نقد کتاب «سنجش منابع تاریخی شاهنامه»

نقد کتاب «سنجش منابع تاریخی شاهنامه»

نخستین جلسه از سلسله نشست‌های نقد و بررسی برترین‌های پانزدهمین جشنواره پژوهش فرهنگی سال، با نقد کتاب «سنجش منابع تاریخی شاهنامه» اثر دکترفرزین غفوری چهارشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۸،  با حضوردکتر حسین دهقان، دکتر ابوالفضل خطیبی و دکتر علی دلیر در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.

در ابتدای این جلسه، دکتر دهقان دبیر علمی پانزدهمین جشنواره پژوهش فرهنگی سال به هدف از برگزاری جلسات نقد و بررسی اشاره و تصریح کرد: از همان ابتدای تدارک این دوره از جشنواره، پیشنهاداتی مبنی بر اینکه آثار برگزیده جشنواره بعد از آن رها نشوند، داده شد که برگزاری جلسات نقد و بررسی ازجمله آن‌ها بود. لذا تصمیم بر برگزاری این جلسات شد تا ماحصل آن بتواند در اشاعه و ترویج بیشتر اینگونه پژوهش‌ها و شناساندن آن به پژوهشگران سهمی داشته باشد.


سپس دکتر فرزین غفوری نویسنده کتاب و عضو هیأت‌علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در معرفی و توضیح اثر خود گفت: نقطه شروع این اثر به دوران کارشناسی ارشد برمی‌گردد که تعمیق و تکمیل آن تا دوره دکتری به طول انجامید که در دوره دکتری از طریق مطالعه تطبیقی به مسائل تاریخی شاهنامه وارد شدم. او ادامه داد: شاهنامه در روایت گزارش‌های تاریخی همپای منابع تاریخی دیگر حرکت می‌کند و در مورد جنگ‌های خسرو انوشیروان شاهنامه برتری خاصی بر دیگر منابع تاریخی مثل تاریخ طبری دارد. غفوری افزود: بعد از دیدن آن برتری خاص این سوال برای من پیش آمد که این برتری محسوس هم از لحاظ دقت و هم از لحاظ تفصیل، از کجا نشأت گرفته است؟ فردوسی باید یک منبع منحصربه‌فردی داشته باشد که در دسترس دیگر مورخان آن دوره نبوده است. بنابراین بعد از بررسی‌های خود به این نتیجه رسیدم که منبعی تحت عنوان «الکارنامج فی سیره انوشیروان» منبع قریب به یقین فردوسی در شاهنامه بوده است.

دکتر ابوالفضل خطیبی عضو هیأت‌علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در نقد و بررسی این کتاب اظهار داشت: در زمانه‌ای که رساله‌های ما در مقطع پایان‌نامه و دکتری، یک انشای تمام عیار هستند و هیچ محتوایی در آن‌ها نمی‌بینیم، این رساله در میان این آثار می‌‎درخشد و اگر متخصص شاهنامه و ایران باستان فقط چند صفحه از این اثر را بخواند متوجه می‌شود که تا چه اندازه دقت، زحمت و پشتکار صرف تألیف چنین اثری شده است. این کتاب بسیار روشمند است و با انتخاب منابع مختلف اعم از منابع معاصر، منابع قدیمی، بیزانسی، منابع دوره اسلامی مثل تاریخ طبری و ... ، مشخص می‌شود که منبعی در این اثر از قلم نیفتاده است. او تأکید کرد: کتاب با اتخاذ مطالعه تطبیقی وارد جزئیات شده و به نتایج درخشانی رسیده است.


دکتر خطیبی نام این کتاب را مورد نقد قرار داد و گفت: کلمه «سنجش» اسم مصدر است که با حرف اضافه «با» می‌آید. هم‌چنین عبارت «منابع تاریخی» نیز ایراد دارد چراکه خواننده تصور می‌کند که شاهنامه منابع دارد درحالی‌که نویسنده می‌خواهد گزارش تاریخی شاهنامه را با منابع تاریخی هم‌عرض آن مقایسه کند. لذا عنوان کتاب برای چنین متن و گزارشی پویا نیست.

درمورد دسترسی فردوسی به منابعی متفاوت از دیگر منابع نیز یادآور شد: اینکه فردوسی به منبع الکارنامج دسترسی داشته فقط یک حدس و گمان است و به نتیجه قطعی رسیدن در این امر بسیار دشوار است. من خود معتقدم که فردوسی فقط از یک منبع استفاده کرده و آن هم شاهنامه ابومنصوری بوده است.

دکتر علی دلیر مدیر گروه ادبیات و عضو هیأت‌علمی دانشگاه فرهنگیان به‌عنوان منتقد دوم این جلسه با اتخاذ یک نگاه کلی در مورد اثر دکتر فرزین غفوری خاطرنشان کرد: این کتاب واقعاً آغازگر یک نگرش ژرف از نگاه دیگری به شاهنامه فردوسی است و از این بابت خیلی خشنود و خرسند هستم. او ادامه داد: دکتر غفوری درحقیقت یک نگاه تازه‌ای پیش پای خواننده، اعم از خواننده متخصص و خواننده عامی گذاشته که شاهنامه را با یک دیدگاه دیگری ببینند؛ دیدگاهی که تاکنون دیده نشده است.


دلیر درمورد عناوین کتاب اذعان کرد: هرکدام از عناوین این کتاب می‌تواند خود سرمنشأ یک تحقیق بسیار بزرگ و عمیقی باشد که مدت‌ها وقت محقق را به خود اختصاص دهد. لذا از این جهت نیز این کتاب شایسته تقدیر است. نکته دیگر درمورد این کتاب این است که سطر به سطر کتاب دکتر غفوری مانند خود شاهنامه، ساختارمند و مثل یک رود روان و همچون یک رمان یا داستان بلند جریان‌های تاریخی را به‌خصوص در دوره پادشاهی خسرو انوشیروان، پیاپی پیش می‌برد.

او هم‌چنین درباره متن این اثر عنوان کرد: نوشتار و نثر کتاب روان است اگرچه ممکن است برخی از جمله‌ها نیاز به ویرایش دوباره داشته باشند. این کتاب یکبار دیگر این حقیقت را گوشزد می‌کند که فردوسی خردورز و خردگرا، هوشمندانه مثل یک خرد کل، انسان را در یک فرهنگ عمیق ایرانی دیده است. بنابراین با این کتاب دوباره به این نکته پی می‌بریم که شاید فردوسی نمونه سخن خودش باشد که مانند آن دیگر زاده نشده است.

دلیر در پایان اشاره کرد: درباره عنوان کتاب هم با آقای دکتر خطیبی موافق هستم که خود این عنوان کتاب، گویا نیست و با متن همخوانی ندارد. نام کتاب باید مثل روشنایی و نوری باشد که ما را به عمق مطلب ببرد و به حواشی نپردازد.


گزارش از: فریبا رضایی

گزارش تصویری


از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید