سواد رسانهای- اطلاعاتی و تجربهنگاری کشورهای مختلف
دومین نشست از سلسله نشستهای تخصصی «سواد رسانهای و چالشهای پیش رو در ایران» با عنوان «سواد رسانهای- اطلاعاتی و تجربهنگاری کشورهای مختلف» با سخنرانی دکتر سیما میربخش، مدرس و پژوهشگر ارتباطات، چهارشنبه ۸ خرداد ماه ۱۳۹۸ در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
سیما میربخش در قسمت آغازین سخنان خود و در توضیح منابع و اطلاعات موجود در زمینه سواد رسانهای اطلاعاتی، به سازمان یونسکو اشاره کرد و گفت: سازمانی که بیشترین منابع و اطلاعات را در مورد سواد رسانهای و اطلاعاتی به ما میدهد، سازمان یونسکو است. او سپس با استناد به دیدگاه یونسکو عناصر سواد اطلاعاتی و عناصر سواد رسانهای را تشریح و اذعان کرد: عناصر سواد اطلاعاتی یعنی اینکه یک فرد با سواد اطلاعاتی بتواند درخصوص اطلاعات اقدامات خاصی را انجام دهد ازجمله: نیازهای اطلاعاتی خود را تعریف و تولید کند، به آنها دستیابی و دسترسی داشته باشد، آنها را نقادانه ارزیابی کند، از آنها استفاده اخلاقی کند، اطلاعات را تبادل و در نهایت از مهارتهای فناوری اطلاعات برای پردازش اطلاعات استفاده کند. در زمینه عناصر سواد رسانهای نیز فردی که سواد رسانهای دارد باید بتواند نقش و کارکرد رسانهها را در جوامع دموکراتیک بداند، آنها را ارزیابی نقادانه کند، با رسانهها تعامل داشته باشد و بتواند از مهارتها در این زمینه بهره بگیرد. او ادامه داد: یونسکو سواد رسانهای و اطلاعاتی را بهعنوان یک مفهوم ترکیبی معرفی میکند که دربردارنده دانش، مهارتها و رویکردهایی است که شهروندان را در زمینههای مختلف توانمند میکند.
میربخش در مورد دیدگاههایی که در این زمینه میتواند وجود داشته باشد و نیز در رابطه با ماهیت هرکدام یادآور شد: بهطور کلی در مورد سواد رسانهای و اطلاعاتی دو دیدگاه «توانمندسازی» و «حمایتگرایی» وجود دارد. دیدگاه اول معتقد است که اگرچه این مسأله میتواند تهدیدهایی داشته باشد ولی فرصتهای آن بیشتر از تهدیدهاست. لذا تلاش میکند تا به افراد مهارتها را بیاموزد و آنها را توانمند کند. در این دیدگاه افراد خود میآموزند که قوانین استفاده از رسانهها و اطلاعات را رعایت کنند و به عبارتی کنشمند هستند. اما در دیدگاه دوم، فقط روی بررسی نقادانه رسانهها و تأمین کنندگان اطلاعات تمرکز میشود. این دیدگاه صرفاً بر قوانین و مقررات تأکید دارد و افراد جامعه را منفعل میبیند و بهطور کلی بر سیاستگذاریهای دولتی بر رسانهها تأکید میورزد.
سیما میربخش سپس در اشاره به پیشینه و تاریخچه این موضوع، نقطه آغازین سواد رسانهای را معطوف به سال 1956 میلادی دانست ولی زمان آغاز سواد رسانهای و اطلاعاتی را سال 1982 میلادی و بیانیه پیرو آن اعلام کرد. وی در این راستا به بیانیههای منتشر شده در سالهای بعد که نشاندهنده یک سیر تکوینی و تکمیلی بود، اشاره کرد که در این میان به بیانیه مهم fez پرداخت و در مورد آن اظهار داشت: بیانیه fez در سال 2011 و در اجلاس مراکش صادر شد که پس از آن کشورهای عربی و کشورهای منطقه خاورمیانه وارد بحث سواد رسانهای اطلاعاتی شدند و توانستند در این زمینه به موفقیتهای خوبی دست یابند.
دکتر میربخش در ادامه این بحث، به تجربه و اقدامات انجام شده و درحال انجام برخی از این کشورها ازجمله قطر، مراکش، لبنان، مصر و عربستان اشاره کرد که «گنجاندن سواد رسانهای و اطلاعاتی در برنامههای درسی مدارس و آموزش عالی(وزارت آموزش- مصر)»، «تأسیس شبکهای از شاغلین و آموزگاران سواد رسانهای اطلاعاتی و سازمانهای اجتماعی، ملی و بینالمللی به منظور ترغیب به همکاری و ارتقای مداوم مهارتها (انجمن بینالمللی mentor)»، «برپایی کارگاههای سواد رسانهای اطلاعاتی برای روزنامهنگاران جوان، متخصصان حوزه اطلاعات و محققان» و «ترویج آزادی مطبوعات و درک اخبار، دسترسی بیشتر به اطلاعات و تسهیل جریان آزاد عقاید(قطر و لبنان)» ازجمله آنها بود.
این پژوهشگر حوزه ارتباطات، به چرایی اهمیت سواد رسانهای اطلاعاتی و دلیل توجه به آن نیز اشاره کرد و موارد مهمی مثل «تأثیرات مثبت بر آموزش و یادگیری دانشآموزان»، «افزایش مشارکت شهروندان»، «افزایش آگاهی از مسئولیتهای اخلاقی شهروندان»، «افزایش توانایی پذیرش تنوع فرهنگی و انواع گفتمانها» و «بهتر شدن کیفیت رسانهها و ارائهکنندگان اطلاعاتی» را ازجمله تأثیرات و پیامدهای کاربست آن برشمرد.
دکتر میربخش سپس به بعد داخلی و مشکلات موجود در عرصه سواد رسانهای اطلاعاتی در داخل کشور پرداخت و اذعان کرد: مشکلات زیادی در زمینه سواد رسانهای اطلاعاتی در کشور داریم و با اینکه پیشرفتهایی نیز در این زمینه داشتیم، هنوز نتوانستهایم به قسمت «مفاهیم» ورود پیدا کنیم. او مشکلات را در سه بخش «سیاستگذاری»، «قانونگذاری» و «اجرا» دانست و اظهار داشت: اولین و مهمترین مشکلی که در حوزه سواد رسانهای و اطلاعاتی در کشور داریم، «نبود سیاستگذاری» است؛ طرح و برنامه کلی در این حوزه نداریم و نمیدانیم میخواهیم از کجا به کجا برسیم درحالی که گام اول برای شروع همین مرحله است. وی افزود: مشکل دیگر در امر سیاستگذاری، فقدان نهاد مسئول در سیاستگذاری سواد رسانهای است.
این مدرس دانشگاه در پایان سخنان خود تأکید کرد: اگر میخواهیم تغییر و تحولی در حوزه سواد رسانهای و اطلاعاتی خود داشته باشیم، از آنجایی که در شرایط حاضر امکان بومیسازی را نداریم، باید از الگوها استفاده کنیم؛ الگوی کشورهای قطر، مراکش، مصر و دیگر کشورهای عربی و در این راستا هرکدام از موارد را که با شرایط کشور همخوانتر و سازگارتر بود برگزینیم و موارد ناسازگار را کنار بگذاریم.
گزارش از: فریبا رضایی