« نسبت توسعه اقتصادی و تغییرات فرهنگی در ایران پس از جنگ »

« نسبت توسعه اقتصادی و تغییرات فرهنگی در ایران پس از جنگ »

نشست تخصصی «توسعه اقتصادی و تغییرات فرهنگی در ایران پس از جنگ؛ از منظر دانش سیاست‌گذاری، جامعه‌شناسی کارکردگرا و نظریه انتقادی» چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۷  در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.

در این نشست که با حضور دکتر سالار کاشانی دکترای جامعه‌شناسی و فارغ‌التحصیل دانشگاه تربیت‌مدرس، دکتررضا تسلیمی‌تهرانی دکترای جامعه‌شناسی و فارغ‌التحصیل دانشگاه تهران و دکتر بهزاد عطارزاده دکترای علوم‌سیاسی و فارغ‌التحصیل دانشگاه تهران برگزار شد، ابعاد نظری و عملی رابطه­­ فرهنگ و اقتصاد با نگاهی ویژه به جامعه­ ایران مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند.

در ابتدای این نشست، دکتر سالار کاشانی به تحلیل مناسبات اقتصاد و فرهنگ از دیدگاه ساختی-کارکردی پرداخت. او با تاکید بر نظریه­ نظام­‌های تالکوت پارسونز، نظام فرهنگی در ایران پس از انقلاب را تقریبا هیچ‌گاه برخوردار از استقلال کارکردی ندانست. به عقیده او، در جامعه­ ایران، نظام فرهنگی تحت سیطره نظام سیاسی قرار دارد و منطق سیاسی بر منطق فرهنگ مسلط است. همچنین در سال­‌های اخیر، منطق اقتصادی نیز بر منطق فرهنگ مسلط شده است. از سوی دیگر، از آنجا که تولید و مصرف فرهنگی مستلزم وجود فراغت است و این امر باید به وسیله­ نظام‌اقتصادی به‌وجود آید تا هنگامی که در نظام اقتصادی اختلال وجود دارد در نظام فرهنگی نیز اختلال وجود خواهد داشت.


در ادامه­ این نشست دکتر رضا تسلیمی به تحلیل روابط اقتصاد و فرهنگ از دیدگاه پی‌­یر بوردیو پرداخت. به عقیده­ او، رابطه­ اقتصاد و فرهنگ در دیدگاه بوردیو را می‌­توان بر اساس رابطه­ سرمایه­ اقتصادی و سرمایه­ فرهنگی در درون فضای میدان­‌های مختلف اجتماعی از جمله میدان قدرت و میدان تولید فرهنگی و با توجه به منش کنشگران موردتحلیل قرار داد. بر این اساس، وجود میزانی از سرمایه­ اقتصادی را می­‌توان شرط لازم اما نه کافی تولید آثار هنری ناب دانست و از این جهت سرمایه­ اقتصادی را زمینه­‌ساز گسترش سرمایه­ فرهنگی در نظر گرفت. بر مبنای این دیدگاه، در جامعه­ ایران استقلال میدان تولید فرهنگی از میدان قدرت همواره مورد تهدید قرار گرفته است به نحوی که در مقاطع زمانی مختلف در نظر گرفتن زیر میدان­‌هایی چون سینما به دلیل از دست رفتن استقلال نسبی آن‌ها و تسلط همه‌جانبه­ میدان قدرت و یا میدان اقتصاد با تردید مواجه بوده است.

هم‌چنین، دکتر بهزاد عطارزاده در سخنانی با عنوان فرهنگ، اقتصاد و سیاست ضمن ارائه تعاریفی از این مفاهیم و توضیح منطق هر یک از آن‌ها، سیاست­‌های فرهنگی دولت پس از جنگ را به دلیل شیوع فساد موجب از خودبیگانگی عموم افراد جامعه، بیگانگی از مصالح عمومی، افول ارزش­‌ها و نگرش‌­های مربوط به زندگی عمومی و حرکت به سمت از خودبیگانگی ملی دانست. از دیدگاه او، در ایران به جز دور­ه­‌های محدودی نهادهای مستقلی به منظور حمایت از فرهنگ در برابر منطق بازار و منطق سیاست وجود نداشته‌اند. در عین حال، دولت باید ضمن حفظ استقلال هنرمندان، از آثار هنری فاخری که نسبتی با میراث فرهنگی و ملی جامعه دارند حمایت کند.


گزارش تصویری




از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید