«نمایشگران پردهنشین؛ اجراهای اعتراضی زنان قاجار»
در رابطه با زندگي روزمرۀ زنان ايراني و بهويژه نمايشهاي خصوصي زنانه در دورۀ قاجار پژوهشهاي اندكي انجام شده است. انجام مطالعات جامعهشناختي بيطرفانه در اين حوزه ضروري است. در اين پژوهش با توجه به خلأ ذكرشده، يکي از ابعاد زندگي روزمرۀ بخشي از زنان ايران در دورۀ قاجار بررسي شده تا بتواند با شناخت تاريخي كه از گذشتۀ زن ايراني بهدست ميآيد، با رويکرد متفاوتي به تبيين نمايشهاي خصوصي دورۀ قاجار بپردازد. در واقع این پژوهش، بازخواني يکي از ابعاد زندگي زن ايراني در دورۀ قاجار است که هدفش بررسي چگونگي بازتاب آن در نمايشهاي رايج آن دوران است. چنين پژوهشي از يک سو به مسائل خاص زنان ميپردازد و دغدغهها و خواستههاي نيمي از جمعيت جامعه را بررسي و موشکافي میکند و از سوي ديگر، به مسائل و موضوعات ادبي و هنري گوناگون مرتبط با زنان ميپردازد.
نمایشهای زنانه ایران دورۀ قاجار که کتاب نمایشگران پردهنشین: اجراهای اعتراضی زنان قاجار به آن اختصاص یافته است، تشریح میکند که چگونه اجراهای پنهان زنان در این دوره از کلیۀ امکانات موجود و از هر فرصت کمی بهره میبرند تا از طریق به سخرهگرفتن اصول اجتماعی جامعۀ مردسالار به ارکان چنین نظامی حمله کنند. «آلما گشتاسب» در این کتاب تشریح میکند که چگونه نمایشهای زنان دورۀ قاجار ایران در لفافی از طنز و شوخی به آن وجوهی که جامعۀ مردسالار با توسل به آنها قدرت خود را تثبیت میکند، حمله مینماید. جدیترین، خصوصیترین، پنهانیترین اسرار زناشویی گستاخانه و بیپروا برونافکنی میشوند. با همین اوصاف نامتعادلترین حقوق حقه، ناعادلانهترین جایگاه در بردار جنسیتی و نامنصفانهترین نسبتهای بیولوژیکی با زبانی سرشار از کنایه و طنز مطرح میشوند.
آنچه در کتاب نمایشگران پرده نشین: اجراهای اعتراضی زنان قاجار بهطور فصیحی مطرح شده، تشریح اجراهای زنانهای است که نهتنها قابلیت خوانشهای تئاتری دارد، بلکه به افشاگری جهانی دست میزند که تعمدی در پنهانکردن آن وجود داشته است. بهمنظور حصول به این مهم گشتاسب با توسل به نظریۀ کارناوال باختین، شادی و بازیهای نشاط آور زنانۀ دورۀ قاجار و سالهای متعاقب آن را واکنش طبیعی و چارهناپذیر در مقابل فشارهای روحی و روانی میداند. این بازیها که در خلال ساعات غیبت مردان از خانه و امکان تجمع زنان در یک محل اتفاق میافتاده، در امنیت حیاطهای محفوظ در ورای دیوارهای بلند خانهها و در پستوها و اغلب دور از انظار جنس مرد اجرا میشده است.
آلما گشتاسب در این کتاب بهطور مفصل به نقش اعتراضی این نمایشها میپردازد و بهدرستی استدلال میکند که امیال سرکوبشدۀ جنسی، تقلیل ارزش جنسیتی زن و محدودکردن آنها در چاردیواری خانه و بهویژه سرگرمکردن زنان به امور خانهداری و انکار حقوق اجتماعی آنها، بحثهای عمدۀ این نمایشها بوده است. خواندن این کتاب نهتنها به علاقهمندان تئاتر، بلکه به متخصصان مسائل اجتماعی و تحصیلکنندگان موقعیت زنان در جامعه توصیه میشود.
«زنان قاجاری : محبوس اندرون»، «کارناوال پنهان : قیام در اندرون»، «نمایش شادی : گسستن از اندرون»، «کارناوال زنانه : آتش در اندرون» عنوان فصلهای این کتاب است که بههمراه یک سخن پایانی مجموعاً در ۹۶ صفحه گرد آمده است.
این کتاب بهزودی از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وارد بازار نشر خواهد شد.