سناریو‌های توسعه استارتاپ‌های حوزه مطبوعات

سناریو‌های توسعه استارتاپ‌های حوزه مطبوعات

طرح پژوهشی بررسی وضعیت استارتاپ‌های  حوزه مطبوعات و ارائه سناریوهای توسعه آن‌ها در ایران در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات انجام شد. 

به استناد این پژوهش، صنعت مطبوعات یکی از صنایع مهم و بزرگ فرهنگی در ایران است. این صنعت بزرگ دامنه بزرگی را از زیرساخت تولید، نشر و مصرف مطبوعات تا تولید، آماده‌سازی، سازماندهی و مصرف محتوا در انواع مختلف را شامل می‌شود. صنعت مطبوعات با توجه به گستره و تنوع بالایی که دارد بستر بکر و مهیایی برای حضور استارت‌آپ‌ها در این حوزه تلقی می‌شود. استارت‌آپ‌ها می‌توانند حضوربسیار پررنگی را در جای جای این صنعت داشته باشند و تحولات بسیار بزرگی را در این حوزه با تکیه بر فنآوری‌های نوین و چابکی، که یکی از اصول مهم استارت‌آپ‌ها است، ایجاد کنند.

مطالعه فعالیت استارت‌آپ‌های حوزه مطلوعات در کشور نشان داد که این مؤسسات کوچک ولی چابک سابقه‌ای کمتر از یک دهه (از سال 1392) دارند. همچنین این استارت‌آپ‌ها عمدتاً از طرف افرادی خارج از این صنعت ایجاد و مدیریت می‌شوند و عمده فعالیت آنها نیز در انتهای زنجیره مطبوعات (یعنی دسترس‌پذیری و مصرف محتوا و خبررسانی) است و کمتر آنها توانسته‌اند در حوزه‌های دیگر و نیز زنجیره کامل این حوزه وارد فعالیت شده و اثرگذار شوند. از این رو با رشد سرطانی بخش‌هایی از صنعت مواجه هستیم که در صورت ادامه آن می‌تواند برای صنعت مطبوعات خطرآفرین باشد. زیرا اگر صنعت مطبوعات نتواند رشد متوازنی داشته باشد نمی‌تواند اثرگذار خوبی داشته باشد و محتوای غنی‌ای نیز فرصت تولید و تهیه نخواهد داشت. از این رو با مشکلات عدیده‌ای در این زمینه مواجه خواهیم بود.

از طرفی نیز صنعت مطبوعات به دلیل وابستگی به سیاست‌های فرهنگی دولت و نیز احزابی خاص، نتوانسته رشد خوبی داشته باشد. از این رو در زمره صنایع ضعیف از منظر سرمایه‌گذاری و رشد قرار گرفته است. از طرفی نیز بستر اینترنت و شبکه‌های اجتماعی باعث شده تا افراد غیرحرفه‌ای به صورت کاملا آماتوری فعالیت‌هایی را در این حوزه انجام دهند. همین موضوع باعث شده تا سودآوری و جذابیت خوبی برای سرمایه‌گذاران نداشته باشد و حضور استارت‌آپ‌های قوی در این حوزه را شاهد نباشیم. ضعیف بودن یک صنعت و جذاب نبودن آن برای سرمایه‌گذاری یکی از عوامل بسیار مهمی است که مانع از شکل‌گیری و رشد استارت‌آپ‌ها در این حوزه می‌شود.

از عوامل مهم دیگر در این حوزه ضعف دانشی و فعالیت سنتی در اعضای بخش بزرگی از این صنعت است که این موضوع در نظر خبرگان این حوزه به صورت پررنگی دیده می‌شود. همین موضوع باعث می‌شود تا بخش بزرگی از این صنعت برای نوآوران و سرمایه‌گذاران ناشناخته باقی می‌ماند. از این رو نتایجی مانند پژهش حاضر حاصل می‌شود که در عمل شاهد عدم حضور و فعالیت‌های نوآورانه در زنجیره کامل صنعت مطبوعات هستیم. از طرفی نیز پژوهش‌های مناسبی در حوزه استارت‌آپ‌های فرهنگی و نیز صنعت مطبوعات تا کنون صورت نگرفته است.


این پژوهش براساس وضعیت فعالیت استارت‌آپ‌های حوزه مطبوعات و شناسایی نقش‌های مثبت و منعی، عوامل موثر بر رشد، شکست و موانع شکل‌گیری، فرصت‌های کلیدی، بازیگران حوزه مطبوعات، نقش دولت (برگرفته از مصاحبه‌ با نخبگان) چند سناریو را در رابطه با آینده کوتاه‌مدت و میان‌مدت استارت‌آپ‌های حوزه نشریات اداوری در ایران ترسیم می‌کند:

سناریو اول: استارت‌آپ‌های حوزه مطبوعات تحول چندانی را شاهد نخواهند بود و رشدی اندک و توأم با کندی را تجربه خواهند کرد. تمرکز استارت‌آپ‌ها همچنان بر استارت‌های خبررسانی عمومی خواهد بود و تحول چندانی در استارت‌آپ‌های تولید محتوا و استفاده از هوش مصنوعی در حوزه مطبوعات نخواهیم بود. فعالیت در حوزه نامناسب، فعالیت محدود، ایده‌مند نبودن، نگاه به کالایی کردن خبر و درآمدزایی از آن، نبود قوانین شفاف، سرمایه گذاری پایین در حوزه استارت‌آپ‌ها، مقاومت در مقابل تغییرات در مطبوعات سنتی و کلاسیک،  غالب بودن نگاه سنتی حاکم بر مطبوعات، نبود نوآوری در بدنه مطبوعات، ممانعت از ورود افراد جدید با ایده‌های جدید، کاهش روزافزون مخاطبان، ضعف در سودآوری برای جذب سرمایه گذاران جذابیت کم در سودآوری، بازار کوچک حوزه مطبوعات، وضعیت روبه افول صنعت مطبوعات، گنگ بودن جایگاه استارت‌آپ‌ها در کشور، سوگیرهای حزبی، ضعف در زیرساخت و... از جمله دلایلی است که تحول زودهنگام را در حوزه استارت‌آپ‌ها ممکن نمی‌کند. بدیهی است مسائل موجود در آینده نیز دامنگیر استارت‌‌آپ‌های این حوزه خواهد بود و تا زمانی که این مسائل از طرف نهادهای حاکمیتی و خود استارت‌آپ‌ها شناسایی و اصلاح نشوند نمی‌توان امیدی به رشد شایسته این حوزه داشت.

بنابراین در این سناریو که یکی از سناریوهای محتمل و بدون تغییر در سیاستگذاری‌ها و وضعیت موجود تدوین شده، به نظر نمی‌رسد شاهد آینده‌ای نه‌چندان مطلوب در این حوزه باشیم. البته باید توجه داشت، زمانی‌ که این حوزه‌ها در چنین سطحی هستند دو موقعیت شکست و یا آغاز رشد در انتظارشان خواهد بود. اگر توجهی به مسائل این حوزه نشود، این استارت‌آپ‌ها به تدریج به حاشیه رانده می‌شوند و رو به افول خواهند بود. اگر توجه شایسته‌ای به این حوزه صورت گیرد و مسائل مرتبط با نهادهای حاکمیتی و قانون‌گذاری به تدریج به این حوزه توجه داشته باشند می‌توانیم این مقطع را به عنوان نقطه شروعی برای رشد این حوزه در نظر بگیریم. به نظر می‌رسد توجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این حوزه و پذیرش پژوهش‌هایی بنیادی و کاربردی در مقطع کنونی، مانند پژوهش حاضر، نشانه‌هایی از این امر باشد. البته در چنین شرایطی هم نمی‌توان تحول زیادی را در این حوزه در آینده شاهد بود.


سناریو دوم: استارت‌آپ‌های مرجع و محل رجوع اکثر مردم، استارت‌آپ‌های واسط خواهند بود که خود اقدام به تولید محتوا نمی‌کنند و مقالات، گزارش‌ها، یادداشت‌ها و اخبار را از مراکز تولید محتوا جمع‌آوری، دسته‌بندی و مبتنی بر نیازهای جامعه مخاطب در اختیار آنها قرار می‌دهند. در عمل این نوع استارت‌آپ‌ها به جهت اینکه درگیر تولید محتوا نمی‌شوند، می‌توانند سبکبال بوده و حرکت سریع و رو به رشدی را می‌توانند تجربه کنند. این نوع استارت‌آپ‌ها به نظر می‌رسد می‌توانند در سطح شرکت‌های کوچک و متوسط باشند و با توجه به کوچک بودن و تمرکز بر حوزه دسترس‌پذیری (یک حوزه مشخص) که ارتباط مستقیمی با مخاطبان و جامعه مصرف کنندگان دارند، می‌توانند سریع‌تر با تحولات فناورانه همراه شوند و با سرعت بیشتری خودشان را با نیازهای مخاطبان همگام سازند. از این رو، سرعت به‌اشتراک‌گذاری اخبار، رشد حوزه محتوا، و فرصت‌های کلیدی از جمله نوآوری در مطبوعات، مخاطب محوری و تمرکز بر محتوا از جمله عوامل تاثیر گذار در این سناریو هستند. چنین سناریویی می‌تواند، سناریویی خوش‌بینانه باشد. در این زمینه باید توجه داشت که تا زمانی که تحولاتی در این حوزه از طرف نهادهای حاکمیتی رخ ندهد، و همچنان مشکلات موجود پابرجا باشند، سرعت رشد چنین استارت‌آپ‌هایی نیز پایین خواهد بود و همچمان جذابیتی برای سرمایه‌گذاران نخواهد داشت و در نتیجه رشد مطلوبی را شاهد نخواهیم بود. همچنین با توجه به وابستگی چنین استارت‌آپ‌هایی به سایر زنجیره‌های حلقه صنعت مطبوعات و وجود ضعف در آنها می‌تواند مانعی در تحقق این سناریو باشد. از طرفی نیز عدم استقبال از نوآوری‌ها در کل زنجیره صنعت مطبوعات، نبود انگیزه و توان در بازیگران اصلی صنعت مطبوعات برای شرکت در فعالیت‌های استارت‌آپی، وجود مشکلات اداری و قانونی در ثبت و فعالیت استارت‌آپ‌ها و کمی سرمایه‌گذاری در این حوزه توسط سرمایه‌گذاران موانعی هستند که در این حوزه وجود دارند و ابهام‌هایی را در تحقق این سناریو ایجاد می‌کنند.

 سناریو سوم: از میزان تمرکز استارت‌ آپ‌ها در تهران کاسته و در سراسر کشور به‌ویژه مراکز استان‌ها توزیع خواهد شد و نقش سایر استان‌ها در جریان‌سازی خبری مبتنی بر استارت‌آپ‌ها افزایش خواهد یافت.دسترسی گسترده به ابزارهای مبتنی بر فناوری و استفاده از اینترنت به‌صورت تقریباً مساوی در سراسر کشور و سرعت اشتراک‌گذاری اخبار، رشد حوزه محتوا و استقبال مردم از استارت‌آپ‌های خبررسانی عمومی می‌تواند در این حوزه تاثیرگذار باشد. تحقق چنین سناریویی به ظهور شرایطی وابسته است که باید محقق شوند و زمینه چنین تحولاتی را ایجاد کنند.

تحول در نوع مواجهه نهادهای حاکمیتی با استارت‌آپ‌ها و فعالیت‌های استارت‌آپی و حمایت همه جانبه از آنها در سطح کشور، ایجاد انگیزش در فعالان استارت‌آپی و نوآوران برای فعالیت‌های گسترده در این حوزه، پشتیبانی قانونی و ادرای نهادهای حاکمیتی از فعالیت‌های استارت‌آپی، رشد همه‌جانبه و فعالیت گسترده همه زنجیره‌های موجود در صنعت مطبوعات از تولید محتوا گرفته تا مدیریت، سازماندهی، توزیع و دسترس‌پذیری، از جمله محورهایی هستند که لازم است تحولات گسترده‌ای در آنها رخ دهد تا چنین سناریویی محقق شود. از این رو این سناریویی خوش‌بینانه و البته غیرمحتمل است. زیرا نشانه‌هایی از چنین تحولاتی را امروزه در صنعت مطبوعات شاهد نیستیم. بنابراین احتمال بروز چنین مواردی بسیار ضعیف است.




برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید