فرآیند حاکم بر نمایشگاههای جهانی اکسپو فرآیندی آموزشی است
نشست تخصصی «شناخت دانش حاکم بر نمایشگاههای جهانی اکسپو» روز شنبه ۱۶ دی از ساعت ۱۰ تا ۱۲ با حضور دکتر فهیمه زارعزاده، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس و علاقمندان این حوزه، در اتاق جلسات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات شد.
زارعزاده نخست ضمن اشاره به اینکه نمایشگاه اکسپو، عرصهای فرهنگی است که بر محوریت تعامل و مشارکت دولتها و به عرضه نوآوریهای صنعتی آنها میپردازد اظهار داشت: فارغ از هر گونه مجادله و کشمکش سیاسی، اکسپوها مسایل روز اجتماعی فرهنگی جوامع بشری را ترویج میکنند. وی در ادامه دانشی که در برگزاری اکسپوها حاکم است را مورد تحلیل قرار داد و در مقدمه گفت: دانش در هر زمان مبتنی بر نوعی ژرفاندیشی، تبادل نظر و آموزش و نشانگر تفسیر هر دوره از مسایل، پدیدهها و بینشهای آیندهنگرانه است که منجر به افزایش توان بالقوه برای اخذ تصمیمات اثربخش میشود. عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در ادامه به دانش حاکم بر اکسپوها پرداخته و سلسله تحولات مختلف سده نوزدهم را مورد اشاره قرار داد از جمله: «تحول بنیادی فکری؛که انسان در مقام شناسا، میتواند جهان را بشناسد ؛تحول سیاسی، که در آن، انسان منفعل نبوده و در سرنوشت خود موثر است؛ و انقلاب صنعتی و اقتصاد سرمایهداری». وی این عوامل را در زمره موثرترین عوامل شکلگیری و ایجاد نمایشگاههای جهانی اکسپو خواند که با بکارگیری عامل هنر، نتایج پرباری را نیز به همراه داشت. زارع زاده خاطر نشان ساخت که در این شرایط، دولتها خواستار مشارکت در عرصه جهانی شده و دریافتند که برای بهرهوری حداکثری از هنر در راستای تأمین اهداف سیاسی، میبایست آن را در تعامل با ملت بازتولید کنند. وی افزود: در این مسیر، هنر به نحوی دگرگون از تعلقی تکمحور خارج شده و در دو محور افقی (ملت) و عمودی (دولت) گسترش یافت و در خلال فرآیندهایی همانند ملتسازی، دولتسازی و صنعتیسازی، در پهنهای وسیع (بینالمللی) و در عمقی زیاد (حافظه ملی) به کار گرفته شد.
زارعزاده، نمایشگاههای جهانی اکسپو را از جمله پویاترین و بحثبرانگیزترین حوزههای مناسبتی در سیاست کلان فرهنگی ملل جهان دانست که تاکنون سه دوره آن برپا شده است. وی در ادامه تصریح کرد: دولتها سیاستهای گوناگون خویش را به صورتها و مکانیسمهای متنوعی پیش برده و همچون اجزای پازلی در کنار سایر مشارکتکنندگان نمایشگاهی قرار دادند و با ارائه تجارب ویژه هنری به بیانی متفاوت با یکدیگر پرداختند.
زارعزاده در ادامه نشست ضمن اشاره به اینکه نمایشگاههای جهانی اکسپو نخستین بار در سال ۱۸۵۱ از سوی دولت در بریتانیا با اهدافی نظیر آگاهی از پیشرفت دستاوردهای فناورانه و اقتصادی، آموزشدهی در جذب سیستمهای فرهنگی و صنعتی نوین و همچنین اطلاعرسانی توجیهی در بهرهوریهای انسانشناسانه بر پا شده است، برخی از مولفههای شکلدهنده آن را چنین برشمرد: توسعه صنایع تولیدی، مشارکت محدود، حاکمیت مطلق، ماشینآلات، نیروی جسمی، روایت کلان.
عضو هیات علمی دانشگاه در ادامه درباره نمایشگاههای جهانی اکسپو در دوره دوم (۱۹۱۰-۱۹۵۰) گفت: در این دوره از اکسپوها، دولتهای تجاری سعی کردند دولت رفاهی اجتماعی را ایجاد و همزمان با آن توسعه اقتصادی را دنبال کنند زیرا همزمان با قرار گرفتن در موقعیت جنگافروزیهای جهانی، استقلالطلبی یا جدایی سرزمینهای مستعمرهشان همانند گذشته نمیتوانستند صرفا بر تواناییهای صنعتی و تکنولوژی خویش تکیه کنند. وی در ادامه درباره دوره سوم (۱۹۵۰-۲۰۱۰) گفت: ۱۵۶ دولت در این دوره، کنوانسیون BIE (دفتر بینالمللی نمایشگاههای اکسپو) را تصویب کردند. وی در توضیح گفت:BIE بحثهایی در مورد ارزش و سازگاری اکسپوها با نیازها و چالشهای جامعه جهانی در سده بیستم را مطرح کرده است.
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در ادامه با تاکید بر اینکه فرآیندی که بر نمایشگاههای جهانی اکسپو حاکم است فرآیندی آموزشی است، افزود: این امر سبب شده است تا این نمایشگاهها در کلیترین وجه، نقش آگاهگرانهای برای زمانه تاریخی هر دوره داشته باشند که در بطن دانشی به نام دانش آگاهیبخشی نهفته است.
در ادامه نشست، زارع زاده به تحلیل تفصیلی ساختار اکسپوهای جهانی در سه دوره مذکور و نحوه و اهداف کشورهای شرکت کننده در آنها و نتایج حاصله پرداخت که مشروح آن متعاقبا در همین پایگاه ارائه میشود.