرکز شده و به درمان آن بپردازیم. جالب است بدانیم که  در ریشه یونانی،  Crisisیا Krisis (بحران) به معنای تصمیم، نقطه عطف است. به این علت که در این دوران تغییرات پیچیده، ساختارهای دموکراتیک و حاکمیتی کنونی در تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری ناکام هستند و لذا روی‌آوردن به مشارکت حقیقی مردم اصلی‌ترین راه افزایش مشارکت مردمی و بازگرداندن اعتماد عمومی به حاکمیت است چرا که مشارکت حقیقی مستقیما با تصمیم‌گیری و سیاستگذاری مرتبط است نه مشارکت صوری.

مشارکت صوری یعنی اینکه مردم را صرفا به شرکت در انتخابات محدود کنیم. اما لازم است بدانیم که با توجه به قدرت ارتباطات در دنیای حاضر، دیگر فهم از حاکمیت و ابعاد آن منحصرا در دست نخبگان و روشنفکران حاکمیتی و غیرحاکمیتی جامعه نیست بلکه عامه مردم نیز به آن فهم و دریافت از حاکمیت رسیده‌اند که بتوانند در تمام ابعاد مسائل حاکمیتی اظهار نظر کنند البته اظهار نظری از سر فهم و دقت، بعضا مردم مواردی را می‌بینند که حاکمان از دیدن آن عاجز هستند چرا که مردم در میدان با موارد رو در رو شده و با آن دست و پنجه نرم می‌کنند پس لاجرم باید بپذیریم که می‌توانند اظهار نظرهای عمیقانه نیز داشته باشندکه اگر چنین نبود قطعا مواردی از جمله نظرسنجی‌ها کاری عبث و بیهوده بود.

مشارکت حقیقی چیست؟ 

مشارکت حقیقی، مشارکت مردم در چرخه سیاستگذاری جوامع است. دیگر معنی ندارد که مردم تعدادی را انتخاب کنند و برگردند به خانه‌های خویش و آن تعداد انتخاب‌شده مستقیم و غیر مستقیم در پشت درهای بسته برای مردم سیاست‌هایی را وضع و اجرا کنند و مردم هم بدون چون و چرا آن سیاست‌ها را بپذیرند. بایستی بدانیم مردمی که نمایندگان خود را انتخاب کرده و سپس در چرخه سیاست‌گذاری کشور، دوش به دوش نمایندگان خویش حضور مستقیم و فعال داشته باشند، همواره در وسط میدان‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و... حاضر خواهند بود و خود پشتیبان خط‌مشی‌ها و سیاست‌های کشور بوده و حامی حاکمیت در تمامی شئون آن خواهند گردید.

حال چه راهکار عملیاتی برای مشارکت حقیقی مردم در سیاستگذاری می‌توان پیشنهاد کرد؟

 آنچه به نظر رسیده و تجربیات جهانی نیز به انحاء مختلف آن را تأیید می‌کند تشکیل «کمیته‌های مشورت مردمی» است. کمیته‌های مشورت مردمی به گروهی از افراد که به طور تصادفی انتخاب شده‌اند، اشاره دارد که به طور گسترده نماینده یک جامعه هستند تا زمان قابل‌توجهی را صرف یادگیری و همکاری از طریق مشورت تسهیل شده برای ایجاد توصیه‌های جمعی برای سیاست‌گذاران ‌کنند.

پیچیدگی روزافزون سیاست‌گذاری و ناتوانی در یافتن راه حل برای برخی از مبرم‌ترین مشکلات سیاست، سیاستمداران، سیاست‌گذاران، سازمان‌های جامعه مدنی و مردم را بر آن داشته تا در مورد چگونگی اتخاذ تصمیمات عمومی جمعی در قرن بیست و یکم تأمل کنند. نیاز به راه‌های جدیدی برای یافتن زمینه‌های مشترک و اقدام وجود دارد. این امر به‌ویژه در مورد مسائلی که مبتنی بر ارزش، راه‌حل‌های بلندمدت و نیازمند چشم‌پوشی از بعضی منافع هستند، صادق است. شواهد و داده‌های مطالعات جهانی از این ایده حمایت می‌کند که مشارکت مردم در تصمیم‌گیری‌های عمومی می‌تواند سیاست‌های بهتری ارائه دهد، مردم‌سالاری را تقویت کرده و اعتماد ایجاد کند. یکی از راهکارهای ویژه برای تحقق این امر تمرکز بر فرآیندهای تشکیل کمیته‌های مشورت مردمی، به‌عنوان بخشی از تلاش گسترده‌تر نهادهای مردمی برای مشارکت بیشتر و گشودگی در برابر درون‌دادهای شهروندان آگاه و اطلاعات جمعی است.

امروزه در دنیا گردهم‌آوری مردم عادی از همه بخش‌های جامعه برای بحث در مورد مسائل پیچیده سیاستی و توسعه پیشنهادهای جمعی در این زمینه به طور فزاینده‌ای جذاب شده است. در دو دهه اخیر، «موج مشورتی» شکل گرفته است. مقامات دولتی در تمام سطوح دولت از مجامع شهروندان، هیئت‌های منصفه مردمی، کمیته‌های مردمی و سایر فرآیندهای مشورتی مردم‌محور استفاده می‌کنند. در این فرآیندها، مردمی که به‌طور تصادفی انتخاب شده‌اند و دنیای کوچکی از یک جامعه را تشکیل می‌دهند، زمان قابل‌توجهی را صرف ارائه توصیه‌های جمعی آگاهانه برای حاکمیت می‌کنند. از بسیاری جهات، ترکیب اصول مشورت (بحث دقیق و باز برای سنجش شواهد در مورد یک موضوع)، انتخاب‌شدگی (به‌دست‌آمده از طریق نمونه‌گیری تصادفی که از  طریق آن تعدادی از مردم انتخاب می‌شوند) و تأثیر (با پیوند به تصمیم‌گیری عمومی)  امر جدیدی نیست. این نحوه ترکیب از اصول، ریشه در دموکراسی آتن باستان دارد و تا دو تا سه قرن پیش در طول تاریخ اعمال می‌شد. این کاربرد مدرن آنها برای تکمیل نهادهای دموکراتیک نماینده‌محور است که امروزه با نوآوری، چنین فرآیندهایی از آن استخراج می‌شود.

کمیته‌های مشورت مردمی را بر حسب منظور و مقصود از استفاده آنها می‌توان به ۴ دسته تقسیم کرد:

  • توصیه‌های مردم مطلع و آگاه در مورد سؤالات سیاستی: این نوع از کمیته‌ها به مردمی اختصاص دارد که در مورد یک سوال سیاستی (که سیاست‌گذار با آن مواجه شده است) از آگاهی، مطالعه و دانش تا حدودی عمیق برخوردار هستند. فرآیند این نوع کمیته‌ها به زمان بیشتری نیاز دارند تا به شهروندان مطلع، فرصت و منابع کافی برای ارائه توصیه‌های جمعی در نظر گرفته شده و دقیق ارائه دهند. آنها به‌ویژه برای مسائل پیچیده سیاستی که شامل رفت و برگشت‌های بسیاری است، یا جایی که بن‌بست سیاسی ریشه‌ای در مورد یک موضوع وجود دارد، مفید هستند.
  • نظر مردم در مورد سؤالات سیاستی: فرآیند این نوع کمیته‌ها به زمان کمتری نسبت به فرآیندهای دسته اول نیاز دارند، اگرچه اصول نمایندگی و مشورت را رعایت می‌کنند تا نظرات مردم در مورد یک موضوع سیاستی را به تصمیم‌گیرندگان ارائه دهند ولیکن با توجه به محدودیت‌های زمانی، نتایج آنها نسبت به فرآیندهایی که برای توصیه‌های مردم آگاه طراحی شده‌اند، جزئیات کمتری دارند.
  • ارزشیابی مردم آگاه، ذینفع و ذی‌ربط از سیاست‌ها: کمیته‌های مشورت مردمی که به‌منظور ارزشیابی سیاست‌ها  تشکیل می‌شوند را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:
  • الف)کمیته‌های مشورت مردمی که وظیفه آنها ارزشیابی سیاست‌ها قبل از تصمیم‌گیری و اخذ رأی است. این نوع کمیته‌ها به گروه نماینده از مردم اجازه می‌دهد تا استدلال‌های موافق و مخالف خود را برای هر دو طرف موضوع قبل از رأی‌گیری و تصمیم‌گیری ابراز کرده و به اطلاع سیاست‌گذاران برسانند.
  • ب) کمیته‌های مشورت مردمی که وظیفه آنها ارزشیابی سیاست‌ها  در حین  و بعد از اجرا است. این نوع از کمیته‌ها که مرکب از افراد آگاه از سیاست‌ها و ذینفعان و ذی‌ربطان نسبت به سیاست‌ها هستند نظرات خود را درخصوص علل، پیامدها، نقاط ضعف و نقاط قوت سیاست مطرح کرده و به بحث و گفتگو پرداخته و در خاتمه آن را تحت توصیه‌های سیاستی به سیاست‌گذار ارائه می‌کنند.
  • کمیته‌های مشورت دائمی مردمی: این نوع کمیته‌ها که اعضای آنها به‌صورت سالانه و از طریق انتخاب تصادفی  منتخب می‌شوند موظف هستند نظرات و ایده‌های عموم مردم را به‌طور مستمر به اطلاع تصمیم‌گیران و سیاستگذاران  برسانند.

تشکیل کمیته‌های مشورت مردمی در یک جامعه مستلزم تغییراتی است؛ تغییر اراده مردم جهت مشارکت در سرنوشت خویش و تغییر نگرش سیاست‌گذران و حاکمان جهت اجازه‌دادن به مردم برای سهیم‌شدن در اختیارات آنان.

در ابتدا این حاکمان هستند که بایستی این تغییر را در خود به وجود آورند و طلیعه این تغییر، تعریف راهکارهای مشارکت مردم و بسترسازی برای اجرای آن است، اگر حاکمیت چنین کند مشاهده‌های جهانی و تاریخی موید آن است که مردم نیز اراده مشارکت را در خود ایجاد خواهند کرد. 

آنچه لازم است در انتها به آن توجه کنیم این است که جهان غرب با تمرکز بر میراث خویش از یونان باستان با یک نوآوری جدید راه‌هایی برای خروج خویش از بن‌بست نقص دموکراسی خویش و بازگشت به مردم ابداع کرده است، لذا سزاوار است ما نیز این نوآوری و ابداع را بر محور میراث گران‌بهای دینی خویش داشته باشیم میراثی که مبتنی بر قرآن و سنت باشد و چه میراثی در این میان بهتر از آیه ۱۵۹ سوره مبارکه آل‌عمران «... وَشاوِرهُم فِي الأَمرِ...».

مقام معظم رهبری معتقدند که مشورت پیامبر (ص) یکی از رموز پیشرفت سریع و بی‌سابقه مسلمین در آغاز تاریخ اسلام بوده است. پیامبر گرامی اسلام به فرمان الهی در مهمات حکومتی اسلام مشورت می‌فرمودند و حتّی در صورت غلبه رأی جمع بر نظر مبارک ایشان، در مواردی به نظر اصحاب عمل می‌کردند. (۱۳۷۸/۳/۲۵). آیا مسئولین کشور نمی‌توانند همین سیاق و سنت را با نوآوری به روز کرده و «کمیته‌های مشورت مردمی» را در کشور  بومی و عملیاتی سازند؟ 



برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید