بهتازگی منتشر شد: «ایرانی از نگاه دیگری: منطق فهم فرهنگ ایران در سفرنامهها»+ مقدمه کتاب
«ایرانی از نگاه دیگری: منطق فهم فرهنگ ایران در سفرنامهها»، نوشته جبار رحمانی و حسین میرزایی کتاب دیگری از مجموعه کتابهای «شخصیت و منش ملی» است که بهتازگی از سوی انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شده است. از ویژگیهای برجسته این اثر میتوان به این نکته اشاره کرد که بیش از آنکه معطوف به محتوای سفرنامهها باشد، معطوف به نحوه شکلگیری این محتواهاست.
فهم را چگونه باید فهمید
نویسندگان در نخستین فصل از این مجموعه، باور خود را اینگونه بیان میکنند که سفرنامهها پیش از آنکه شرق را به نمایش بگذارند، خودِ عاملِ فهم، یعنی غرب و سیاح به نمایندگی از سنت غربی را به نمایش میگذارند. به همین دلیل فهم کیفیت رخداد فهم در این سفرنامهها بسیار مهم است.
نویسندگان از این رهگذر، از اندیشههای هرمنوتیک فلسفی گادامر و تاکید او بر رخداد فهم و نقش تاریخ، سنت، افق و زبان در واقعه فهم برای این بررسی استفاده کرده و آن را در چنین تبیینی سودمند دانستهاند. لذا مسئلهای که تعقیب میشود آن است که سیاحان آنچه را فهیدهاند، چگونه فهمیدهاند. به تعبیر گادامری، هدف آن نیست که در باب مهارت فنیای که باید در عمل فهم گردد، نظریهپردازی شود بلکه هدف بررسی آن موضوعی است که در مواجهه دو افق و دو سنت از دو فرهنگ در واقعه فهم رخ میدهد. لذا در این بررسی نویسندگان به دنبال عوامل یا عناصری هستند که از منظر گادامری در فهم موثر است و سببسازی امکان یا امتناع رسیدن به فهم آرمانی ـ دیالوگی بوده است.
رحمانی و میرزایی معتقدند از خلال این کار میتوان به تحول سنت سفرنامهنویسی غرب در درک دیگربودگی فرهنگی نیز پی برد. برای این کار تعدادی از سفرنامههای اروپاییان به ایران از عهد تیمور (با سفرنامه کلاویخو) تا عهد حاضر و پس از انقلاب اسلامی (با سفرنامه فولر که به نوعی همراه با تحلیل ژئوپلتیک نیز است) بررسی شده است.
فهم سفرنامهنویسان
در دومین فصل از این اثر، نویسندگان به فهم سیاحان میپردازند و مطرح میکنند که سیاحان همیشه به موقعیت اجتماعی ـ سیاسیشان و مسئله و پرسش اصلیای که در مواجهه با سنت ایرانی داشتهاند، به همراه همه عوامل قبلی، به درک جامعه ایران رسیدهاند. مسئله اصلی سیاحان در مواجهه با ایران تحولهای متعددی داشته است. این تحول در متأخرین بیش از هر امری، متوجه درک عمیقتر و نقد درک قبلی غرب از ایران با تحول پرسشها به همراه گسترش و گستردهترشدن آنها به تعبیری سبب «انکشاف هر چه بیشتر متن ایرانی» برای افق غربی در تجربه رخداد فهم بوده است که بهخوبی در مسئله نقد معرفت قبلی و رفع سوءفهمهای هموطنان اروپایی در درک ایران، هویداست.
مسئله امتزاج افقها و اتفاقی که با فهم دیالگوی در نهایت رخ بدهد، هنوز در کلیت آن امکان حصول ندارد، نتیجهای که به شکلگیری گفتگو و انکشاف هرچه بیشتر سنتها برای یکدیگر و معرفت به نفس عمیقتر و نقادانهتری به خویشتن بینجامد؛ چراکه سنت غربی تاکنون با صداقت به گفتوگو ننشسته و امکان سخن گفتن را از سنت شرقی گرفته است. شاید هم دلیلش این باشد که گفتوگو بیش از آنکه عامل توصیفی باشد، اخلاقی است و واقعیت اینکه عموماً در عمل پایبند اخلاق هم نیست.
اعتبار و صدق در سفرنامهها
یکی از مهمترین مسائل در ترجمه و مطالعه سفرنامهها، اعتبار و صدق در گزارشهای سفرنامهنویسان است. محدودیتهای فهم و عوامل مؤثر بر فهم سفرنامهنویسان سبب شده است که بعضاً با روایتها و گزارههایی مواجه شویم که نهتنها منابع دیگر آنها را تایید نمیکند؛ بلکه با روایت خود مردم ساکن در آن منطقه خاص هم مطابقت ندارد.
نویسندگان در این فصل، بر این باورند که همیشه در مطالعه سفرنامهها از غرضورزی، گزارشهای غلط، نادرست، دروغین و مغرضانه سفرنامهنویس صحبت بهمیان آمده است. همچنین این مسئله مطرح میشود که فهم سفرنامهنویسان را چگونه باید ارزیابی کرد و مسئله اعتبار و صدق را در آنها چگونه باید سنجید.
لذا رحمانی و میرزایی در این فصل مطرح میکنند که این نکتة انتقادی در سفرنامهها را میتوان از منظر روششناختی به شکل دیگری صورتبندی کرد. از لحاظ روششناختی، با تفاوت تفسیر موضع درونی یا امیک و موضع بیرونی یا اتیک از یک پدیده مواجه هستیم. نویسندگان با همین استدلال فصل را پی میگیرند؛ به این معنا که سفرنامهنویس، فردی بیگانه و از موضع بیرونی بوده که شاهد موضوعی است یا درباره آن شنیده است؛ بنابراین آن را همانطور که دیده و شنیده روایت کرده است اما اعتبار و صدق این روایت با موضع افراد درونی و همدل یا موضوع سنجیده میشود. به همین دلیل فاصله میان رویکرد درونی و بیرونی در مطالعه فرهنگ گاهی باعث این برداشتهای بد میشود.
فردگرایی و جمعگرایی ایرانیان در سفرنامههای خارجی
در سومین فصل از کتاب رحمانی و میرزایی به استخراج و تبیین نگاه سفرنامهنویسان درخصوص خصوصیات رفتاری ایرانیان به ویژه فردگرایی و جمعگرایی روی میآوردند. به زعم آنان، تعاملها و ارتباط اجتماعی ایرانیان در عرصه بیرون، بنا به توصیف سفرنامهنویسان غربی، مهمترین تجلی مثالیگونهاش،شخصیت دلال است اما در حیطه اندرون و روابط خانوادگی، مذهب جاری در بطن زندگی و فارغ از تصنعهای عرصه بیرونی و روابط قدرت و سود، بنا به توصیف سفرنامهنویسان نوعی قاعدهمندی، اطمینان و اعتماد متقابل و به نوعی فارغ از عرصههای سود و قدرت وسودجویانه شخص دیده میشود که بسیاری از ویژگیهای عرصه اول را ندارد.
نکته اصلی این است که فضای تعامل ایرانی بنا به گزارشهای سفرنامهها، به غیر از حیطههای خانواده و مذهب در عرصه اندرونی و آشنایان، در سایر حیطههای عمومی مثل سیاست، اجتماع، اقتصاد و حتی مذهب، نوعی همسانی و اشتراک درونی را نشان میدهد. به عبارت دیگر، همبستگی و هماهنگی بسیاری میان ویژگیهای اقتصاد، سیاست، اجتماع، فرهنگ و شخصیت ایرانی با تعامل ایرانی وجود دارد که به نوعی بیانگر روح این فضاهاست؛ چراکه ارتباط ایرانی محصول و بازتاب و همچنین عامل شکلدهنده همین فضاهاست.
فرهنگ و شخصیت ایرانیان در سفرنامهها
سفرنامهنویسان غربی عموماً توصیفهای متعدد،چند پهلو و حتی متناقضی از شخصیت ایرانی ارائه کردهاند که همه اینها ناشی از تجربه وجوه گوناگون شخصیت ایرانی و گاهی تیپهای مختلف شخصیت ایرانیان بوده و گاهی منوط به تجربه مصداقی آنهاست که از آن گزارهای عام استنتاج کردهاند. با وجود این، از تصویرهای ارائه شده شخصیت ایرانی در سفرنامهها میتوان به بیان آسابرگر نوعی روایت به دست آورد. لذا نویسندگان در این فصل با توجه به مفهوم دیگری به سراغ تصویر فرهنگ ایرانی در سنت سفرنامهنویسان غربیان رفته و آن را از دوره صفویه به بعد مورد مطالعه قرار دادهاند.
جنسیت و سفرنامهها
سفرنامهها یکی از مهمترین محملهای آگاهی از سایر فرهنگها بوده است. اما در این میان، مسئله جنسیت و جنس در سفرنامه هم بهمثابه موضوعی برای درک و فهم در ذهن سفرنامهنویس چندان مد نظر نبوده است. لذا نویسندگان در این فصل به سراغ فهم فرهنگ ایرانی در گفتمان سفرنامهها رفته و نشان میدهند که در این گفتمان، زنان نقش ضمنی مهمی را برای فهم فرهنگ ایرانی داشتهاند؛ هم بهمنزله موضوع و هم بهمثابه موقعیت هرمونتیکی سفرنامهنویس که آیا زن است یا مرد، همه اینها در نهایت در صورتبندی نهایی گفتمان سفرنامه بسیار موثر بوده است.
از حیرت تا مکالمه
رحمانی و میرزایی در این فصل با مقایسه دو اثر «مکالمه ایرانی با سیاح هندی» و «حیرتنامه» نشان میدهند چگونه عامل جغرافیا و تاریخ و مولفههای فرهنگی ـ جامعهشناختی بر نتایج این رخداد فهم و صورتبندی تفهم ایرانیان از غرب و مدرنیته اثرگذار بوده است و مهمتر اینکه چگونه تحول این عوامل سبب شده از حیرت به مکالمه برسیم.
به باور نویسندگان، مقایسه شرایط تاریخی دوران حیرت تا مکالمه نشان میدهد فهم ایرانی هرچه بیشتر به سمت مکلمه و گفتوگوی هرمنوتیکی سنت ایرانی و غربی و مدرن حرکت کرده، تفهم ایرانی هرچه بیشتر مستعد فهم این امر متفاوت و بیگانه شده است و امروزه علاوه بر تفهم همدلانه بهواسطه تجربههای گسترده فرهنگ مدرن، امکان تفهم عقلانی نیز وجود دارد. به عبارتی لازم است هرچه بیشتر از شرایط مواجههای که به حیرت میانجامد به سمت شرایطی حرکت کنیم که منجر به مکالمه میشود.
کتاب «ایرانی از نگاه دیگری: منطق فهم ایران در سفرنامهها» که به قلم جبار رحمانی و حسین میرزایی به رشته تحریر درآمده و تحت نظارت محمدرضا جوادی یگانه و زیر عنوان مجموعه «شخصیت و منش ملی»، به زیور چاپ آراسته شده است، هماکنون در بازار نشر به بهای ۱۱۰ هزار ریال، در دسترس علاقهمندان به حوزه سفرنامهپژوهی و مطالعات تاریخی قرار دارد.