پوشش از مصادیق تعلق به فرهنگ است

پوشش از مصادیق تعلق به فرهنگ است

طیبه عزت اللهی‌نژاد دکترای پژوهش هنر و عضو هیات علمی پژوشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، یکی از مولفه‌های متمایزکننده جوامع از یکدیگر را پوشش دانست و گفت: یکی از مؤلفه‌های مهم متمایزکننده جوامع از یکدیگر پوشش است. پوشش یکی از مصادیق مهم نمایش، تعلق به گروه، فرهنگ و ایدئولوژی است.

عزت‌اللهی‌نژاد در  گفتگو با خبرگزاری فارس گفت: دخالت مستقیم سیستم حاکم در این مسئله در تاریخ موجب معضلات و مشکلاتی شده است بطور مثال وقتی در اوایل سده چهاردهم شمسی قانون متحدالشکل شدن لباس صادر می‌شود، این قانون به افراد می‌گوید که اگر شما این سبک پوشش را نداشته باشید، نه تنها  از جامعه ترد می‌شوید بلکه متحمل پرداخت هزینه مادی هم هستید. وقتی سیستم حاکم چنین دخالتی می‌کند، شما نه تنها  سرمایه تاریخی تهی می‌شوی و هویتت را از دست داده‌ای، بلکه مورد غضب و امر سلبی هم قرار می‌گیرید. اسناد مکتوب نشان می‌دهد که به طور مثال فلانی چون کلاه اجباری دولتی را استفاده نکرده بود، جریمه شد.

لباس زبان بدن و هویت مردم است

وی درباره تاثیر بیشتر آسیب تغییر پوشش روی زنان گفت: وقتی با کهنسالان در این حوزه صحبت می‌کنیم، مخصوصاً در حوزه زنان، می‌بینیم زنان و جامعه‌ای که سنتی‌اند پوشش برایشان بسیار اهمیت دارد، پوششی که در طول تاریخ  و نسل به نسل به آن‌ها منتقل شده و جزئی از وجود اوست، حالا به او می‌گویند از فردا اجازه ندارد با آن ظاهر در جامعه حاضر شود و آنچه بصورت دستورالعملی است باید اعمال شود . به یکباره. افراد خلا سلاح هویت پوششی می‌شوند. کپی‌برداری از جامعۀ دیگری که اصلاً سنخیتی با فرهنگ بومی ندارد، آسیب‌زا می‌شود، مسلما افراد، مقاومت می‌کنند. این وجوه مشترک و کارهای غیرتخصصی  در حوزه فرهنگ در هر زمان مورد نقد است.

تغییر لباس‌، قدرت اقوام را از میان می‌برد

عزت‌اللهی‌نژاد درباره عمق آسیب‌ها بر پیکره فرهنگی و سنتی کشور گفت: جوامع سنتی رو به اضمحلال و تبدیل به زیرمجموعۀ قدرت غالب است. بطور مثال در جوامع عشایری، امروزه بعد از گذشت تقریباً یک سده، یک سرگشتگی عجیبی  را شاهدیم که نه از هویت تاریخی‌ پوشش خبری هست و نه هیچ خاطره و حافظه تاریخی در این مورد دارند.  در مطالعه میدانی هنگامی که از آن‌ها می‌پرسم ۵۰ سال یا ۶۰ سال پیش چه می‌پوشیدید؟ می‌گویند کت و شلوار. الزام متحدالشکل شدن لباس،  موجب شده تا یکباره از هویتشان تهی شوند و نه تنها نسل جوان و میانسالشان، بلکه نسل کهنسالشان هم هیچ حافظه‌ای از آن هویت پوششی ندارند. خب زبانشان که حفظ نشده، لباسشان که حفظ نشده، پس چطور می‌توانند متمایز بودن نسبت به جوامع دیگر را اعلام کنند؟ چطور می‌توانند قدرت خودشان را حفظ کنند؟ دیگر این‌ها تحلیل رفتند و زیر سیطره و قدرت جوامع قوی‌تر قرار گرفتند. وقتی در مراسم‌هایشان هم شرکت می‌کنید، هیچ نشانه‌ای از سنت در این مراسم‌ها نمی‌بینید. آن‌ها به یک دیگری  تبدیل شده‌اند.

حالا چه اتفاقی می‌افتد؟ قدرت تاریخی جوامع و افراد تضعیف می‌شود و افردا تبدیل به آدم‌های ضعیفی می‌شوند که تحت کنترل هستند‌، در هر دوره‌ای این اتفاق بیفتد، انسان‌ها  تحت کنترل می‌شوند، نه آن‌طوری که باید باشند و پیشینه تاریخی و ساختار جامعه‌اش آن را بازتولید کرده بلکه آنطوری را سیستم می‌خواهد.

نمایش «من پیشرفته دیگری» و الگو سازی

عزت‌اللهی‌نژاد در پاسخ به این سوال که چرا با وجود فقط چندسال وجود قانون متحدالشکل شدن لباس اثرات مخرب عمیقی در فرهنگ کشور ایجاد شد؟ جواب داد: چون بعدش هم به شکل‌های مختلف‌، لباس قومی تضعیف شد و  رسانه یک آدم پیشرفته موفق شهری را  دائما بازتولید کرد و در مقابل، سنت و افراد سنتی را انسان‌های ناموفق به نمایش گذاشت. مصداق «من» مرتب، شیک و موفق را فردی با پوشش شهری نشان داد. با این حرکت یک ارزش‌آفرینی خلق شد وافراد دیگر تمایلی برای بازتولید من تاریخی و سنتی خود نشان نداند و در این میان سیستم آموزشی نیز در نهادینه ساخت این ارزش‌ها نقش موثری را ایفا کردند.







برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید