وعده صادق یک کار جهانی بود، روایت آن نیز باید جهانی باشد
نشست «تصویر ایران پس از وعده صادق» چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ با حضور هادی البرزی، دکتری مدیریت رسانه و ابوالفضل ولوی، پژوهشگر رسانه و مدرس دانشگاه در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد. دبیری نشست را بردیا عطاران برعهده داشت.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در این نشست که با هدف بررسی بازنمایی رسانهای ایران در جهان بعد از حملات موشکی و پهپادی جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت، البرزی با اشاره این نکته که جوزف نای معتقد است رسانهها نقش اصلی را در ایجاد قدرت نرم کشورها دارند بیان داشتند، رژیم صهیونیستی اذعان کرده است که ۹۰ درصد قدرت اسرائیل در حوزه قدرت نرم و ۱۰ درصد آن در حوزه نظامی، اقتصادی و سیاسی بوده است. وی افزود: برای اولین بار دیدیم که چگونه مقاومت حماس در فلسطین و غزه توانستند عملیاتهای خود را به تصویر بکشند و تمام دنیا این تصاویر را دیدند. در واقع طوفان الاقصی، قدرت نرم رژیم را دچار خدشه کرد و در این روزها نیز شاهد تظاهرات در دانشگاههای آمریکا و اثرگذاری افکار عمومی هستیم.
این استاد علم ارتباطات به نقش شهروند-خبرنگارها با توجه به محاصرهها و محدودیتها ارزش زیادی دادند و بیان داشتند که رژیم صهیونیستی با شهادت خبرنگاران به دنبال خاموشی رسانهها و خبرنگاران بود اما شهروند خبرنگاران به کمک آمدند. در واقع کار رسانهای حماس یک کار رسانهای پارتیزانی بود که توانست آن تصاویر را در اختیار رسانههای رسمی قرار بدهد و ژانر جدید رسانهای ایجاد شد. دوربینهایی که روی سلاحهای حماس وجود داشت و توانستند تصاویر را ارائه بدهند و سایر شهروند-خبرنگاران که به میدان آمدند و توانستند موضوع را روایت کنند.
این مدرس ارتباطات و مدرس دانشگاه صدا وسیما ابراز داشت : بعد ازعملیات وعده صادق تصویر ایران جهانیتر شد، همانطور که بحث غزه جهانیتر شد. آمارهایی نشان داد که جستجوی نام ایران در فضای مجازی نسبت به گذشته بیشتر شد و عده زیادی میخواستند بدانند که ایران کجاست و چگونه قدرتمند شده است و مقابل جبهه غرب ایستاده است؟ این سوالات باعث میشود که سابقه ایران را مرور کنند در حالی که تا پیش از آن تفاوت بین کشور ایران و عراق را نیز دقیق نمیدانستند.
البرزی رسانهها را به چهار دسته تقسیم کرد و گفت: رسانههای رژیم صهیونیستی که افکار عمومی شهرکنشینان رژیم صهیونیستی توسط این رسانهها ساخته میشوند، دسته اول مطرح شده هستند. این رسانه ها، برخی از اخبارشان مصرف داخلی داشته است اما مهاجرت معکوس نشان داده است که رژیم صهیونیستی با افکار عمومی شکستهشده و ترمیمناپذیر مواجه است. وی بیان داشت: مدیریت تصویر و منتشرنشدن میزان خسارت را در علم ارتباطات بحث سانسور و کوچک نمایی به لحاظ پوشش خبری میدانیم که کار رسانههای رژیم صهیونیستی بوده است. همچنین آنها از تکنیک لاپوشانی استفاده کردند که نشان از عدم انتشار واقعیت است؛ همانطور که اعلام کردند ۹۹ درصد موشکها به هدف برخورد نکرده است.
رسانههای آنها به مواردی مانند محل اصابت پرتابهها، مقدار هزینه و حتی اقدامات سیاسی و تشکیل جلسات متعدد کابینه رژیم صهیونیستی انعکاس خبری ندادند و یک تصویر سانسورشده و بسیار تقلیلدادهشده همراه با دروغ بزرگ ارائه دادند؛ هرچند در دنیا پذیرفته نشد.
البرزی همچنین با اشاره به دستهبندی دوم یعنی رسانههای غربی یا رسانههای جریان سلطه، ایرانهراسی و اسلامهراسی را دو هدف همیشگی آنها بیان کردند که در عملیات وعده صادق هم اتفاق افتاد. این رسانهها، اقدامات ایران را موجب تنش در منطقه میدانستند و سعی داشتند، دلهره و اضطرابی که ایران تا پیش از انجام عملیات وعده صادق در بین افکار عمومی اسرائیل ایجاد کرده بود را در ایران ایجاد کنند که موفق نشدند.
در دستهبندی سوم، رسانههای مقاومت مطرح شدند که همسو با ایران بودند و تلاش کردند قدرت ایران را نشان بدهند. رسانههای ما تابع میدان بودند اما رسانههای مقاومت تابع میدان نبودند و نگرانیهای رسانههای ما را نداشتند.
این پژوهشگر رسانه در مورد رسانههای داخلی به عنوان دسته چهارم، عنوان کردند ما یک مخاطب آشکار به نام مردم خودمان، جهان غزه و همسایگان داشتیم و یک مخاطب پنهان که قدرتها بودند. قدرتها، این پیام پنهان را از میدان و رسانه ما دریافت کردند که ما از مرحله صبر استراتژیک وارد مرحله مقاومت فعال شدیم. مخاطبان پنهان، میزان قدرت ما را نیز فهمیدند. وی افزود: رسانههای ما وظایفی همچون آرامش بخشی و تهییج و بسیج اجتماعی را انجام دادند؛ به نحوی که همه اقشار و همه احزاب در پاسخ به جنایات اسرائیل متحد شدند.
هادی البرزی بیان کرد، اثرات سیلی ایران هنوز در دنیا دیده میشود همانند دانشگاههای غرب که غرب را مجبور کردند که قدرت سخت خود را به میدان بیاوردتا قدرت نرم آزاد شده طوفان الاقصی و وعده صادق را کنترل کند. وی افزود نام ایران، سپاه، حاج قاسم جستجوی بیشتری میشود و خیلیها میخواهند بدانند چطور یک کشور مسلمان فاقد بمب هستهای به یک کشور سیلی زده که دارای بمب هستهای بوده است و بازدارندگی ایران چگونه به حدی رسیده است که دهها کشور حامی رژیم صهیونیستی هم نتوانستند کاری بکنند. پس این تغییر معادله و جستجوی نام ایران نیازمند روایت اثرات سیلی است که ما فعلاً در این حوزه کم کار کردهایم هرچند در انعکاس آن خوب بودهایم.
البرزی با اشاره به این نکته که نشان دادن اثرات سیلی بسیار مهم است روایت این اثر را محدود به خبر ندانست و معتقد است فیلمها، کتابها و اشعار مختلف باید به کمک برای روایت بیایند و چون عملیات وعده صادق یک کار جهانی بوده است ما هم باید برای مخاطبان جهانی در همه ژانرها همچون خبر، سریال و غیره برنامه داشته باشیم.
در ادامه نشست، ولوی با اشاره به ارتقاء برند ملی ایران بعد از عملیات وعده صادق به این نکته اذعان کردکه برند ملی تک وجهی نیست و شامل ابعاد گوناگون سیاسی،علمی، فناوری و دینی است. وی افزود: اقتدار نظامی ایران بعد از عملیات وعده صادق بیسابقه بود و تصویر ایران بعد از این عملیات ارتقا پیدا کرد اما همچنان به وضعیت مطلوب خود نرسیده است.
وی با اشاره به این نکته که مسئله فلسطین دیگر شیعه-سنی و عرب-عجم نیست و یک مسئله انسانی شده است؛ اذعان کرد که افکار عمومی جهانی با ما وارد سمپاتی و تعلق خاطر خواهد شد اگر بتوانیم استراتژی درست رسانهای و اقدامات درست و چابکی داشته باشیم.
ولوی بیان داشت که باید ابعاد شاخصهها و مسئولیتهای برند سازی ملیمان مشخص شوند. عملیات وعده صادق اتفاقی آنچنان بزرگ بود که ما میتوانیم آن را سالها سنگ بنای برندسازی ملیمان بکنیم و این هدف، نیازمند شکلگیری یک متولی است.