بیانیه گام دوم و مسئله رکود و خموشی انقلاب اسلامی

حسین تدین؛ عضو گروه دین و فرهنگ پژوهشگاه
بیانیه گام دوم و مسئله رکود و خموشی انقلاب اسلامی

 بیانیه گام دوم به عنوان چشم‌انداز انقلاب اسلامی در چهل سال دوم محسوب شده و ضرورت دارد که به آن از ابعاد مختلف پرداخته شود. اگر این امر صورت ‌گیرد با تبیین بهتر بیانیه قطعاً می‌توان امیدوار شد که راه حرکت انقلاب اسلامی در آینده بیشتر شناخته شود تا بلکه پیمودن آن آسان‌تر گردد .

یکی از ابعادی که می‌توان از آن منظر به بیانیه نگریست، نظام مسائل اجتماعی است. قاعدتاً بیانیه گام دوم به حکم چشم‌انداز بودن و صدور از مقام رهبری که اشراف به مباحث و مسائل کشور دارد، به مسائل اجتماعی کشور نظر داشته و به تبیین آنها پرداخته است.

مسائل اجتماعی جامعه، پدیده‌هایی اجتماعی اعم از شرایط ساختاری و الگوهای کنشی هستند که در مسیر تحولات اجتماعی بر سر راه پیشرفت و توسعه، یعنی بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب قرار می‌گیرند و مانع تحقق اهداف، و تهدید کننده ارزش‌ها و کمال مطلوب‌ها می‌شوند. مسائل اجتماعی به عنوان پدیده‌هایی نامطلوب اذهان نخبگان و افکار عمومی را به خود مشغول می دارند، به طوری که نوعی وفاق و آمادگی جمعی برای مهار آنها پدید می‌آید و مقامات رسمی و بعضاً افکار عمومی کشور را به چاره‌جویی و اقدام عملی در جهت اصلاح و یا پیشگیری از آنها وا می‌دارد. مسائل اجتماعی پدیده‌های غیر فردی، واقعی، متغیر، نسبی، قانونمند و قابل کنترل هستند که طرح و شناسایی علمی آنها مستلزم وجود واحد اجتماعی مشخص، اصحاب اندیشه، تعامل صحیح و مناسب بین اندیشمندان اجتماعی و اعضای واحد اجتماعی ذی‌ربط و بالاخره وجود فضای فکری و اجتماعی مناسب است. هدف از طرح مسائل اجتماعی؛ گونه‌شناسی، توصیف و تحلیل ریشه‌های ذهنی و عینی آنها در سطوح خرد و کلان و ارائه راه‌حل‌های جامع، معتبر و ارزشمند برای اصلاح و پیشگیری از  آنها است. طرح مسائل اجتماعی جامعه، از لحاظ پاسخگویی به پرسش‌های علمی و چه از نظر پاسخ به نیازهای اجتماعی و ایجاد تعامل و وفاق نسبی بین اندیشمندان اجتماعی، مردم و مسئولان نهادهای رسمی و غیر رسمی ذیربط در جهت حل آنها و هموار کردن مسیر پیشرفت و توسعه جامعه ضرورت و اهمیت علمی و اجتماعی زیادی دارد. (عبدالهی،1397)

 مقام معظم رهبری نیز این اهمیت و ضرورت توجه به مسائل اجتماعی  و توصیف و تبیین آنها را در جای‌جای بیانیه گام دوم به فراخور موقعیت مورد توجه و دقت قرار داده‌اند. یکی از مسائل اجتماعی که انقلاب‌ها بعد از پیروزی و استقلال خود امکان دارد گرفتار آن شوند «رکود و خموشی» است.

بایستی بدانیم که ملت‌های تحت ستم به دو دسته تقسیم می‌شوند؛ ملت‌هایی که به انقلاب همت می‌گمارند و ملت‌هایی که این همت را ندارند. ملت‌هایی که به انقلاب همت می‌گمارند نیز به دو دسته تقسیم می‌شوند، ملت‌هایی که موفق به تغییر حکومت می‌شوند و ملت‌هایی که موفق به تغییر حکومت نمی‌شوند. ملتهایی که موفق به تغییر حکومت می‌شوند نیز به دو دسته تقسیم می‌شوند؛ ملتهایی که به آرمان‌های انقلابی خود پایبند می‌مانند و ملت‌هایی که به آرمان‌های انقلابی خود پشت‌می‌کنند. اما ملت‌هایی که به آرمان‌های انقلابی خود پایبند می‌مانند  امکان دارد به مرور زمان دچار یک آفت و مسئله اجتماعی ‌شوند؛ و آن هم مسئله «رکود و خموشی» است.

اسپریگنز(1387) معتقد است مصلحان و رهبران جوامع همانند نظریه پردازان سیاسی سه اصل را انجام می‌دهند:

 تشخیص مسئله و بی نظمی

 توجه به علت و ریشه مسئله

 ارائه راهکار و علاج آن

 منطبق بر این این سه اصل در بیانیه چنین آمده است:

« انقلاب اسلامی پس از نظام‌سازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمی‌شود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند، بلکه از نظریّه‌ نظام انقلابی تا ابد دفاع می‌کند.»

به عبارتی چنین خواهیم داشت:

مسئله؛ رکود و خموشی انقلاب اسلامی

علت و ریشه این رکود و خموشی؛ دیدن تضاد و ناسازگاری میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی

راهکار و علاج آن؛ دفاع ابدی از نظریه نظام انقلابی

به فرمایش مقام معظم رهبری در مقابل رکود و خاموشی، ما تغییر و تحول را داریم(بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان،18 آبان 1385) ، و لذا این مسئله را می‌توانیم از منظر جامعه‌شناسی تغییرات اجتماعی بنگریم.

 یکی از دوگانه‌های بسیار مهم و مبنایی حوزه جامعه شناسی، دوگانه «تغییر یا ثبات» است. اینکه واقعیت اساسی را تغییر و تحول بدانیم یا سکون و ثبات از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. تفاوت بین نظریه‌های تغییر و نظریه‌های عدم تغییر از توهم معنایی فراتر می‌رود. این تفاوت از دو طرز مختلف در مورد مسئله تغییر و مشروعیت آن ناشی می‌شود. نظریه پردازی که در چارچوب نظری عدم تغییر کار می‌کند خواه ناخواه زمینه ایدئولوژیک توجیه شرایط موجود را فراهم می‌آورد. کسانی که سکون را حالت طبیعی امور فرض می‌کنند در عمل خواه ناخواه در جهتی مغایر با تغییر و تحول در جامعه رفتار می‌کنند.(لاور،1373)

آهنگ بسیار کند ترقی در جامعه چین در طول صدها سال، تا قبل از قرن بیستم مؤید نکته اخیر است. چینی‌ها سکون و ثبات را واقعیت اساسی می‌پنداشتند. آنچه برای آنها ارزش داشت نظم بود که به عنوان موهبتی آسمانی به امپراطوری برای سازماندهی یک نظام اخلاقی و برقراری نظم اخلاقی اعطا شده بود. دامنه تغییر در این چارچوب به شدت محدود شده بود. در نظر چینی‌ها برخی فرایندهای تکراری، مشروع و حتی غیر قابل اجتناب بود. ولی آنها اعتقادشان بر این بود و انتظار داشتند که تغییر و تحول با گام‌های آرام صورت پذیرد.  همان‌طور که شوئه فوچن در سال ۱۸۷۹ نوشت: « مشیت الهی بر این است که هر چند صد سال یک بار تغییر کوچکی رخ دهد و پس از چند هزاره یک تغییر بزرگ به وقوع بپیوندد.»(ناکامورا،1964)


 اما مقام معظم رهبری  با مطرح کردن نظریه نظام انقلابی و اینکه میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری وجود ندارد، در واقع به نوعی با تلفیق این دو گانه اجتماعی موافق هستند. رهبران و مدیران موفق کسانی هستند که تغییر و ثبات را در کنار هم و همزمان به پیش ببرند.( مرکز رهبریت خلاق،2020)

همانطور که گذشت از نظر مقام معظم رهبری نقطه مقابل رکود، تغییر و تحول است ولی معتقدند بعضی اینها را غلط می‌فهمند و اشتباه معنا می‌کنند. بعضی رکود را با ثبات اجتماعی اشتباه می‌کنند. رکود، بد است؛ ثبات اجتماعی خوب است. بعضی خیال می‌کنند که رکود یعنی ثبات اجتماعی. تحول را هم بعضی با آنارشیسم و هرج و مرج و هر چی به هر چی بودن، اشتباه می‌کنند. این اشتباهات موجب شده است که یک عده‌ای که طرفدار ثبات اجتماعی‌اند، با هر تحولی مخالفت کنند؛ به خیال اینکه این تحول، ثبات را به هم می‌زند. از طرف دیگر، کسانی که خیال می‌کنند هر تحولی به معنای ساختار شکنی و شالوده شکنی و زیر سؤال بردن همه اصالتهاست، اینها هم برای اینکه تحول ایجاد کنند، ثبات اجتماعی را از بین می‌برند و دچار خطر می‌کنند. این دو اشتباه، از دو طرف وجود دارد. تحول، یک چیز است، آنارشیسم، یک چیز دیگر؛ و هرج و مرج هم یک چیز دیگر است. همچنان که ثبات اجتماعی یک چیز است و رکود اجتماعی و ایستایی اجتماعی هم یک چیز دیگر است؛ اینها را نباید با هم اشتباه کرد. آنچه خوب و درست است، جامعه ی با ثبات، اما غیر راکد و دارای تحول است؛ جامعه‌ای که حتّی تحولات صحیح را سریع در خودش به وجود بیاورد. به عبارتی ایشان معتقدند که در عین جوشش انقلابی و تغییر و تحول، با حفظ ریشه‌ها و اصالت‌ها و ساختارهای اصلی و هویت ملی، ثبات اجتماعی نیز باقی می‌ماند. (بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان،18/8/85)

 شاید بتوان گفت که یکی از اصلی‌ترین علل اینکه بیانیه گام دوم خطاب به جوانان صادر شده است به علت همین بحث جوشش انقلابی و نظریه نظام انقلابی باشد. لاور (1373)معتقد است تغییرات اجتماعی در جوامع به دو صورت به وقوع می‌پیوندد:

 تغییر اجتماعی از بالا

 تغییر اجتماعی از پایین

 کارگزاران تغییر اجتماعی از بالا، نخبگان حاکمیتی هستند. در واقع این نوع تغییر اجتماعی بیشتر اصلاح است و باید اظهار کرد که نخبگان حاکمیتی عمدتا موافق تغییر نیستند و معمولاً در برابر اصلاح جزئی هم مقاومت می‌کند چه برسد به اینکه بخواهند تغییر ساختاری در جامعه ایجاد کنند.

 در مقابل، کارگزاران تغییر اجتماعی از پایین جوانان هستند. در واقع این نوع تغییر اجتماعی، انقلاب است. یعنی در جوامعی که جوانان کارگزار تغییر قرار می‌گیرند، آن جوامع معمولاً تغییرات و تحولات ساختاری را تجربه می‌کنند و این جوانان هستند که با ورود به صحنه و فشار از پایین می‌توانند نخبگان حاکمیتی را مجبور به پذیرش تغییرات ساختاری کنند.

 در مجموع باید گفت؛ با توجه به اینکه مقام معظم رهبری رکود و خموشی انقلاب اسلامی را به عنوان یکی از مسائل اجتماعی در گام دوم انقلاب مطرح می‌کنند و از سوی دیگر در همین بیانیه اشاره دارند که چالش درونی این انقلاب عیوب ساختاری و مدیریتی است، قاعدتاً نظریه نظام انقلابی را به عنوان راهکار علاج این مسائل و چالش‌ها می‎دانند، چرا که به واسطه این نظریه همواره، جوانان که مخاطب اصلی بیانیه گام دوم هستند  از سوی ایشان تشویق به جوشش انقلابی شده و مجوز پیگیری ابدی تغییرات عیوب ساختاری و نظارت و کنترل بر ضعف‌های مدیریتی نظام اقلاب اسلامی را از پایین دریافت کرده‌اند و لذا اگر جوانان پای این مسئولیت باشند، تا ابد جوشش انقلابی را در نظام انقلابی شاهد خواهیم بود.


منابع

بیانیه گام دوم

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشگاهیان سمنان،18 آبان 1385

اسپریگنز، توماس(1387). فهم نظریه‌های سیاسی. مترجم: فرهنگ رجایی. انتشارات آگاه

عبدالهی،محمد (1397). طرح مسائل اجتماعی در ایران اهداف و ضرورت‌ها. در کتاب بررسی مسائل اجتماعی ایران: تالیف گروهی از مولفان. انتشارات پیام نور.

لاور، رابرت اچ(1373). دیدگاه‌هایی درباره دگرگونی اجتماعی. مترجم: کاووس سید امامی.

Nakamura, Hajime (1964). Ways  of Thinking of Eastern Peoples: India, China, Tibet, Japan. University of Hawaii Press






برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید