چه کنیم تا بیانیه گام دوم به سرنوشت سند چشمانداز مبتلا نشود؟
حسین تدین؛ عضو پژوهشکده فرهنگ پژوهشگاهسند چشمانداز بیست ساله که به فرموده رهبر معظم انقلاب، تقریبا بعد از قانون اساسی هیچ سندی مهمتر از آن در کشور وجود ندارد، کمتر از 3 سال دیگر به آخر ایستگاه خویش خواهد رسید. از زمانی که این سند تهیه شد و از سوی رهبر انقلاب به مسئولان و مردم ابلاغ شد، خود ایشان در هر فرصت، مسئولان و مردم را به پیگیری و عملیاتیسازی این سند بسیار مهم ترغیب نمودند، اما متأسفانه آنچنان که بایست به این ندای امام جامعه پاسخ داده نشد و رفت بر سر سند چشمانداز آنچه که رفت. خوشبینترین اهل فن معتقدند که 50 درصد این سند هم محقق نشد، یک سوال اصلی این است که چرا این سند بسیار مهم در عمل محقق نشد؟ با مطالعه و برداشت از بیانات مقام معظم رهبری، از زمان ابلاغ سند تاکنون، میتوان این موارد را برشمرد:
ذوب نشدن مسئولان و مردم در اهداف سند چشمانداز؛
عدم جهتگیری همه دولتها در برنامهریزی به سمت سند چشمانداز؛
تبدیل نشدن سند چشمانداز به یک مسألهی فرا دولتی و فرا جناحی؛
مسئولان و مردم به معنای واقعی کلمه، سند چشمانداز را بعنوان یک میثاق، مبنای عمل قرار ندادند؛
مسئولان، سند چشمانداز را به عنوان یک سند شناسنامهی افتخار در جیب گذاشته و گاهی به سر و دست گرفتند، ولی آن را به عنوان یک دستورالعمل به حساب نیاورده و برای جزء جزء آن، راهکار پیدا نکردند؛
عدم تحقیق روی بخشهای مختلف این سند و استخراج نکردن پروژههای تحقیقی و علمی از این سند؛
عدم مقایسه سال به سال پیشرفت سند در دستگاهها؛
عدم تمرکز گسترده اساتید و دانشگاههای کشور روی این سند و سنجش نکردن موانع تحقق سند و عدم کمک و راهنمایی گسترده آنان به مسؤلان دولتی و مسؤلان کشور برای برداشتن موانع تحقق سند چشمانداز؛
در سالهای اول ابلاغ سند، لازم بود که زیرساختهای این چشم اندازِ مهم و سازهها و ساز و کارهای آن، آنچنان تنظیم و چیده شود که بتوان بر اساس آن، این بنای مستحکم را بالا برده و برای آیندهی کشور و ملت جادهی همواری برای پیشرفت فراهم کرد، ولی این اتفاق آنچنان که شایسته این سند بود در کشور رخ نداد؛
در دولتها مصوباتی در خصوص سند چشمانداز تصویب شد، اما واقعیتهایی براساس این مصوبات در عالم واقع و روی زمین مشاهده نشد؛
چه در قانونگذاری که قانونگذارها مسؤولش هستند، چه در اجرا و مقررات اجرائی که دولتها مسؤولش هستند، سند چشمانداز آنچنان که شایسته است مورد ملاحظه و سنجش قرار نگرفت تا ببینید کجاها در جهت سند چشمانداز نیست، آنجا را تصحیح کرده و نگذارند زاویه بخورد؛
لازم بود مراکز و بخشهایی، خصوصا در دولت، پیشرفت سند را مرتبا مورد رصد قرار داده و نظارت بر اجرای سند میکردند؛
جهتگیریهای برنامهای و کاری دولت با شاخص سند چشمانداز سنجیده نشد؛
آنچنان که شایسته بود، قوای سهگانه برای تأمین سند چشمانداز همکاری نکردند؛
اگر زمینه حضور مردم برای تحقق اهداف سند چشمانداز تأمین میشد، این هدفها حتما به نتیجه میرسید؛
و ...
اما چرا بیانیه گام دوم با سند چشمانداز مقایسه میشود؟
رهبران، چشمانداز را به پیروان خویش هدیه میدهند، و اگر به چیستی بیانیه گام دوم توجه کنیم این بیانیه نیز چشماندازی است که مقام معظم رهبری آن را در آستانه چهل سالگی انقلاب به مردم و مسئولان کشور هدیه دادهاند، و لذا از نظر چشمانداز بودن با سند چشمانداز بیست ساله یکی است و بلکه مهمتر چرا که چشمانداز چهل سال دوم انقلاب اسلامی را ترسیم میکند. از سویی دیگر همانگونه که آمد مقام معظم رهبری معتقدند بعد از قانون اساسی هیچ سندی مهمتر از سند چشمانداز در کشور وجود ندارد و حال که این سند به آخر دوره خود نزدیک میشود و شواهد و قرائن حاکی از اهمیت بسیار زیاد بیانیه گام دوم در کشور دارد، این بیانیه میتواند جایگزین سند چشمانداز در کشور شده و بعد از قانون اساسی مهمترین سند تحول،پیشرفت، برنامهریزی، سیاستگذاری و ... در کشور باشد. اما بایستی مردم و مسئولان تلاش کنند که بیانیه به سرنوشت سند چشمانداز گرفتار نشود. اولین گام در این راه این است که با رصد سرنوشت سند چشمانداز و عبرت گرفتن از آن، همان سرنوشت را برای بیانیه رقم نزنیم.