به ظرفیتهای اقتصادی تنوع زبانی در ایران فکر کنیم
(گزارش و فیلم نشست)اولین نشست تخصصی «سیاستگذاری زبانی» بهمناسبت روز جهانی زبان مادری، سهشنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ با حضور سیدحسین شهرستانی (عضو هیأتعلمی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی) و مهدی صالحی (دبیر انجمن ویرایش و درستنویسی) و با دبیری محمد نصراوی (دانشجوی دکتری سیاستگذاری فرهنگی) برگزار شد.
مهدی صالحی در بخش اول این برنامه با بیان اینکه موضوع اقتصاد و زبان مغفول مانده است، تصریح کرد: در دنیا با زبان، پول در میآورند و اقتصادی را بر پایه آن بنیان میگذارند و اقتصادهای دیگر کشورها را از دور اقتصادی خود خارج میکنند. اگر امروز میبینیم که زبان انگلیسی تبدیل به امپراطوری شده و با یک امپریالیزم زبانی مواجه شدهایم، بخش از آن جنبه اقتصادی دارد. ما هم در کشور خود میتوانیم اقتصادی را پایهگذاری کنیم که زبان فارسی یکی از محورهای آن باشد.
او با تعریف اقتصاد زبانمحور، ادامه داد: اقتصاد زبانمحور این است که ما بتوانیم زبان و تمام دانشهای حوزه زبان را به جایگاهی ارتقا دهیم که بتواند محصول تولید و خدمترسانی و از طریق آن، درآمدزایی کند. درواقع زبان در عرصه اجتماعی، یک ابزار است؛ ابزاری که میتواند ارتباطات ما را به وجود آورد و تسهیل کند. این ابزار باید همگام با پیچیده شدن دنیا، پیچیده شود و گسترش یابد. وقتی یک نگاه ابزاری به زبان داشته باشیم، پس این زبان میتواند تبدیل به مبنایی برای تولید ثروت شود و یکی از مولفههای قدرت باشد.
صالحی با اشاره به ظرفیتهای تنوع زبانی در ایران و قابلیت استفاده از آنها در این اقتصاد، گفت: ما در کشورمان با تسامح، حدود ۱۱۴ گویش و لهجه محلی داریم که تمام این تنوع را میتوانیم به ظرفیتهای اقتصادی تبدیل کنیم اگر «سیاستگذاری» درستی برای زبان فارسی و زبان مادری انجام دهیم، میتوانیم افرادی برای آموزش زبان فارسی داشته باشیم. میتوانیم در این زمینه، اپلیکیشن و برنامه داخلی بسازیم که زبان فارسی و همینطور، لهجهها و گویشهای مختلف را آموزش دهد که اگر این آموزش توأم با اشعار، ضربالمثلها و ... باشد، میتواند همراه با عمق بیشتری باشد. یکی از مشتریان جدی این آموزشها، ایرانیان خارج از کشور هستند که میخواهند به فرزندان خود زبان فارسی را بیاموزند. گروه بعدی، گردشگران هستندکه در جستجوی یک اپلیکیشن کاربردی هستند تا برای آنها مفید واقع شود. همچنین، هرساله ۴ الی ۵ میلیون زائر وارد ایران میشود که امروزه هم با مطرح شدن گردشگری پزشکی، اهمیت وجود این برنامه افزایش یافته است. درباره قومیتها هم نزدیک ۱۶ میلیون آذریزبان، ۸ تا ۱۰ میلیون کردزبان، ۴ تا ۵ میلیون گیلک و ... داریم که میتوانیم درباره آنها تولید محتوا کنیم و در همه محتواها اعم از فیلم، گفتگو، آموزش، تبلیغ، بازی و ...، از این زبانها استفاده کنیم. راهاندازی پویشهایی برای مشاعره، داستانگویی و ... به زبانهای محلی و ایجاد فرهنگ لغت برخط در زبان فارسی، ازجمله دیگر پیشنهاداتی بود که صالحی در این خصوص عنوان کرد.
دبیر انجمن ویرایش و درستنویسی به اهمیت بعد جهانی روایتها هم اشاره و خاطرنشان کرد: در عرصه جهانی اتفاق خوبی افتاده و داستانها، رمانها، فیلمها، اسطورهها و ... اهمیت یافته است که این برای ایجاد جایگاهی ویژه برای زبان فارسی میتواند حائز اهمیت باشد. بهویژه که روایتهای غیرغربی در دنیا خواهان و طرفدار پیدا کرده و مردم از آنچه که در لندن، نیویورک و ... میگذرد، خسته شدهاند و به دنبال روایتهایی هستند که هم به لحاظ روایت و موضوع و هم به لحاظ جغرافیا، نو باشد. اگر ما بتوانیم آثار ماندگار وطنی و بومی خود را به زبان انگلیسی بازتولید کنیم، اتفاق خیلی بزرگی خواهد افتاد و ضمن آشنایی دنیا با اسطورهها و روایتهای بومی ایرانی، در مرحله بعد این روایتها به فیلم، رمان، بازی و ... تبدیل خواهد شد.
صالحی در پایان، انجام همه این اقدامات را منوط به برنامهریزی و سیاستگذاری شأن دانست و با تأکید بر تلاش برای شأن زبان فارسی و شأن زبانهای محلی، دستاورد این تلاشها را طراحی یک اقتصاد زبانمحور اعلام کرد.
در بخش بعدی این برنامه، سید حسین شهرستانی به نسبت زبان فارسی و زبانهای محلی در ایران اشاره و با اتصال آن به وضعیت زبانهای قومی در عصر سرمایهداری متأخر (عصر پستمدرن) گفت: ایران فرهنگی قلمروییست از ماوراءالنهر تا مدیترانه. اتفاقی که در طول تاریخ درخصوص ایران افتاده، این بوده که اقوام و قومیتهای مختلف تحت مفهوم و امپراتوری ایران به مثابه یک نظام ارزشی و ایده و فرهنگ، گردهم آمدند. به شهادت هگل، برای نخستینبار آنچه که ما به عنوان دولت-ملت از آن یاد میکنیم، در ایران رخ داده است. پیش از آن جوامع یا به صورت قبایل پراکنده و یا تحت اجبار و ساماندهی دستوری امپراتوری زندگی میکردند. بنابراین در ایران برای اولینبار وحدت در کثرت و کثرت در وحدت، به وجود آمد و اقوام مختلف تحت یک فرهنگ فراقومی گردهم آمدند و یک ملت تاریخی به وجود آمد که شاهنامه فردوسی، سند این کلیت فرهنگی فراقومیست. در این کلیت فراقومی، ایرانی یک قوم نیست درحالی که عرب، کرد و ... یک قوم هستند. ایرانی یک فراقوم است چنانکه زبان فارسی، یک زبان قومی نیست؛ یک زبان بیناقومیست. زبان فارسی جهت وحدتبخش این هویتهای قومی و زبانی پراکنده است. بنابراین در این فلات ایران که در طول هزاران سال این هویت شکل گرفته، نسبت اصیلی بین زبان فارسی و زبانهای محلی و هویتهای قومی شکل گرفته است. پس این نسبت، نسبت تضاد نیست.
در عصر جهانیشدن، یک هویت جهانی به وجود آمده که ذیل سرمایهداری میخواهد تمام تمدنها را در خود حل کند. در پی این جهانیسازی، یک مانع وجود دارد. بزرگترین مانع در برابر جهانیشدن، دولتها و فرهنگهای ملی مثل ایران، چین، کشورهای آمریکای لاتین و ... هستند که در برابر هژمونی نظم جهانی، مقاومت میکنند.استاتژی آنها خرد کردن فرهنگهای ملی به فرهنگهای خرد است. هویتهای خرد فروملی در پناه هویت قدرتمند ملیست که میتوانند ادامه حیات دهند وگرنه در برابر قدرت عظیم هویت جهانی، قدرت تابآوری ندارند. سرمایهداری جهانی هم هویتهای ملی و هم هویتهای محلی را تخریب میکند و اینجا توجه به هویتهای قومی و زبانهای محلی نه برای شکوفایی آنها بلکه برای شکستن مقاومت آنها در برابر هویت جهانیست تا جهان یکدست شود. لذا نه هویت فرهنگی ملی و نه هویت قومی باقی خواهند ماند. همه تبدیل به کالاهای مصرفی بیهویت در نظام جهانی خواهند شد. لذا مراقب باشیم هم جانب هویتهای قومی باشیم و هم، مراقب باشیم نظام سرمایهداری جهانی، از ستیز بین هویت قومی و هویت ملی سوءاستفاده نکند.
گزارش از: فریبا رضایی