هم‌زمان با هفته ملی کودک منتشر شد:

«سیاست‌گذاری» یا «سیاست‌زدایی» حوزه کودکی

«سیاست‌گذاری» یا «سیاست‌زدایی» حوزه کودکی

گزارش سیاستی ««سیاست‌گذاری» یا «سیاست‌زدایی» حوزه کودکی و برساخت پدیده فقر کودکان در جامعه ایران» نوشته مهناز علیزاده، هم‌زمان با هفته ملی کودک ازسوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شد.

این پژوهش درصدد است تا از طریق مروری بر طرح‌های کلان و برنامه‌های دولتی که در راستای سیاست‌گذاری‌های حوزه فقر کودکان در طی دهه اخیر اجرایی شده است، به دلایل عدم توفیق احتمالی و نقاط ضعف و قوت آن‌ها بپردازد. همچنین با مطالعه ساختار و کارکردهای سازمان‌های غیردولتی فعال در این حوزه، آن‌ها را از منظر قواعد سازمانی، کارکردی و حمایتی در ربط با نهاد دولت و ملت مورد نقد قرار دهد. درنهایت با واکاوی رویکرد، پیش‌فرض‌ها و سازوکارهای مسلط بر فضای این سیاست‌گذاری‌ها، به مهم‌ترین مشکلات و مسائل این حوزه دست یابد و از این طریق، گزینه‌های بدیلی را برای حل مسائل این حوزه با توجه به شرایط حال حاضر پیشنهاد دهد.

در راستای این هدف، تلاش می‌کند به این سوالات پاسخ دهد که ماهیت و وضعیت مسئله فقر حوزه کودکان در شرایط کنونی جامعه ایران چگونه است؟ اقدامات و طرح‌های کلان دولتی انجام‌شده در حوزه سیاست‌گذاری فقر کودکان چه بوده است؟ مهم‌ترین مسائل و مشکلات سازمان‌های غیردولتی فعال حوزه فقر کودکی به لحاظ قواعد سازمانی، کارکردی و حمایتی چیست؟ با توجه به نقاط ضعف و قوت طرح‌ها و برنامه‌های کلان دولتی، مناسب‌ترین گزینه‌های ممکن جهت حل مسائل حوزه فقر کودکی با توجه به شرایط حال حاضر جامعه ایران کدامند؟

به استناد این مطالعه، مسئله فقر کودک در جامعه ایران در طی سال‌های اخیر با فقر بزرگ‌سال و خانوار همسان انگاشته شده و مفهوم «فقر کودک» با «فقر عمومی» ادغام شده است. حیطه سیاست‌گذاری‌ها در باب فقر کودکان فاقد رویکرد «کودک‌محور» به فقر است. طرح‌ها و سیاست‌گذاری‌های کلان اجرایی‌شده حوزه فقر کودکان، نمایانگر فقدان رویکردی «حق‎محور» بر حوزه فقر کودکان هستند، زیرا این رویکرد مبتنی بر حقوق بشر است که تأکید بر حقوق ساختاری توسط نهاد دولت (بهره‌مندی از تغذیه مناسب، توانایی اجتناب از شیوع بیماری و مرگ‌ومیر زودهنگام قابل پیشگیری، بهره‌مندی از سرپناه مناسب، برخورداری از آموزش اولیه، توانایی حضور در مجامع عمومی بدون احساس شرم و خودکم‌بینی، توانایی امرار معاش و مشارکت در زندگی اجتماع) دارد.

هم‌چنین مطابق این گزارش، رویکردهای مسلط و سیاست‌گذاری‌های اجرایی در حیطه فقر کودکان در ایران طی سال‌های اخیر، تقلیل‌گرایی به بعد اقتصادی داشته‌اند، هرچند که در آن بعد نیز، تغییرات قابل ملاحظه‌ای را اجرایی نکرده‌اند.


در این پژوهش در بخش سازمان‌های غیردولتی و چالش‌های آن‌ها، به چالش‌ نحوه ارتباط با دولت و مسائل درونی و ساختاری آن‌ها، اشاره شده و برای حل این موانع، راهکارهایی در سه بخش ارتباط با دولت، سازمان‌های غیردولتی و در ارتباط با سازمان‌های بین‌المللی ارائه شده است که از آن جمله می‌توان به مواردی چون بازنگری در مقررات مربوط به ثبت و دادن مجوز به سازمان‌های غیردولتی كودكان با مشاركت این سازمان‌ها، توجه به جایگاه و نقش سازمان‌های غیردولتی كودكان در برنامه‌های كلان ازجمله در برنامه چهارم توسعه اقتصادی- فرهنگی و سند ملی چشم‌انداز بیست‌ساله كشور و به دنبال آن در برنامه‌های سازمان‌های دولتی مربوط به كودكان، تأسیس و گسترش شبکه‌های سازمان‌های غیردولتی همسو از نظر اهداف و وظایف به‌عنوان پایه‌ای برای ایجاد شبكه سراسری سازمان‌های غیردولتی كودكان، ارتقای سطح آگاهی و تخصص اعضای سازمان‌ها با توجه به اهداف و وظایف خود از طریق آموزش‌های مناسب و تعامل بیشتر یونیسف با سازمان‌های غیردولتی كودكان از طریق برگزاری جلسات، اطلاع‌رسانی متقابل و ... اشاره کرد.




برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید