افغانستان یک ‌سال پس از ظهور مجدد طالبان-۲

افغانستان یک ‌سال پس از ظهور مجدد طالبان-۲

دومین نشست از سلسله نشست‌های «افغانستان یک ‌سال پس از ظهور مجدد طالبان»، دو‌شنبه ۱۴ شهريور ۱۴۰۱ با حضور رضا عطايی (كارشناس ارشد مطالعات منطقه‌ای) و با دبیری محمود ذکاوت (پژوهشگر حوزه تاریخ معاصر)، از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، برگزار ‌شد.

در این نشست، رضا عطایی از منظر آسیب‌شناسانه به موضوع افغانستان‌شناسی در ایران، پرداخت و گفت: با وجود تمام پیوندهای تاریخی و فرهنگی بین ایران و افغانستان، فقر افغانستان‌شناسی در ایران وجود دارد که هم در سطح عموم مردم و هم در سطح آکادمیک دیده می‌شود. نقش بی‌بدیل رسانه‌ها را در نوع شناخت مردم، نمی‌توان انکار کرد که طی این سال‌ها، انگاره‌های خاصی توسط آن‌ها خلق شده که در نوع شناخت مردم ایران از افغانستان، موثر بوده است. مثلاً در فیلمی، چیزی که افغانستان و فرهنگ آن را نمایندگی می‌کند، صرفاً اسامی «شنبه» و «دوشنبه» است که این با تولید انگاره‌های خاص، در نوع روابط مردم دو کشور اثر بد می‌گذارد. اگر از بحث ضعف شایع افغانستان‌شناسی در سطح عموم مردم بگذریم، فاجعه وقتی عمیق‌تر می‌شود که می‌بینیم در سطح آکادمیک ایرانی هم در این خصوص کار چندانی نشده است. مثلاً دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، چین‌شناسی، روسیه‌شناسی، اسرائیل‌شناسی و ... دارد ولی افغانستان‌شناسی ندارد.

او دلیل این موضوع را ضعف شناخت دانست و افزود: ایرانیان نسبت به اهمیت موضوع، شناخت ندارند و شناخت نسبی آن‌ها از افغانستان که بدیهی انگاشته شده، برای آن‌ها لایه‌ای از جهل ایجاد کرده که منجر شده جلوتر از این حد نروند.

این كارشناس ارشد مطالعات منطقه‌اي در اشاره به مهم‌ترین چالش‌های افغانستان‌شناسی به دو نکته تأکید و تصریح کرد: در نگاه نخست می‌بینیم که گویی نوع برخورد با سوژه افغانستان، نوعی برخورد و رویکرد منفعلانه بوده است. گویی افغانستان یک بیرق بی‌صاحب بوده که هرکسی که می‌خواسته چند روزی آن را به دست می‌گرفته و به ‌عنوان کارشناس مسائل این کشور، مطرح می‌شده است. ما حتی در دانشگاه‌های ایران، رشته افغانستان‌شناسی نداریم. درحالی که ایران با داشتن ۹۰۰ کیلومتر مرز مشترک با افغانستان، لازم بود که نه از منظر قرابت‌های فرهنگی، بلکه از منظر منافع جمهوری اسلامی به آن توجه می‌کرد. مسائل مختلفی چون بحث مواد مخدر و قاچاق آن که همواره منجربه کشته‌شدن و یا مجروحیت عده‌ای از اعضای نیروی انتظامی ایران می‌شود، یکی از همین منافع است. یا در این یک سال اخیر بعد از سقوط افغانستان، برای ایران دوگانه تطهیر یا تکفیر طالبان پیش آمد. چرا باید این دوگانه پیش بیاید؟ اگر در سطح آکادمیک، کارهای علمی انجام شده بود، ما دچار این دوگانه نمی‌شدیم. این دوگانه، ناشی از ضعف افغانستان‌شناسی است. علاوه بر رویکرد منفعلانه، ما یک ورود غیرکارشناسانه هم داشتیم. گویی برخورد با افغانستان فصلی بوده که هر اتفاق یا رویدادی، بهانه‌ای برای توجه موقتی به آن شده است.

عطایی حوزه مطالعات مهاجران افغان را جدا از حوزه مطالعات افغانستان دانست و اظهار داشت: ما وقتی از افغانستان‌شناسی صحبت می‌کنیم، باید دو موضوع را از هم تفکیک کنیم. یکی موضوع افغانستان به‌عنوان سوژه کشوری است که مورد مطالعه قرار می‌گیرد و دیگری که مرتبط با حوزه اول است، موضوع مهاجران افغان است که باید به طور مجزا، در حوزه مطالعات مهاجران افغانستانی قرار ‌گیرد. پاشنه آشیل روابط افغانستان و ایران، موضوع مهاجران افغان در ایران است که متأسفانه به آن هم توجه نشده است. مسأله مهاجران، سوژه‌ای برای کوبیدن جمهوری اسلامی شده است و ایران‌هراسی شدید، از طریق همین مسأله مهاجران افغان صورت می‌گیرد. بنابراین مسأله مهاجران، یک موضوع جداست که می‌طلبد جدا و اختصاصی روی آن کار شود. ما در این زمینه هم از ضعف رسانه‌ای رنج می‌بریم. در چهار دهه عمر جمهوری اسلامی تنها در سال ۹۵ و ۹۶ در برنامه‌ای از شبکه افق و برنامه راز آقای طالب‌زاده به موضوع افغانستان و مهاجران افغان، پرداخته شد.

وی در پایان، ضمن انتقاد از نگاه امنیتی به موضوع افغانستان، از ضرورت تأسیس یک مرکز جامع سخن گفت و متذکر شد: تاکنون هم در موضوع افغانستان‌شناسی و هم در موضوع مهاجران افغانی، عینک و نگاه، امنیتی بوده است. در اکثر موارد، مهاجران افغانی به عنوان یک تهدید امنیتی دیده شده‌اند. درحالی که ما نباید امنیتی نگاه کنیم. یکی از دلایلی که در افغانستان‌شناسی به جایی نرسیده‎ایم، همین نوع نگاه امنیتی بوده است. ما در رابطه با افغانستان، درگیر موضوعات مختلف هستیم که یکی از آن‌ها، فرزندان دو تابعیتی است؛ فرزندانی که حاصل ازدواج ایرانی‌ها با اتباع افغانستانی هستند و به لحاظ هویتی، در یک برزخ هویتی گیر کرده‌اند. این موارد، موضوعات و سوژه‌های نیازمند توجه و مطالعه هستند. ابتدا باید یک طرح کلان برای افغانستان تدوین شود که همه ابعاد هویتی، اقتصادی، سیاسی و غیره آن را ببیند. و در ادامه، باید یک مرکز یا نهاد مستقلی برای افغانستان‌شناسی ایجاد شود که بتواند با حفظ استقلال از دولت، به سران حکومتی و دیگران خط دهد.


گزارش از: فریبا رضایی




برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید