بررسی سیاستهای انتشار اخبار و تصویر دوران دفاع مقدس
نشست علمی «بررسی سیاستهای انتشار اخبار و تصویر دوران دفاع مقدس» با عنوان «خاکریزها و خودکارهای خونین» با حضور دکتر حسین علایی، موسس نیروی دریایی سپاه و فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس، دکتر حسین نصیری، مدیرعامل اسبق ایرنا، حسن هانیزاده، رئیس دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در اهواز و دکتر غلامعلی رجایی، مسئول امور بینالملل ستاد تبلیغات جنگ تحمیلی، شنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۸، با تحلیل و بیان تجربیات مسئولان نظامی و خبری دوران دفاع مقدس و عکاسان و خبرنگاران جنگ در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در ابتدای این برنامه حسین علایی، در پاسخ به سوال چگونگی رابطه رسانه و نهادهای نظامی در دوره جنگ اظهار کرد: من میخواهم از رابطه رسانه و جنگ بگویم که نیروی مسلح نیز داخل در آن خواهد بود. رسانهها در هر دورهای میتوانند نقش بسیار زیادی ایفا کنند. آنها هم میتوانند شرایطی را فراهم کنند که جنگی آغاز شود و هم با بسیج افکار عمومی جلوی یک جنگ را بگیرند. رسانهها در دوران جنگ بسیار محدودتر از رسانههای کنونی بودند و در آنها فضای احساس خطر و تلنگر احتمال آغاز جنگ دیده نمیشد. یعنی این رسانهها فضا را بهگونهای که احساس خطر در بین مسئولین ایجاد شود، ترسیم نکردند. تا یک هفته قبل از جنگ، مسئولین کشور و نیروهای مسلح حس بروز جنگ را نداشتند. اگر رسانهها میتوانستند حداقل دو ماه قبل از شروع جنگ، فضا را ترسیم کنند و میزان خطر را بالا میبردند، بسیاری از یگانهایی که پس از آغاز جنگ از پادگانهای خود به سمت جبهههای جنوب حرکت کردند، خیلی زودتر این کار را میکردند و خود را برای جنگ بهتر آماده میکردند.
فرمانده اولین دوره نیروی دریایی سپاه افزود: رسانهها چند نقش دارند که یکی از آنها، شکلدهی به افکارعمومی و دیگری کمک به مسئولین از طریق تصمیمگیری به موقع است. به نظر میآید که این رسانهها در دوران جنگ و در جهت دفاع و شکلدهی به افکار عمومی خوب عمل کردند. اما باید گفت کار رسانهها فقط شکلدهی به افکارعمومی و یا پاسخ دادن به ابهام افکارعمومی نیست بلکه بخش مهمی از کار آنها، مدیریت افکارعمومی جهانیست. او ادامه داد: یک هفته پس از شروع جنگ، رسانههای عراقی در تبلیغاتشان پرچم صلح به دست داشتند و خود را حامی صلح معرفی میکردند، درحالیکه ما که آغازگر جنگ نبودیم و مدافعانه عمل میکردیم، نتوانستیم این پرچم صلح را از آنها بگیریم و در سیستم رسانهای ما این فضا فراهم نشد که بتوانیم این پیام را برای هدایت افکار عمومی جهان برسانیم. بنابراین رسانهها در طول دوران جنگ در حوزه افکارعمومی غیر ایرانیان، نتوانستند تصویر واقعی ایرانیان را به جهان بازتاب دهند.
حسن هانیزاده در ادامه این برنامه، در پاسخ به سوال اول اذعان کرد: فهم دقیقی از خبر و خبرنگار و رسانه در میان مدیران جنگ وجود نداشت. ضمن اینکه در اوایل جنگ، اسم خبرنگار مرادف با جاسوس بود و تصور میکردند ستون پنجم دشمن هستند. این مسائل وجود داشت تا اینکه ستاد تبلیغات جنگ تشکیل شد که یک حرکت دقیق و استراتژیک بود که به نوعی این ستاد، جنگ را به شهرها و به جامعه جهانی منتقل کرد و این هنر مسئولان وقت ستاد تبلیغات جنگ بود که پس از آن، خبرنگار به نوعی جایگاه خود را پیدا کرد.
رئیس دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در اهواز ضمن اشاره به مشکلات خبرنگاری در دوران جنگ تصریح کرد: انتقال خبر با مشکلات بسیاری همراه بود، وسایل ارتباطی نبود و خبرنگاران باید مسافتهای طولانی را طی میکردند تا بتوانند خبر را ارسال کنند. این خبرنگاران هم بدون وجود شاخص خبری خاص، گزارشهایی را تهیه میکردند. اما به طورکلی ستاد تبلیغات جنگ، دو هدف عمده را مدنظر قرار داد، یکی انتقال سریع رخدادهای جبهه و دیگری حفظ اصل صداقت در خبر.
او ادامه داد: عراق جنگ و تبلیغات جنگ را دولتی (نظامی) کرد ولی ستاد تبلیغات جنگ، تبلیغات جنگ را مردمی کرد. اتفاقی که افتاد این بود که یک سال بعد از جنگ، عراق منزوی شد یعنی به لحاظ تبلیغات جنگی شکست خورد. در مقابل در ایران، تبلیغات، منصفانه، حسابشده و دقیق بود. به همین دلیل وقتی خبری در ایران منتشر میشد، تمام رسانهها آن را بدون کوچکترین تشکیکی منتقل میکردند. رسانهها و اخلاص آنها در عمل، باعث خلق حماسه توسط آنان شد که توانستند هشت سال دفاع مقدس را با خبرهای صادقانه و شفاف و دقیق، مدیریت کنند. تبلیغات مبتنی بر خواست مردم و مطابق با جامعه جهانی بود. به طوری که خبرگزاری جمهوری اسلامی به دلیل رعایت این اصول، به یک خبرگزاری فعال بینالمللی تبدیل شد.
حسین نصیری بهعنوان سومین سخنران این برنامه، در ابتدای سخنان خود از کاظم اخوان و شهید علی نبیپور به عنوان دو شخصیت فعال دوره جنگ که کمتر نام آنها آورده میشود، یاد کرد و در ادامه با توضیح شرایط سخت پشتصحنه و دردسرهای رسانه ابراز کرد: در شرایط انقلاب وقتی کسی و چیزی برای جنگ آماده نبود، طبیعتاً خبرگزاری نیز از این قاعده مستثنا نبود. خبرگزاری، نهاد فقیری بود، نه پول داشت و نه ماشین و تجهیزاتی. وی افزود: رسانهها میتوانند در شکل دادن به افکارعمومی و بسیج کردنها و بازدارندگیها نقش داشته باشند ولی هرچه بود، در کنار مردم بودیم. او در پایان سخنان خود تأکید کرد: رسانهها باید فعال باشند اما اگر دست و پای رسانهها بسته باشد، خلاقیت از آن تراوش نخواهد کرد.
غلامعلی رجایی نیز از مسئولین تبلیغات جنگ با اشاره به اصل غافلگیری به عنوان مفروض اول خاطرنشان کرد: هر بلایی که سر کشور در زمینه غافلگیری آمد، بر سر تبلیغات رسانهای نیز آمد. سر مقوله تبلیغات جنگ، واقعاً سر بیکلاهیست که کمتر در این زمینه کار شده است. وی ادامه داد: ما در آن دوره فقط شبکه یک و دو و روزنامه کیهان و اطلاعات و یک خبرگزاری پارس داشتیم. ولی طرف مقابل کاملا مجهز بود. صدام کسی بود که دوربین را میشناخت و به دوربین دستورات حرفهای میداد و مستندها و گزارشهایی را تهیه و برای فریب اذهان عمومی پخش میکرد. صدام متخصصانی داشت که به او مشاوره و جهت میدادند. رسانههای تحت اختیار او، ضمن مظلوم جلوه دادن خود، از ایران یک تصویر منفی به نمایش میگذاشتند که ایران اولاً آمریکاییست، با اسرائیل همراه است، از سوریه و کره شمالی کمک میگیرد و ... . صدام بسیار هوشمندانه عمل میکرد درحالی که ایران آماده نبود و با جریان بنیصدر، جریان حزب و جریان اختلاف نیروهای مسلح و ... دست به گریبان بود. صدام کارکرد دوربین را میشناخت و بدیهیاتی را منکر و ترفندهایی را در جعل اخبار و فریب اذهان به کار میبرد. وی در پایان تأکید کرد: ما باید بدانیم مقابل ما چه کسی قرار گرفته بود که به نظر من هنوز هم صدام را نشناختهایم.
در پنل دوم این برنامه، خبرنگاران و عکاسان جنگ؛ بهرام حسن زاده (از مسئولان شورای اخبار جنگ)، محمد تنکست (سردبیر گروه سیاسی ایرنا و خبرنگاردوران دفاع مقدس)، محمود ظهیرالدینی و مجید کریمیان (از عکاسان فعال و شناخته شده دوران دفاع مقدس) به بیان تجربیات حرفهای خود از این دوران پرداختند.
گزارش از: فریبا رضایی