شهید آوینی و مسئله مردم‌پایگی فرهنگ

حسین تدین، عضو پژوهشکده فرهنگ پژوهشگاه
شهید آوینی و مسئله مردم‌پایگی  فرهنگ

«به معنای واقعی کلمه؛ شهید آوینی یک الگو است.»[1] 20 فروردین، 29مین سالروز  شهادت سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی بهانه‌ای است تا به اندیشه‌های این  هنرمند متفکر متعهد انقلابی نگاهی کنیم تا بلکه با عنایت خود او بتوانیم قسمتی از  مسائل و مشکلات فرهنگی کشور را در دولت مردمی برطرف سازیم. دولت سیزدهم با انتشار  سند تحول و اشاره به مردم‌پایه بودن آن در پی محور قرار دادن مردم در همه امور  کشور است و در این بین، فرهنگ جایگاه خاصی دارد، چرا که غلبه و شکست ملت‌ها به آن  وابسته است. «ملت غالب، ملتی است که فرهنگش غالب است. غلبه فرهنگی است که می‌تواند  غلبه اقتصادی و سیاسی و امنیتی و نظامی و همه چیز را هم با خود به دنبال بیاورد.»[2]

 امروز از مسئولان فرهنگی کشور این مطالبه وجود دارد که با  عنایت به شعار مردم محوری در این دولت ، بعد از گذشت سال‌ها، وقت آن رسیده باشد که  به برخی از دغدغه‌‌های شهیدآوینی برای سامان دادن به امور فرهنگی کشور رجوع شود.  یکی از این دغدغه‌‌های سید شهیدان اهل قلم این بود که مردم، اداره فرهنگ خود را به  دست بگیرند. به خصوص آنکه رهبر معظم انقلاب سال‌ها پیش به فعالیت‌های مردم‌پایه در  حوزه فرهنگ اشاره فرموده و تداوم آن را برای بهبود وضعیت فرهنگ کشور مفید دانسته‌اند.  همان جایی که برخی مسئولین ما از آن غافل شده‌‌اند. رهبر معظم فرمودند: «آن جوان‌هایی  که در تهران، در شهرهای گوناگون، در استان‌های مختلف، در خود مشهد، در بسیاری از شهرهای  دیگر کار فرهنگی می‌کنند، با اراده‌ خودشان، با انگیزه‌ خودشان ـ کارهای بسیار خوبی  هم از آن‌ها ناشی شده است که از بعضی از آنها ما بحمدالله اطّلاع پیدا کردیم ـ کار  را هرچه می‌توانند به‌طور جدّی دنبال کنند و ادامه بدهند. بدانند که همین گسترش کار  فرهنگی در بین جوان‌های مؤمن و انقلابی، نقش بسیار زیادی را در پیشرفت این کشور و در  ایستادگی ما در مقابل دشمنان این ملّت، ایفا کرده است.»[3]

آوینی همواره یکی از رایج‌ترین مسائلی که دائماً آن را در مواجهه خواص  و روشنفکران جامعه گوشزد می‌کرد و شرط موفقیت در هنر و فرهنگ را وابسته به آن می‌دانست،  موضوع«روی آوردن به مردم» بود. او در موارد مختلف، روی آوردن به مردم را راه‌حل بسیاری  از گره‌های فرهنگی می‌دانست. مواجهه مردم و هنر و ارتباط مسئولین و اصحاب فرهنگ با  مردم بسیاری از دردها را درمان کرده و اهداف را سهل‌الوصول می‌کند. آوینی، دوری  اهالی هنر مدرن از مردم را یکی از عیوب آنان می‌داند که ضمن ایجاد مشکلات ارتباطی  با جامعه، نوعی استبداد درونی برای روشنفکران نیز ایجاد کرده است. او ارتباط گرفتن  با مردم را تنها مختص یک شاخه از فرهنگ نمی‌داند و معتقد است تمامی شاخه‌هایی که  در این موضوع حرف برای گفتن دارند باید در رابطه خود با مردم تجدید نظر کنند.[4] 

 او معتقد است هر چند ذائقه عمومی به ساده‌پسندی و تفنن خو کرده است،  اما این پیش از آنکه به مردم بازگردد به ماهیت متجاوز و فریب‌کار تمدن غرب باز‌می‌گردد  که انسان را نیازمند غفلت‌پرستی و گریز از مرگ آگاهی می‌خواهد.[5] بایستی مسئولین فرهنگی  کشورمان آگاه باشند که تقلیل فرهنگ به سرگرمی و تجاری‌سازی از شیوه‌های نفوذ و  براندازی ایدئولوژیکی است[6] که غرب برای سیطره استکبار  فرهنگی خویش آن را به واسطه دوستداران خود در کشورهای هدف به اجرا در‌می‌آورد. این  دوستداران غرب از نگاه آوینی همان روشنفکران قلابی هستند که خود، اندیشه مسموم غرب  را به جامعه تزریق کرده و سپس به نام دوری از عوام‌زدگی، فرهنگ و تولیدات آن را به  سوی روی آوردن به مخاطب خاص و پشت کردن به مخاطب عام توجیه می‌کنند و اصرار دارند  که بگویند ذائقه مردم عام، ذائقه مناسبی برای تولید در عرصه فرهنگ و هنر نیست.  آوینی با این نگاه و آفتی که از آن برمی‌خیزد می‌نویسد:

   «روی آوردن به مردم لزوماً با افتادن در دام ابتذال همراه نیست و اصلا  همین تفکر ریشه در تفرعن و عجب و حماقتی دارد که روشنفکران قلابی این مرز و بوم به  آن گرفتارند. آنها ناآگاهی مردم را بهانه توجیه انقطاع تاریخی خویش از مردم گرفته‌اند.»[7]

    این در حالی است که خود این روشنفکران قلابی در این ناآگاهی مردم، سهم  اصلی را به عهده دارند. روشنفکر چه اصیل آن و چه قلابی به عنوان یک تصمیم‌ساز در  جامعه مطرح بوده و از موجبات اصلی آغاز و عدم آغاز حرکت‌های مردم پایه هستند و  باید بدانیم که حرکت‌های مردم پایه هرگز بدون آگاهی صورت نمی‌پذیرد. لذا مسئولیت  خطیر روشنفکر به عنوان آگاهی بخش حرکت‌های مردم پایه نمود بارزی می‌یابد. حال اگر  روشنفکر قلابی در بدنه تصمیم‌سازی جامعه رسوخ کند در آنجا که نیاز است مردم آگاهی  داشته باشند تا حرکت‌های مردم پایه خویش را شروع کنند، این آگاهی را از آنها دریغ  داشته و بلکه در مواقعی، روشنفکران اصیل را، که به افزایش آگاهی مردم در خصوص  موضوعات مورد نیاز آنها همت می‌گمارند، مورد تخطئه قرار داده و آنها را محکوم به  عوام‌زدگی و ایدئولوژی‌زدگی می‌کنند. آوینی با مخاطب قرار دادن مسئولین دلسوز  فرهنگی کشور آنها را از گرفتار شدن در ابتذال هنر متفرعن روشنفکر قلابی بی‌اعتنا  به مردم برحذر داشته و معتقد است که در هنر این متفرعنان خصوصا سینمای آنها«  فرهنگ، تاریخ، هویت ملی و واقعیت حیات اجتماعی این مردم انعکاسی ندارد.»[8] 

   واگذاری هدایت فرهنگ به دست مدعیانی  که خود را بالاتر از مردم و نخبه می‌دانند، یکی از بزرگترین آفت‌‌های فرهنگ است که آوینی به آن نظر دارد. کسانی که با دست کم گرفتن مردم به عنوان مخاطبان اصلی محصولات فرهنگی، آن‌ها را در تصمیم‌گیری‌های خود دخالت نمی‌دهند و براساس معیارهای روشنفکری خود پیش می‌روند. او در همین زمینه می‌نویسد:

«اطلاق «توده‌ها» به مردم لفظ تحقیرآمیزی است که بیشتر از همه ریشه  در ایدئولوژی مارکسیسم دارد. همان تفکری که به مردم «توده‌های ناآگاه» اطلاق می‌کند،  روشنفکران را «نخبگان جامعه» می‌داند و قیادت و هدایت مردم را نیز به این مدعیان  واگذار می‌کند.»[9] 

   مرور تفکرات آوینی در باب دغدغه‌های فرهنگی، امروزه می‌بایست بیشتر از گذار و گذر باشد. اجرایی شدن«جهاد تبیینِ» مدنظر مقام معظم رهبری در عرصه فرهنگ و مدیریت فرهنگی که یک امر مردم پایه است، با استفاده از تفکرات کسانی همچون سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی می‌تواند دگرگونی‌‌های شگفت‌آوری را به همراه آورد و غفلت از همین ریشه‌هاست که کمبودهای غیر قابل جبرانی در برخی مقولات فرهنگ و هنر ایجاد کرده است.


پی‌نوشت‌ها

[1] - بیانات مقام معظم رهبری در دانشگاه  فرهنگیان، 19/2/97

[2] - بیانات مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ حکم ریاست  جمهوری، 12/5/72

[3]-  بیانات مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی،1/1/93

 [4] - مولایی، نجمه‌ السادات(1396). روایت آوینی از دیکتاتورهای  فرهنگ. خبرگزاری تسنیم.

 [5] - آوینی، سید مرتضی (1393). مقاله سینما و مردم، در آینه  جادو، جلد سوم، انتشارات واحه.

 [6]  - Bezmenov, Yuri(1984). Love Letter to  America. Los Angeles: Almanac Panorama .

[7] - آوینی، سید مرتضی (1393). مقاله سینما و مردم، در آینه  جادو، جلد سوم، انتشارات واحه.

  [8] - همان

 [9] - آوینی، سید مرتضی (1393). مقاله سینما و مخاطب، در آینه  جادو، جلد سوم، انتشارات واحه.

    

    

      

برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید