تحولات بدن و بدنمندی بازدیدکنندگان موزهها در دوران کرونا
نشست «تحولات بدن و بدنمندی بازدیدکنندگان موزهها در دوران کرونا» دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹ با حضور کوشا گرجیصفت (جامعهشناس و عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران) و رضا دبیرینژاد (رئیس مؤسسه کتابخانه و موزه ملی ملک) و با دبیری طیبه عزتاللهینژاد (عضو هیأتعلمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) بهصورت مجازی برگزار شد.
در بخش اول این برنامه کوشا گرجی با بیان اینکه میان بدن و جهان بیرونی یک درهمتنیدگی وجود دارد، بدن را جزئی از طبیعت دانست و از آن بهعنوان یک ارگانیزمی یاد کرد که در بستری که در آن قرار دارد، همواره عمل میکند. او یکی از اتفاقات ناشی از کرونا را همین برچیدهشدن حضور فیزیکی افراد در موزهها دانست و امکان ازبین رفتن فهم مشترک را یکی از پیامدهای احتمالی آن برشمرد.
عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران به استفاده از فضای مجازی در زمینه بازدید از موزهها اشاره و تصریح کرد: در دنیای مجازی هم به دلیل اینکه افراد هم میتوانند تولیدکننده و هم مخاطب باشند، احتمال شکلگیری نوعی فضای دموکراتیک در رسانه وجود دارد ولی خیلی مطمئن نیستم. فضای مجازی یک قدرتی دارد که میتواند یک حوزه عمومی را تشکیل دهد ولی با انتقال محتوای موزهها به این فضا، امکان رفتن آن به فضای مارکتینگ وجود دارد. به نظر من آن چیزی که درباره موزه مهم است، همان حضور فیزیکی و رفتوآمدیست که با اشیاء تاریخی وجود دارد؛ چیزی که کرونا در آن وقفه ایجاد کرده و دقیقاً مشخص نیست که برای بازتولید آن چه باید کرد.
این جامعهشناس با انتقاد از رویکرد موردتوجه در سیاست، درباره جای خالی مفاهیم مرتبط با جهان طبیعت متذکر شد: وقتی که ما درباره سیاست صحبت میکنیم، همواره فکرمان به دولت (state) معطوف میشود ولی باید یادآور شد که جهان دیگری هم وجود دارد که همان جهان اشیاء یا طبیعت است که واقعاً به جهان انسانها گره خورده، چیزی که شرایط کنونی را ایجاد کرده است و نگرانیای که من دارم این است که ما در ادبیاتمان در علوم اجتماعی، گویی دیگر خیلی به این جهان کاری نداریم، جهانی که بدن هم جزئی از آن است. حس میکنم جای آن خالیست و ما باید بتوانیم فهم کنیم که چه کار کنیم که مسألهمان فقط state و دولت نباشد.
در بخش دیگر برنامه، رضا دبیرینژاد شکلگیری پدیده موزه را مربوط به زمان حضور فیزیکی انسانها در یک مجرا دانست و گفت: حضور فیزیکی، مرحله اول شکلگیری موزهها بود نه صرفاً حفظ اشیاء. بعدها حضور بدن به معنای واسطه درک و دریافت و ابزار فهم، در موزهها جدیتر شد. بهخصوص زمانی که ما وارد نسل موزههای مخاطبمحور شدیم. اگر با موزه در ساحت رسانه مواجه شویم، حضور فعال و زنده مخاطب در خود متن اهمیت پیدا میکند و این حضور فیزیکی و اختیارمندی آن، روایتها را دوباره میسازد و این برساخت روایتمند موزه، حاصل تجربه بدنمند آن است. در دوران کرونا به دلیل فاصلهگذاریهای اجتماعی و قطع حضور فیزیکی مخاطب در موزه، این بحث جدیتر شد و بیشتر به چشم آمد که این فرصت و قابلیت در موزهها وجود داشته و فهمیدیم که ما آن را جدی نگرفته و کمتر استفاده کرده بودیم.
رئیس موزه ملی ملک به اثرات کرونا بر موزهها اشاره و اظهار داشت: معتقدم که کرونا بهنوعی باعث بتشکنی در موزهها شد و با آن حذف حضور فیزیکی، آن نگاه شیءمحوری در موزهها افول کرد و موزهها در ابتدا با یک چالش مواجه شدند و آن این بود که چطور بتوانند در این شرایط، بیشتر روایت کنند و بیشتر عمومیتر و اجتماعیتر باشند و شاید به همین دلیل بود که بین موزهها رقابتی برای بیشتر دیدهشدن شکل گرفت. کرونا تلنگری بود که موزهها بهعنوان یک ژانر بهخصوص، بیشتر به سمت روایتهای شخصی بروند و با هشتکسازیها بیشتر به هم پیوند بخورند. شاید کرونا محدودیتهایی را به لحاظ محدودکردن حضور فیزیکی ایجاد کرد، اما به واسطه کشف منِ مجازی و شخصیتهای مجازی که قدرتمند هم بودند، کنشگری اجتماعی خود را بهعنوان یک نهاد اجتماعی، در زیست مجازی بیشتر کرد و از این طریق فرصت برابری برای موزهها در دیدهشدن فراهم شد؛ چیزی که قبلاً نبود و فقط موزههای مهم شناختهشده بودند. لذا از این شرایط موزههای کوچک هم به عرصه آمدند و حتی فرصت ایجاد گفتگو میان آنها شکل گرفت.
گزارش از: فریبا رضایی