نقش فرهنگ در سیاست گذاری فناوری: تحلیل لایه ای علت ها
چهارمین جلسه از مجموعه نشستهای تخصصی «جایگاه فرهنگ در سیاست گذاری فناوری»، یکشنبه ۲ اردیبهشتماه ۱۳۹۷، با حضور حامد طالبیان در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد. در این نشست دربارة نقش فرهنگ در سیاستگذاری فناوری در چهار لایه لیتانی، سیستمی، گفتمانی و استعاری بحث و بررسی صورت گرفت.
حامد طالبیان گفت: هدف از برگزاری این نشست، شناسایی جایگاه فرهنگ در سیاستگذاری فناوری است. برای این منظور نیاز به استفاده از مدلها یا چارچوبهایی نظری داریم که فهم ما از این رابطه را تعمیق بخشد. یکی از این مدلها الگویی است که در آیندهپژوهی انتقادی معرفی شده است و سهیل عنایتالله، آیندهپژوه پاکستانی الاصل در سالهای گذشته آن را معرفی کرده است. اندیشه پساساختارگرایانه که در نیمه دوم قرن بیستم میلادی گسترش پیدا کرد تمامی حوزههای دانش از جمله آیندهپژوهی را تحت تاثیر قرار داده است و شکلگیری «آیندهپژوهی انتقادی» در تداوم همین پروژه است. آیندهپژوهی انتقادی که در اینجا معرفی میشود بر اساس نظرات میشل فوکو بنا شده و برای فهم آن لازم است دستگاه نظری فوکو را بشناسیم. پساساختارگرایی فوکویی به دنبال تعقیب قدرت است تا جایی که قدرت جایی برای پنهان شدن نداشته باشد. عنایتالله «برساختۀ اجتماعی بودن»ِ واقعیت را از مهمترین پیشفرضها برای این نوع آیندهپژوهی بر میشمرد. این نوع آیندهپژوهی پیوندی ناگسستنی با مطالعه تاریخ دارد.
در معرفتشناسی انتقادی هدف آیندهپژوهی نه یافتن راههای بهتر برای پیشبینی آینده که توجه به این نکته است که وقوع یک پدیده در زمان حال، به معنای منتفی شدن سایر امکانهای وقوع در زمان حال است. به بیان ساده، حال است که توسط تاریخ و گذشته برساخته میشود و آینده را شکل میدهد. بنابراین، هدف آیندهپژوهی انتقادی انتخابات، توجه به شرایط برساخته شدن واقعیت از طریق زبان و قدرت در زمان حال است تا مسیر برساخت آیندههای جایگزین هموار شود. به بیان دیگر، هدف آیندهپژوهی انتقادی نه پیشبینی آیندهها که توجه به دلایل وقوع واقعیت در زمان حال است که برساخت واقعیت آینده را رقم میزند.
برای دریافت متن کامل نشست بر روی لینک زیر کلیک کنید: