نقش صورت‌بندی‌های اجتماعی-فرهنگی جدید در تمدن‌سازی

حسین تدین، عضو پژوهشکده فرهنگ پژوهشگاه
نقش صورت‌بندی‌های اجتماعی-فرهنگی جدید در تمدن‌سازی

جوامع را بر مبنای ظرفیت تمدن‌ساز بودن آنها به طور کلی می‌توانیم به دو دسته تقسیم کنیم: 1- جوامع تسلیم محور: جوامعی هستند که از رقابت منجر به ستیز یا مرگ گریزان هستند و در مواجهه با این امر، ترجیح می‌دهند اصول خود را بازتعریف کرده و به شکل دلخواه جامعه مهاجم درآیند. 2- جوامع مقاومت محور: این‌گونه جوامع بر اصول و خواسته‌های خود پافشاری کرده و صحنه رقابت را برای حریف خالی نمی‌کنند و در صورت مواجهه با تهدید و معارضات، صورت‌بندی‌های اجتماعی- فرهنگی جدید خاص خود را ایجاد کرده و به مقابله و معارضه می‌پردازند و با ایجاد ساختارهای جدید، یافتن راه‌حل‌های نو، خلق مفاهیم جدید و بازتعریف مفاهیم در پی دفاع از خود بر می‌آیند.  جوامع مقاومت محور مرگ خود را به تغییر صورت‌بندی‌های اجتماعی- فرهنگی خویش ترجیح داده و اصلاً این نوع جوامع، که تعداد آنها نیز همیشه در طول تاریخ بسیار در اقلیت بوده است، نمی‌توانند در مواجهه با معارضات، تغییر در اصول و فنوتیپ خود را برگزینند و در صورت اقدام به چنین امری، از هم فرو خواهند پاشید و دیگر آن جامعه قبلی نخواهند بود. چنین جوامعی هستند که در طول تاریخ تمدن ساز بوده و یا تمدن ساز خواهند بود. اینگونه جوامع ضرورتاً اهل ستیز نیستند ولیکن به علت پافشاری بر اصول خویش با دشمنی‌ها مواجه هستند و از آنجائیکه ذاتاً نمی‌توانند دست از اصول خود بردارند ناچار به ستیزه هستند چرا که این اصول در واقع مانند رگ حیات این جوامع است و تغییر این اصول به معنای قطع رگ حیات آنها است و لذا با تمام وجود بایستی مقاومت و ستیزه ‌کنند. یک نکته قابل توجه در مورد  این دو جامعه این است که، جوامع تسلیم‌محور اگر زمانی خواستند به جامعه مقاومت‌محور تبدیل شوند، می‌توانند اینکار را انجام دهند ولیکن عکس آن صادق نیست، یعنی یک جامعه مقاومت‌محور هرگز نمی‌تواند تغییر ماهیت داده و به یک جامعه تسلیم‌محور تبدیل شود، چرا که به محض تصمیم به این تغییر و شروع آن، آن جامعه در مسیر فروپاشی قرار خواهد گرفت.  

همانطور که در بیانیه گام دوم اشاره شده است، انقلاب اسلامی در پی تمدن‌سازی است و در این راستا آرمان بزرگ آن ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (عج) است. جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از یک رهبری پویا و بالنده، همواره از آغاز طلوع خویش با خلق صورت‌بندی‌های اجتماعی- فرهنگی جدید به عنوان یک جامعه مقاومت‌محور به دنبال تمدن‌سازی بوده است. زمانی که تقریبا تمام اندیشمندان جهان گمان می‌کردند که دوره دین در دنیا به سر آمده و سکولاریته بر عالم غالب شده است، نهضت انقلاب اسلامی ایران به دست توانای امام راحل آغاز و پیروز شد و صورت‌بندی‌ اجتماعی- فرهنگی جدیدی را تحت عنوان «انقلاب اسلامی» در دنیا ایجاد و نظام معادلات دنیا را تغییر داد و دوباره دین را وارد هندسه جهان کرد. همچنین توسط رهبر کبیر انقلاب اسلامی،  صورت‌بندی‌ اجتماعی- فرهنگی جدید دیگری چون نظام ولایت فقیه، جمهوری اسلامی ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بسیج، جهاد سازندگی و... خلق شد مقام معظم رهبری در همین بیانات اخیر در سالگرد امام(ره) به «جمهوری اسلامی» اشاره داشتند و تاکید فرمودند که امام اصرار داشت که این طرح جمهوری اسلامی، در ذیل آنچه در غرب به آن می‌گویند «جمهوری» یا «مردم‌سالاری» قرار نگیرد و در سال گذشته در  بیانات خویش در سالگرد حضرت امام (ره) تبیین فرمودند که «جمهوری» مال اسلام است، «جمهوری» وام‌گرفته‌ از غرب نیست، مربوط به خود اسلام است.


بعد از حضرت امام (ره)، این صورت‌بندی اجتماعی- فرهنگی تمدن‌ساز در اندیشه و بیانات مقام معظم رهبری نیز ادامه یافته است. ایشان در دوره‌های مختلف زعامت خویش با خلق صورت‌بندی‌های اجتماعی- فرهنگی جدید، انقلاب اسلامی را در رسیدن به آرمان بزرگ خویش به پیش رانده و ضمن حفاظت از آن، نگذاشته‌اند که انقلاب از مسیر رو به جلوی خویش خارج شود. از جمله این صورت‌بندی‌های اجتماعی- فرهنگی جدید که توسط معظم‌له خلق و یا باز تعریف شد می‌توان به مردم سالاری دینی، پیشرفت به جای توسعه، اقتصاد مقاومتی، استکبار فرهنگی، تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی، مدیریت جهادی، فتنه، نفوذ فرهنگی، قتل عام فرهنگی، نفوذ فرهنگی، نهضت نرم‌افزاری، کرسی‌های آزاد اندیشی، گام دوم انقلاب، تمدن نوین اسلامی، جهاد تبیین و ... اشاره کرد. هر کدام از این صورت‌بندی‌های اجتماعی- فرهنگی که عنوان شد، کارکردهای خاص و ویژه‌ای در مسیر انقلاب برای تمدن‌سازی بر عهده گرفته‌اند که جا دارد تحت یک کار تحقیقی و پژوهشی به آنها پرداخته شود. 

از جمله صورت‌بندی‌های اجتماعی- فرهنگی جدیدی که در سی و سومین سالگرد رحلت حضرت امام(ره) از سوی رهبر فرزانه و حکیم انقلاب خلق شد، باز تعریف جدیدی از مفهوم « ارتجاع» بود. در حالی که غرب‌گرایان داخلی همواره گرایش به غرب و غرب‌پرستی و سبک زندگی غربی که در واقع نوعی عقب‌گرد و ارتجاع است، پیشرفت جلوه می‌دهند و از سوی دیگر، گرایش به اسلام و پایبندی به احکام اسلامی را «ارتجاع» جلوه می‌دهند، رهبر انقلاب بسیار هوشمندانه و زیبا، واژه ارتجاع را در یک مختصات و نظام مفهومی جدید بکار بردند و گرایش به افکار منحط، شکست‌خورده و خانواده‌ستیز غربی را ارتجاع دانستند و واژه ارتجاع را در جای صحیح خود بکار بردند. شاید بتوان گفت که با باز تعریف این واژه جبهه انقلاب در برابر غرب‌گرایان از حالت انفعال خارج و به حالت فعال درآمدند. تا قبل از این باز‌تعریف توسط رهبر معظم انقلاب غرب‌پرستان و غرب‌گرایان، جبهه انقلاب را واپس‌گر و مرتجع می‌خواندند ولی با این ابتکار این جبهه انقلاب است که آنها را واپس‌گرا و مرتجع خواهد خواند و این امر خود قدم بزرگی برای کنار زدن و بایکوت کردن سبک زندگی غربی است. البته به شرطی که بچه‌های انقلاب قدر این خلاقیت‌ها و ابتکارات امامین انقلاب خویش را بدانند.



برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید