تحول سازمانهای فرهنگی در عصر فضای مجازی
«تحول سازمانهای فرهنگی در عصر فضای مجازی» از جمله آثار برگزیده در بخش معاونتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سومین دوره معرفی برترینهای پژوهش فرهنگی است که به کوشش محمدرضا بهمنی و مهدی مولایی آرانی و عطیه کشتکاران نگاشته شده است.
این کتاب که نوعی تجربهنگاری برنامه تحول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه فضای مجازی است، تلاش میکند ضمن گونهشناسی الگوی مواجهه سازمانهای فرهنگی کشور با تحولات فضای مجازی، چرایی و چگونگی برنامهها و اقدامات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای مواجهه با این تحولات را روایت نماید.
به عبارت دقیقتر، این اثر به یکی از طرحهای تدوین و اجراشده در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از کاشته شدن بذر تا جوانهزدن و شاخ و برگ یافتنش میپردازد. بهانه نگارش این کتاب به استناد مقدمه آن، نهتنها تغییر و تحولی در یک سازمان خاص، که تحولات جهانی و سیلاب خروشانی به نام فضای مجازی است که فرهنگ و اقتصاد و دین و سیاست و روابط انسانی را متأثر کرده است. «طرح تحول ارتقای نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در فضای مجازی» که از آخرین روزهای پاییز ۱۳۹۷ توسط مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی (مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال سابق) آغاز شده، محور اصلی این کتاب است.
این اثر مجموعاً در ۶ بخش تدوین شده است. در بخش اول، تاریخچه، اهداف و ساختار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی معرفی شده است. بخش دوم، «مسأله» این وزارتخانه در مواجهه با تحولات فضای مجازی را تبیین میکند. در بخش سوم، گونههای مواجهه حاکمیت با مسأله اختلال در حکمرانی فرهنگ بیان شده و بخش چهارم، که اصلیترین بخش کتاب است، به معرفی کامل برنامه تحول ارتقای نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در فضای مجازی، سیر تدوین، مشکلات و چالشها و اهم اقدامات اجرایی و پروژهها میپردازد. بخش پنجم، بر اجرا و نظارت بر این برنامه، اختصاص یافته و آخرین بخش با عنوان «آورده، آتیه، الگو» جمعبندی و ماحصل بخشهای پیشین است.
است.
این کتاب همانطور که ذکر آن رفت، گونهای از تجربهنگاری سازمانی است که از طریق مطالعه اسناد سازمانی و بررسیهای میدانی و همچنین مصاحبه با افراد متولی در طراحی و اجرای این پروژهها، گردآوری شده است. بنابراین، مخاطبان آن میتواند همه دغدغهمندان عرصه فرهنگ باشد. اما به صورت خاص و به استناد این کتاب، این اثر میتواند برای دو گروه، اهمیت بیشتری داشته باشد ازجمله؛ مسئولان و مدیران مجموعههای فرهنگی و نهادهای حاکمیتی که سیطره فضای مجازی را بر ریز و درشت مناسبات انسانی و اقتدار حاکمیت به خوبی لمس کردهاند و به دنبال درانداختن طرحی نو برای مواجهه با مسأله «اختلال حکمرانی فرهنگ» هستند و دیگر، آن دسته از اساتید و دانشجویان رشتههای سیاستگذاری، مدیریت و علوم اجتماعی که به دنبال خوانش دانش پنهان در بسترهای سازمان و تحولات حکمرانی در حوزه فرهنگ و هنر هستند تا بتوانند در میانهای از صحنه نظر (دانشهای نظری و انتزاعی) و میدان عمل (واقعیات میدانی و سازمانی) حرکت کنند.