تحول ملی در سایه مشارکت مدنی جوانان

حسین تدین؛ عضو گروه دین و فرهنگ پژوهشگاه
تحول ملی در سایه مشارکت مدنی جوانان

مقام معظم رهبری معتقدند گام دوم انقلاب، گام تحول‌خواهی و تحول‌گرایی است که نیاز به یک دولت تحول‌آفرین دارد و راه منحصر به فرد این تحول در گام دوم، استفاده از جوانان است و دولتی که معتقد به جوان‌ها باشد.

باید توجه داشته باشیم که انجام کار و ایجاد تحول، نیاز به سرمایه دارد و لذا ما بایستی سرمایه‌های کشور را شناسایی کنیم. رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «مهمترین ضایعه‌ای که برای کشور پیش می‌آید این است که سرمایه‌های کشور به کار گرفته نمی‌شود.»

تحقیقات مختلف تعداد سرمایه‌های لازم برای جامعه را متفاوت عنوان کرده‌اند؛ تعدادی ۳ و تعدادی ۴ سرمایه گفته‌اند ولی در یکی از کاملترین تحقیقات که در سال ۲۰۱۳ از سوی خانم فلور انجام شد، تعداد سرمایه‌های لازم برای پیشرفت جامعه را ۷ سرمایه عنوان کرده‌اند، اما نویسنده معنقد است برای تحول و پیشرفت کشورمان ما نیاز به ۱۱ نوع سرمایه به شرح شکل ذیل داریم.



همانگونه که شکل فوق نشان می‌دهد این سرمایه‎‌های یازده‌گانه عبارتند از: ۱- سرمایه معنوی و اخلاقی ۲- سرمایه اجتماعی ۳- سرمایه فرهنگی ۴- سرمایه سیاسی ۵- سرمایه دیپلماتیک ۶- سرمایه انسانی ۷- سرمایه علمی ۸- سرمایه ساخت یافته(زیرساختی) ۹- سرمایه طبیعی ۱۰- سرمایه اقتصادی ۱۱- سرمایه نمادین.

 این سرمایه‌ها همیشه در جامعه بوده و خواهد بود ولی مهم استفاده کردن از آن و ضایع نکردن آن است. در طول سال‌های گذشته این سرمایه‌ها عمدتاً نه تنها استفاده نشده‌اند بلکه بدتر اینکه متاسفانه تخریب هم شده‌اند. مثلاً سرمایه انسانی نه تنها به درستی استفاده نشده بلکه با دقت نکردن و عدم برنامه‌ریزی در حوزه مهارت افزایی و اثربخشی آن، توان نیروی انسانی را به شدت کاهش داده و اعتماد به نفس او را تضعیف کرده‌ایم. هکذا سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی، سرمایه نمادین، سرمایه معنوی و ... هرکدام به نوعی تضعیف و تخریب شده‌اند.

اما چه کسانی می‌توانند این سرمایه‌های جامعه را خلاقانه و نوآورانه مجدداً ترمیم و تقویت کرده و استفاده کنند؟

قطعا جوانان هستند، چرا که خلاقیت و نوآوری و تحول خواهی لازمه جوانی است به شرطی که کسانی باشند که اعتقاد و اطمینان به آنها داشته باشند و لذا دولتی که در پی تحول ملی است بایستی این اعتقاد و اطمینان را داشته باشد.

لازم است در اینجا تکلیف تعریف جوان و مشارکت مدنی در دولت تحول خواه مشخص شود؛

از نظر جامعه‌شناسی و ... جوان بین ۱۵ تا ۲۹ سال تعریف می‌شود. ولیکن با توجه به وضعیت جامعه ایران این تعریف درست نیست. چرا که زمانی در جامعه ایران، تعداد زیادی از جوانان نهایتا تا کارشناسی درس می‌خواندند و بعد وارد بازار کار می‌شدند، یعنی حدود ۲۴ و ۲۵ سالگی وارد بازار کار می‌شدند و به عنوان نیروی جوان کاری حداقل چهار یا پنج سال برای کشور کار می‌کردند ولی حالا تعداد زیادی جوانان تمایل به تحصیلات کارشناسی ارشد و یا دکتری دارند فکر کنید دانشجویی کارشناسی ارشد خود را تمام کند و بخواهد از علم خود در بازار کار استفاده نماید،  حدود ۲۹ یا ۳۰ سال دارد و جامعه به او می‌گوید که دیگر در رده جوانان قرار ندارد و عملاً یک بار روانی منفی هم برای جامعه و هم برای آن فرد ایجاد می شود، و برای دوره دکتری بدتر می‌شود، چرا که هیچ دانشجوی دکتری قبل از ۳۰ سالگی تحصیل خود را تمام نمی‌کند و لذا این دسته قبل از وارد شدن به بازار کار کاملا از رده جوانان خارج می‌شوند و جامعه از لحاظ روانی جوان متخصص خود را از دست می‌دهد و حتی این امر بر ذهنیت جوان متخصص تاثیر منفی دارد و لذا جامعه طالب تحول ملی بایستی سن جوانی را تا ۴۰ سال تعریف کند تا بتواند از همه توان و شادابی جوانی نیروهای متخصص خود استفاده بهینه را ببرد.

 اما از مشارکت مدنی تعاریف متعدد شده است، بعضی‌ها آن را فقط در حوزه اجتماعی تعریف کرده‌اند و بعضی آن را شامل تمام ابعاد جامعه اعم از فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دانسته‌اند. در اینجا منظور ما از مشارکت مدنی تعریف دوم است یعنی مشارکت در حوزه‌های فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه.


مشارکت مدنی دو نوع است:

الف- مشارکت مدنی از بالا: در این نوع مشارکت مدنی ، نقش حاکمیت، سیاستگذاری است و نخبگان حاکمیتی به عنوان کارگزاران عمل می‌کنند.

یکی از طرح‌هایی که در این نوع مشارکت مدنی بایستی حاکمیت پیگیری کند، طرح «جوان سازی حاکمیت(دولت)» است. در این طرح جوانان نخبه و کارآمد تحت مدیریت افراد باتجربه بزرگسال به بدنه حاکمیت تزریق می‌شوند. ولیکن این اتفاق بایستی در حوزه نظارت و ارزیابی به سرعت اتفاق افتاده و حتی مدیریت این بخش‌ها به جوانان سپرده شود. چرا که جوان با نیروی خلاقیت و نوآوری، توام با پاکدامنی و آلوده نشدن به دنیاپرستی و شادابی جوانی، می‌تواند در حوزه نظارت و ارزیابی که بخش بسیار مهمی جهت ترقی و تحول است مثمر ثمر باشد.    

طرح دیگر در این نوع مشارکت، طرح « تربیت جوانِ راهبر» است. به هر حال بایستی متاسفانه بپذیریم که تعداد زیادی از جوانان ما آنچنانکه باید، برای ورود به بازار کارمورد توجه قرار نگرفته‌اند، شاهد این عدم توجه، وضعیت وخیم نظام آموزشی ما از لحاظ کیفیت کارآمدی و مهارت افزایی در رنکینگ‌ها و گزارش‌های جهانی است، نظام آموزشی ما از لحاظ مهارت‌آموزی، رتبه ۱۴۸ را از میان ۱۶۷ کشور دنیا دارد. برای حل چنین مشکلاتی در جامعه ما نیاز به یک برنامه بلند مدت داریم تا جوانانی تحویل جامعه شوند که بتوانند به عنوان رهبران و مدیران توانمند، جامعه را به پیش ببرند لذا برای اجرایی کردن  طرح تربیت جوان راهبر بایستی دولت طرح «پیوستار مشارکت مدنی جوانان» را اجرا کند که از ۱۵ سالگی تا ۴۰ سالگی جوان را همراهی کرده و در انتهای ۴۰ سالگی، یک مدیر و رهبر توانمند به جامعه تحویل داده می‌شود.

ب- مشارکت مدنی از پایین: این نوع مشارکت مدنی به صورت حرکت‌های خودجوش( Grassroots) از بطن جامعه شروع می‌شود و عمده کارگزاران این نوع مشارکت را جوانان جامعه تشکیل می‌دهند، و حاکمیت تنها در صورتی که در نقش تسهیل‌گر وارد شود می‌تواند مفید باشد. حاکمیت به عنوان تسهیل‌گر،این حرکت‌های خودجوش را بایستی در ۱۲ حوزه، تجارت، آموزش، سرگرمی، زندگی خانوادگی، حکمرانی، سلامت، قانون، رسانه، سیاست‌، دین، توسعه علمی و ورزش  مورد حمایت و تشویق قرار دهد.

چرا این ۱۲ حوزه؟ تحقیقات نشان می‌دهد که این ۱۲ حوزه در تحول جهشی جوامع بسیار موثر هستند.

فعالیت‌های مشارکت مدنی از پایین دو رویکرد کلی بایستی داشته باشد:

الف- اجرایی: در قالب شرکت‌های دانش بنیان و موسسات اجرایی

ب- علمی – پژوهشی: در قالب مراکز رصد و پژوهش

در مجموع بایستی گفت ما برای تحول ملی در کشورمان نیاز به استفاده از سرمایه‌های یازده‌گانه آن داریم و با توجه به وضعیت این سرمایه‌ها در کشور که تعدادی از آنها تخریب شده و یا خیلی کم استفاده شده‌اند، این جوانان هستند که با استفاده از خلاقیت و نوآوری خویش می‌توانند با استفاده و احیای این سرمایه‌های یازده‌گانه، تحول ملی را در گام دوم انقلاب اسلامی رقم بزنند.



برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید