پرسهزنان در ژانر کتابهای تاریخی
معرفی کتاب اقتصاد کتب تاریخی در ایرانیکی از شاخصهایی که توسعه فرهنگی، مدیون آن است، کتاب و کتابخوانی است، ازاینرو سنجش و ارزیابی این شاخص از رهگذر پژوهشهای گوناگون، همواره مورد توجه اصحاب فرهنگ بوده است. در این میان، مطالعة ژانری خاص تحتعنوان کتابهای تاریخی، اقتصاد آن و علت اقبالش از سوی جماعتی خاص از اهل کتاب، محورهایی است که علی فتوتیان و اکبر محمدی در کتاب اقتصاد کتب تاریخی در ایران به کنکاش در آنها روی آوردهاند. این کتاب بهزودی از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر خواهد شد.
یک دهه نشر با افزایش عناوین و کاهش شمارگان
نویسندگان که عمده دادههای خود را از اطلاعات خانة کتاب دریافت کردهاند، نشان میدهند که وضعیت نشر از ابتدای انقلاب تا به امروز، از نظر عناوین کل، روندی روبهرشد و افزایشی داشته و از سالهای منتهیبه دهة 90، صورتی جهشی یافته است. بهزعم پژوهشگران این پژوهش، افزایش تعداد واحدهای انتشاراتی، تخصصیشدن فعالیت آنها و گسترش شاخههای مختلف علوم و رشتههای درسی در دانشگاهها از عوامل ایجاد این روند صعودیاند. این در حالیست که متوسط شمارگان کل، روندی کاهشی داشته و دقیقاً در دهۀ پایانی قرن، روند نزولی سرعتی بیشتر یافته است که مهمترین علل این مسئله را میتوان افزایش نرخ ارز و گرانی کاغذ دانست.
فتوتیان و محمدی در بخش اصلی پژوهش خود، نشان میدهند که نشر کتابهای تاریخی از نظر تعداد عناوین کتاب در چهل سال پس از انقلاب اسلامی در ردۀ هفتم قرار دارد و کتابهای کمکآموزشی، دین، کودک و نوجوان، ادبیات، علوم عملی و علوم اجتماعی، در رتبههای یک تا شش جای گرفتهاند. مطابق ردهبندی دیویی کتابهای تاریخی، کتب مربوط به انقلاب و جمهوری اسلامی ایران، 53 درصد از مجموعه عناوین کتابهای تاریخی را شامل میشوند. پس از آن نیز آثار مربوط به تاریخ محلی و قومشناسی با 15 درصد، دورۀ پهلوی با 9 درصد، کتب انقلاب مشروطه و قاجاریه با 6 درصد، و تاریخ پیش از اسلام با 6 درصد قرار دارند.
صفحات تاریخی در انبارهای دولتی
نویسندگان کتاب اقتصاد کتب تاریخی در ایران اذعان میکنند که آمار تولید کتاب را نمیتوان بهعنوان شاخصی برای گرایش کتابخوانان در موضوعات مختلف حوزة تاریخ در نظر گرفت؛ چراکه بخش عظیمی از کتابهای مربوط به حوزۀ انقلاب و جمهوری اسلامی، مربوط به نشرهای دولتی، سازمانی و اداری است که برخی از آنها در بازار عرضه نمیشوند و در انبارها تا سالیان متوالی باقی میمانند.
محمدی و فتوتیان در بخشهای مختلف پژوهش خود، به دادههای اسنادی بسنده نکرده و از روش مصاحبه نیز برای غنیسازی اثرشان بهره بردهاند. آنها براساس مصاحبههای انجامشده با ناشران خصوصی و دولتی نشان میدهند که به دلیل توجه نشرهای دولتی به بازۀ زمانی انقلاب اسلامی و رویدادهای مرتبط با آن و توجه ناشران مذهبیِ دولتی به صدر اسلام و تاریخ اسلامی، بسیاری از ناشران خصوصی، هم از نظر معیارهای روشنفکرانه و هم بهخاطر کسب درآمد، طیف دیگری از مخاطبان را بهعنوان جامعة هدف خود نشانه گرفتهاند: مخاطبانی که به مطالعۀ تاریخ پهلوی و معاصر و ایران باستان علاقهمندند.
روند پژوهشی این کتاب حاکی از آن است که چون ناشران خصوصی در بسیاری از موارد مانند پرداخت حق تألیف، گرفتن تبلیغات تلویزیونی و نمایشگاه و جوایز دولتی، توان رقابت با ناشر دولتی را ندارند، مرجع رقابتی خود با ناشران دولتی را در موضوع و گرایش مخاطب در نظر میگیرند؛ لذا ناشران خصوصی با پرداختن به تاریخ پهلوی، مشروطه و ایران باستان، بخشی از مخاطب را همواره همراه خود میسازند.
چه کسی میخواند؟ چه چیزی میخواند؟ چقدر میخواند؟
کتاب اقتصاد کتب تاریخی در ایران برای بررسی وضعیت کتابخوانی در کشور به سراغ پیمایش ملی مصرف کالاهای فرهنگی در ایران نیز میرود؛ پژوهشی که سال 1398 در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به ثمر رسیده و میزان و نحوة استفاده از کالاهای فرهنگی توسط ایرانیان را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است. نویسندگان کتاب با مراجعه به اثر مذکور، درصدد توصیف مجدد رده سنی و موقعیت منزلتی جماعت کتابخوان برآمدهاند. آنها مطابق دادههای پیمایش ملی مصرف کالاهای فرهنگی در ایران در حالت کلی، در ردههای سنی 15-25 سال، بیشترین آمار کتابخوانی، و در ردۀ بالاتر از 64 سال، کمترین میزان این فعالیت فرهنگی، گزارش شده است، اما در حوزه کتابهای تاریخی، بیشترین آمار کتابخوانی مربوط به افراد بالاتر از 64 سال است و سپس افراد میانسال ردۀ سنی 41-64 قرار دارند. همچنین بهلحاظ جنسیت، زنان بیشتر از مردان کتاب میخوانند و وضعیت در حوزة کتب تاریخی نیز به همین منوال است. از سوی دیگر طبق نتایج پیمایش مصرف کالاهای فرهنگی در ایران با افزایش سطح تحصیلات، میزان کتابخوانان افزایش مییابد و همین مسئله در مورد کتابهای تاریخی نیز صدق میکند. علاوهبراین، افراد دارای درآمد بدون کار مانند بازنشستگان، بیشترین مخاطب آثار تاریخیاند و با افزایش منزلت شغلی و پایگاه اقتصادی، به حجم کتابخوانان افزوده میشود. از سوی دیگر، افراد طبقۀ متوسط به بالا در هر دو آمار مربوط به کتابخوانان و کتابخوانان تاریخی، بیشترین سطح مطالعه را دارند و افراد دارای درآمد بدون کار بیشتر از دیگران کتابهای تاریخی؛ و خانهدارها کمتر از دیگران کتابهای ادبیات و شعر و تاریخی میخوانند. با افزایش پایگاه اقتصادی، خواندن کتابهای تخصصی، روانشناسی و تربیتی، اجتماعی ـ سیاسی و تاریخی افزایش مییابد.
فتوتیان و محمدی بر اساس آمارهای برگرفته از پیمایش ملی مصرف کالاهای فرهنگی در ایران مدعی میشوند که قشری از جامعه بیشتر به سمت مطالعة تاریخی میرود که فراغتی برای آگاهی تاریخی ـ اجتماعی دارد. همینطور در بحث کتابهای الکترونیک، کتابهای صوتی تاریخی نسبت به کتابهای چاپی تاریخی از نظر ردهبندی در وضعیت بهتری قرار دارند. مخاطبان اصلی کتابهای صوتی، نابینایان، کمبینایان و افرادیاند که مشغولیت یدی دارند و درعینحال میتوانند با گوشدادن کتاب مطالعه کنند.
ظهور قشری جدید در تاریخ تاریخیها
کتاب اقتصاد کتب تاریخی در ایران نشان میدهد، بیشترین آمار مطالعۀ کتاب مربوط به دانشجویان و دانشآموزان است، اما این قشر بیشتر از همه به سمت کتابهای تخصصی و درسی گرایش دارند. کتابهای عمومی، روانشناسی و کودک نیز در میان زنان خانهدار بیشترین مخاطب را داراست. بر این اساس، در میان سالخوردگان، بازنشستگان و اعضای طبقات بالا باید به دنبال گرایش به سمت آگاهی تاریخی بود. نویسندگان در کنار دادههای ارائهشده و از خلال مصاحبههایشان، از گروه دیگری یاد میکنند که به مطالعات تاریخی گرایش دارند. این دسته افراد، برخلاف گروه اول، چندان به مطالعۀ آثاری تاریخی روی نمیآورند که وجه نیمهعلمی یا علمی دارند و بیشتر از همه به دنبال کتابهایی هستند که از صورتی عامهپسند و ایدئولوژیک برخوردارند. این قشر، که تحت عنوان پرسهزنان و مصرفکنندگان فضای فرهنگی از آنها یاد شده است، با حضور در مراکز مدرن فروش کتاب، همچون کافهکتابها و شهر کتابها، بهنحوی قصد رشد سرمایۀ فرهنگی و وانمود کردن خود بهعنوان فردی کتابخوان را دارند، اما چون این دسته افراد کتابخوان حرفهای نیستند، مشخصاً به سمت کتابهای علمی، تخصصی و پیچیده نمیروند و کتابهای ساده و عامهپسند در انتخاب این دسته افراد قرار خواهند گرفت. درعینحال، کتابخوانهای حرفهای، برای تمیزدادن خود، سعی میکنند از کتابفروشیهای سنتی خرید کنند. یکی از شگردهای کافهکتابها برای جلب پرسهزنان فرهنگی، استفاده از ابزارآلات تزیینی، پخش موسیقی، محلهایی برای قرار ملاقات گذاشتن و... است. قشر جوانی که سرمایۀ فرهنگی اندکی دارد با حضور در محلهای فرهنگی، که اکثراً در کنار برترین دانشگاههای ایران قرار دارند، به مصرف فرهنگی از فضا میپردازد. پس میتوان عنوان کرد که شکلگرفتن ژانر جدیدی در کتب تاریخی، به ظهور قشر جدیدی از مصرفکنندگان فرهنگی کتابخوان یا پرسهزنان کتابفروشیهای مدرن وابسته است؛ افرادی که به سمت کتابهای ساده، رمانهای تاریخی و تاریخنویسی عامهپسند گرایش دارند.
فتوتیان و محمدی، ضمن اشاره به این قشر نوظهور کتابخوان، مباحث خود را با این سوال به پیش میرانند که آیا صرفاً میتوان این گروه را دلیلی برای تغییر ژانر کتب تاریخی به سمت کتب عامهپسند و رمانهای تاریخی دانست؟
آنها پررنگشدن ژانر کتابهای عامهپسند را در ربط و ارتباطی وثیق با ساحت سیاست یا، بهمعنایی دقیقتر، با اقتصاد سیاسی میدانند و برای فهم این ارتباط، به سراغ مؤثرترین عامل، یعنی تأثیرگذاری دولت بر اقتصاد نشر میروند: بازار کاغذ. طبق دادههای آماری و مصاحبههای انجامشده در کتاب اقتصاد کتب تاریخی در ایران، رشد قیمت کتاب بهعلت وابستگی 50 درصدی قیمت آن به کاغذ و از سوی دیگر وابستگی کاغذ به نرخ ارز صورت گرفته است. نویسندگان نشان میدهند، درحالیکه دولت برای حمایت از صنعت نشر و کتاب با اختصاص ارز یارانهای به واردات کاغذ، سعی در کنترل قیمت آن داشته، اما عملاً نهتنها قیمت کتاب کنترل نشده، بلکه حتی قیمت کاغذ و کتاب، سه برابر افزایش قیمت ارز بیشتر شده است. از همینرو، بسیاری از اختصاص یارانۀ واردات به بخش تولید کاغذ یا مصرفکنندۀ نهایی آن سخن میگویند.
نویسندگان بر اساس یافتههای خود بهویژه در مصاحبه با اصحاب کتاب اذعان میکنند که عدم تخصیص درست یارانه به صنعت نشر موجب شده است که ناشران، توان تولید کتاب علمی و تخصصی را از دست بدهند. به همین علت، آنها با ترجمه، تألیف و چاپ کتب عامهپسند، سعی در جلب گرایش مخاطب عمومی دارند تا با فروش ایندست کتابها، هم به سودآوری برسند و هم توان پیگیری ایده و دغدغۀ بنگاه انتشاراتی خود را داشته باشند.
کتاب اقتصاد کتب تاریخی در ایران، نوشته علی فتوتیان و اکبر محمدی بهزودی از سوی انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر منتشر خواهد شد.
معرفی از: سعیده زادقناد