نمونهگیری در پیمایشهای ملی
نشست «نمونهگیری در پیمایشهای ملی» در ادامه برگزاری جلسات بررسی پیمایشهای ملی در ایران، با حضور هوشنگ نایبی (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران)، حسن رفیعی (عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی) و مهدی رفیعی (پژوهشگر اجتماعی) سهشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۰، با دبیری فاطمه فلاح به صورت مجازی برگزار شد.
در بخش ابتدایی این برنامه مهدی رفیعی درباره شیوههای مرسوم نمونهگیری در ایسپا صحبت کرد و گفت: بهطورکلی در پیمایشهای ملی به شیوه حضوری بسته به هدف محقق، اینکه قرار است به زیرگروهها و استانها تعمیم دهد یا خیر، از سه شیوه استفاده میشود. شیوه فهرستبرداری که لیست افراد خانوار انتخاب میشود و پرسشگران، طبق آن لیست عمل میکنند. دومین شیوه، شیوه نمونهگیری سیستماتیک است و در شیوه سوم، استانهای کشور برمبنای متغیری که مهم است، دستهبندی میشوند. یک یا دو استان بر اساس آن متغیرها انتخاب میشوند به گونهای که آن استانها معرف کل کشور باشند. آنچه که مهمتر از تعداد نمونه است، نحوه تخصیص نمونه است که در هر شیوهای که استفاده میکنیم، همه افراد جامعه آماری، شانس برابر و غیر صفر برای انتخاب شدن داشته باشند و آن پراکندگی لازم را تامین کنند. بنابراین حجم نمونه متغیر مهمی نیست، آنچه که مهم است، نحوه تخصیص نمونه است.
این پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه نسبت نمونه با نسبت جمعیت باید یکسان باشد، اضافه کرد: وقتی قرار است بگوییم تصویر جامعه ایران به چه شکلی است، فرقی نمیکند جمعیت نمونه ۲۰۰۰ نفری باشد یا ۵۰۰۰. چراکه افزایش حجم نمونه از یک جایی به بعد در ارائه تصویر کلی تأثیری ندارد؛ تأثیر آن در حد فاصله اطمینان است. خیلی از استانهای ما، پراکندگی خیلی زیادی دارند و وقتی مثلاً ما دو شهرستان را نمونهگیری میکنیم، گاهی نمیتوانند در یک موضوع خاص، واریانس کل استان را پوشش دهند. به همین دلیل، نتیجهای که میگیریم، دور از واقعیت میشود.
رفیعی در پایان پیشنهادهایی برای موج چهارم پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان ارائه و تصریح کرد: یکی از از مشکلات جدی که در پیمایشهای ملی وجود دارد و نتایج آن را مخدوش میکند، تعداد سوالات بسیار زیاد است که ما میخواهیم در قالب یک پیمایش، کل مسائل عالم را حل کنیم. سوالاتی که در واقع خیلی به هم مربوط نیستند ولی روی هم اثر میگذارند. به همین دلیل، هرچقدر به پایان پرسشنامه میرسیم، نتایج دقیق نیستند. دراین میان، پرسشگر هم خطا میکند و از طرف دیگر پاسخگو نیز، باید مدت زمان زیادی را صرف اسخ به سوالات کند. بنابراین، تعداد سوالات باید کم شود. پیشنهاد من این است که اگر ملاحظات مالی طرح اجازه نمیدهد که تفکیک استانی انجام شود، طرح را به سه یا چهار قسمت تقسیم و ابعاد به هم مرتبط آن در یک پرسشنامه گنجانده شود و به جای یک طرح ۱۵۰۰۰ تایی، سه طرح ۵۰۰۰ تایی انجام شود و به کل استان تعمیم داده شود. مورد دیگری که مغفول مانده، لزوم توجه به جای قرار دادن سوالات در پرسشنامه است. خیلی مهم است که یک سوال را در کجای پرسشنامه قرار دهیم چون سوالات بر روی هم و بر روی نتایج تاثیر میگذارند. بهطور مثال، ما در یک پیمایش، سوال رضایت از زندگی را ابتدای پرسشنامه قرار دادیم که درصد آن معادل ۷۰ درصد بود و در پرسشنامه دیگر همین سوال را در انتهای پرسشنامه و پس از سوالات سیاسی قرار دادیم که میزان رضایت افراد از ۷۰ به ۴۰ یا ۵۰ درصد کاهش یافته بود. درباره نظرسنجیهای آنلاین هم باید بگویم، اصل شانس برابر برای انتخابشدن وجود ندارد و افراد بیتفاوت نسبت به این نظرسنجیها، از تور نمونهگیری خارج میشوند و نمیتوان تصادفیبودن، محاسبه نرخ همکاری و غیره را کنترل کرد. به همین دلیل، من مخالف نظرسنجیهای آنلاین هستم.
در ادامه، هوشنگ نایبی روش نمونهگیری طبقهبندی چند مرحلهای را یک روش مناسب خواند و افزود: در روش نمونهگیری طبقهبندی چندمرحلهای، یک استان به چند بخش تقسیم میشود. در مرحله بعد، استان به مرکز، شهرهای دیگر و غیره طبقهبندی میشود اما این که انتخاب آنها چگونه باشد، این انتخاب، معمولاً متناسب با حجم جمعیت صورت میگیرد. در مرحله بعد، هر شهری که انتخاب شد، باید از میان آن بلوک انتخاب شود که مجدداً باید بر اساس حجم باشد. حجم بلوک متناسب با تعداد آن بلوک خواهد بود که معمولاً ۳ نفر برای هر بلوک در نظر گرفته میشود. امروزه بزرگترین موسسات مثل گالوپ، بیشتر از ۲۰۰۰ نمونه نمیگیرند. در پیمایشهای ملی چون تعداد متغیرها زیاد است، حجم نمونه را زیاد انتخاب میکنند در حالی که در سطح استانها ۴۰۰ الی ۵۰۰ نمونه و برای شهر تهران، حدود ۶۰۰ نمونه میتواند خوب باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به اهمیت شیوه اجرای پیمایش خاطرنشان کرد: شیوه اجرای پیمایش یعنی پرسشنامه خیلی مهم است. باید با پاسخگو به گونهای برخورد شود که راغب به پر کردن سوالات شود. همچنین، اجرای حضوری پیمایش بهتر از نظرسنجی آنلاین است چراکه فرهنگ ما، فرهنگ شفاهی و گفتگو است که اگر رابطه اعتمادانگیزی برقرار شود، پرسشگر و پاسخگو حتی ممکن است ساعتها با هم حرف بزنند که از این طریق، مشکل تعداد بالای سوالات هم حل خواهد شد. در آمریکا که در یک پرسشنامه، حدود ۵۰۰ سوال از افراد پرسیده میشود، احتمالاً چنین رابطهای بین پرسشگران و مردم برقرار است. پس بهتر است که پرسشنامه گفتوگومحور پیش برود.
حسن رفیعی سومین سخنران این برنامه نیز با اشاره به مدلهای مختلف مطالعه، درباره روشهای گوناگون نمونهگیری اذعان کرد: ما با دو نوع مطالعه روبرو هستیم؛ یکی مطالعه «روند» که در آن عکسهای متمادی از جامعه ایران گرفته میشود. بهاین معنا که هر بار نمونهای معرف از جامعه که تحولات جامعه را منعکس کند، گرفته میشود. دیگری مطالعه «پنل» یا «قاب» است که در این مطالعه، تحولات یک گروه ثابت طی مدت زمان ۲۰ یا ۳۰ سال منعکس میشود. باید ببینیم در پیمایش ملی ارزشها و نگرشها به دنبال کدام یک از این دو مورد هستیم. در هر دور، باید یک نمونهگیری معرف به دست بیاوریم. در بهترین حالت این است که ما یک فهرست بسته و دقیق از افراد واحد تحلیل داشته باشیم که این برای جامعه ۸۰ میلیونی ایران امکانپذیر نیست. کار دیگر، تعیین بلوکها است. وقتی که ما خوشهای یا در چند مرحله نمونهگیری میکنیم، باید حجم را بالا ببریم. چون در هر نمونهگیری، احتمال اینکه انتخاب ما از حالت تصادفی خارج شود وجود دارد. راهحل سوم، نمونهگیری سهمیهای است که در این روش، تلاش ما بر این است که از قبل متغیرهایی را که مهم هستند، تعیین کنیم و بگوییم نمونه ما از حیث این ویژگیها، مشابه جمعیت آماری است که به نظر میرسد این روش درستتر و عملیتر است. در موج سوم ارزشها و نگرشها، این موضوع رعایت شده و متغیرهای استان، شهر و پراکندگی جغرافیایی و سن و جنس زن در نظر گرفته شده است که البته عناصر دیگر هم مرتبط با موضوع ارزشها و نگرشها، میتواند به آن اضافه شود.
ما نمونهگیری را در چند مرحله میتوانیم انجام دهیم. به این صورت که در هر استان نمونهای مساوی بگیریم بهگونهای که نمونهای که میگیریم کافی باشد تا وضعیت استان را توصیف کند. اما وقتی که خواستیم گزارش کشوری را تنظیم کنیم، ناگزیر باید به این حجمها وزنهای برابر به استانها دهیم تا گزارش کشوری ما درست باشد. دقیقترین وزن هم جمعیت است. شهر مرکزی، غیرمرکزی و روستا، همچنان سه دسته مهم جغرافیایی در نمونهگیری هستند. در داخل استانها به تناسب جمعیت باید نمونه بگیریم. در داخل شهر و روستا هم باید سه تا پنج نقطه با توجه به پراکندگی جغرافیایی وجود داشته باشد. در داخل هر کدام از این این نقاط هم، نمونهگیری سهمیهای با توجه به سن و جنس و حداکثر یک متغیر دیگر باید صورت بگیرد که این روش، نمونه خوبی برای ما به دست خواهد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، در پایان سخنان خود رعایت ملاحظات عملی ناشی از بیماری کرونا را ضروری دانست و در این شرایط، استفاده از روش برخط را توصیه کرد و تأکید کرد از پرسشنامه حضوری باید به عنوان گزینه آخر و برای نمونههایی که دسترسی اینترنتی ندارند، استفاده شود.
گزارش از: فریبا رضایی