با توجه به روند سریع تحولات جهانی‌ به نفع نظام سرمایه‌داری غرب و گسترش پدیده‌ای که متفکران مکتب انتقادی از آن به عنوان «فرهنگ توده‌ای» یا «فرهنگ بسته‌بندی‌شده» نام می‌برند، این سوال مطرح است که آیا باز هم‌ می‌توان با نگاهی خوش‌بینانه به حفظ فرهنگ و هویت ایرانی‌‌ ـ اسلامی در بین دیاسپورای وسیع ایرانی امیدوار بود؟

 آیا جهانی شدن ارتباطات و گسترش تعاملات فرهنگی میان ملت‌ها و فرهنگ‌های مختلف، زمینه‌های حل شدن و مسخ هویت ایرانی ـ اسلامی را در دل فرهنگ فریبنده و پر زرق و برق غرب فراهم خواهد نمود و یا بر عکس، فرصتی در اختیار آن قرار خواهد داد تا با بهره‌گیری از شبکۀ دیاسپورای ویژۀ ایرانی پراکنده در دنیا (شامل نخبگان علمی، کارآفرینان و سرمایه‌داران بزرگ)، به معرفی و ترویج مؤلفه‌های ارزشمند خود در جامعۀ جهانی بپردازد و از این رهگذر نفوذ و دوام خود را در سطح بین الملل گسترش دهد؟ این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سوالات است.

در این طرح همچنین، جنس و گسترۀ پراکندگی جامعۀ دیاسپورای ایرانی در جغرافیای جهانی، سطح و جنس تعاملات و ارتباطات آنها با یکدیگر در جوامع خارج از وطن و همچنین با جامعۀ مادر، رویکرد و انتظارات آنها نسبت به نظام سیاسی حاکم بر ایران و میزان تعاملات علمی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی آنها با بدنۀ سیاسی کشور در مقایسه با نظام اجتماعی آن بررسی می‌شود.