جایگاه کودکان در ساختار قدرت خانوادگی و راهکارهای بهبود آن
گزارش سیاستی «جایگاه کودکان در ساختار قدرت خانوادگی و راهکارهای بهبود آن» نوشته عهدیه اسدپور از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شد.
این گزارش، درصدد بررسی جایگاه کودکان در ساختار قدرت خانواده ایرانی، است. به همین دلیل، ابتدا وضعیت موجود کودکان در سطح کلان جامعه و سپس در سطح میانه (خانواده) را تشریح میکند.
به عبارت دیگر این مطالعه تلاش میکند به اهدافی چون شناسایی جایگاه کودکان در نظام قدرت خانوادگی، شناسایی سیاستها و برنامههای عملی و نظری دولت در حوزۀ تشخص بخشیدن به کودک و بالا بردن جایگاه وی؛، بیان نقاط ضعف و قوت سیاستها و برنامههای اعمالشده از سوی نظام حاکمیتی و دولت و نهایتاً شناسایی و معرفی سناریوهای ممکن و کاربردی جهت افزایش جایگاه کودکان در نظام خانواده با توجه به متن اجتماعیـفرهنگی جامعۀ ایرانی، دست یابد.
به استناد این پژوهش، کودکان امروزه در دو ساحت معرفتی و زیست روزمره مورد توجه واقع شدهاند. در ساحت زیست روزمره، وضعیت کودکان از نظر تربیتی، اقتصادی، فضاهای عمومی، بهداشت و سلامت مورد توجه قرار گرفته است. یکی دیگر از این توجهات مربوط به نظام خانواده است.
مطابق بررسی وضعیت کودکان در نظام خانواده، برخی از جنبههای زندگی کودکان همچون نقش فرزند در تحکیم بنیان خانواده، ارزشمندی فرزند از نظرگاه مذهبی/ایدئولوژیکی، نقش ارضاکنندگی احساس جاودانگی بزرگسالان و حمایتگری از والدین در ایام سالمندی ثابت و ایستا مانده، اما برخی از جنبهها همچون الگوی روابط والدـفرزندی و جایگاه آنان در ساختار قدرت خانوادگی «تاحدودی» دچار تغییر شده است. هرچند، نسبت و میزان و سرعت این تغییرات نسبت به سایر کشورهایی که در زمینه توجه و سیاستگذاری در حوزه کودکان پیشتاز و پیشقدم هستند، کم و محدود بوده است.
پژوهشگر در این بررسی، پس از ارائه یافتههای خود نتیجه میگیرد که امروزه، خانوادهها، به دلیل کمفرزندی، به کودکان توجهات بیشتری را مبذول میدارند اما کودکان همچنان در سطح جامعه بهطورکلی و در سطح خانواده بهطور خاص نقش نسبتاً حاشیهای را بر عهده دارند. به همین دلیل تأکید میکند که دولت و نظام حاکمیتیـاجرایی اقداماتی را چه در حوزه نظری و چه در عرصه عملی به کار ببندند تا بهبود جایگاه کودکان در نظام خانواده را در پی داشته باشد.
به استناد این نتیجهگیری، عملیاتی کردن پیشنهادهای سیاستی در حوزه سیاستگذاری از سوی سیاستگذاران، بهویژه دولت و دستگاههای اجرایی تابعه آن، نیازمند آن است که آنان نیز در قوانین، دوستدار کودک شوند و عاملیت و کنشگری کودکان را بهعنوان گروه صاحب عقل و درک بپذیرند.
پژوهشگر در پایان راهکارهایی همچون تغییر دیدگاه نسبت به سلسلهمراتب قدرت در خانواده ایرانی و ارائه تفسیرهای جدیدتر از آن، ارائه بستههای آموزشی خانوادههای دوستدار کودک، نظارت بر تنظیم و اجرایی شدن سیاستها و نظام حقوقی دوستدار کودک و در نهایت گستردهسازی ظرفیتسازی و آموزش بهعنوان راهکارهای سیاستگذاری، جهت بهبود جایگاه کودکان در نظام خانواده پیشنهاد کرده است.