بهترین راه احیای هنرهای سنتی خوانش جدید از آنهاست
نشست اول از سلسله نشستهای تخصصی سیاست هنر با موضوع «احیای هنرهای از یاد رفته ایران» روز چهارشنبه ۱۴۰۲/۵/۱۸ با حضور دکتر مهدی مکینژاد عضو هیئت علمی فرهنگستان هنر و دبیری دکتر هادی بابایی فلاح رئیس پژوهشکده هنر در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
هادی بابایی در ابتدای نشست با اشاره به برگزاری سلسله نشستهای تخصصی سیاست هنر، هدف از این سلسله نشستها را شناخت وجوه راهبردی و کاربردی هنرها در سطوح کلان سیاستی دانست. وی ضمن اشاره به موضوع احیای هنرهای از یاد رفته ایران، نقش وزارت فرهنگ برای احیای هنرهای از یادرفته را نقشی مهم ارزیابی کرد. هنرهایی که استخراج و بازیابی آنها از اساتید کهنهکار هنرهای سنتی، دشواریهای خاص خود را دارد.
مکینژاد سخنان خود را با نمایش فیلم کوتاه مستندی از تیشهزنی مرحوم استاد محمدقاسم اخویان آغاز کرد و ضمن ستایش فروتنی و بیآلایش بودن این استاد و استادان هنرهای سنتی، از شیوه کار ساده و کهن ایشان سخن به میان آورد. وی این سنت ظاهراً ساده تزئین آجر در سرزمین ایران را دارای سابقهای حداقل هزار ساله عنوان کرد.
عضو هیئت علمی فرهنگستان هنر در ادامه در خصوص سابقه تاریخی هنرهای ایرانی گفت: سالها پیش که کتاب حسین لرزاده را دیدم که در پشت جلد آن نوشته شده بود؛ «احیای هنرهای از یادرفته» اهمیت این موضوع برایم افزایش پیدا کرد و سعی کردیم در فرهگستان هنر نگاه تخصصیتری به موضوع داشته باشیم. دکتر مکینژاد با بیان خاطرات خود از گفتگوهای با مرحوم لرزاده، دغدغههای استاد برای حفظ هنرهای ایرانی در دورههای عسرت، تنگنا و سختی را یادآور گردید. مکینژاد از طریق نمایش یک نامه قدیمی که پاسخ مفصل مرحوم لرزاده به یک پرسش درباره معماری ایرانی را مکتوب داشت، اهمیت انتقال این هنرها به نسل بعد را یادآور گردید.
مکینژاد از طریق اشاره به هنرهای رایج در ادوار مختلف تاریخی، شرایط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی هر عصر در تغییرات هنرها را یادآور گردیدند. ایشان مراودات فرهنگی با غرب از دوره صفوی را واجد دو حالت مختلف دانستند؛ در حالت اول وجود خریداران غربی موجب رونق برخی رشتهها شد و در حالت دوم افزایش نفوذ فرهنگی غرب موجب کاهش هویت ایرانی دستههای دیگری از هنرها گردید. ایشان وزش طوفان مدرنیسم در طی صد سال اخیر را یکی از عوامل ویرانکننده هنرهای سنتی ایران دانستند؛ از حدود صد سال پیش، به بهانههای مختلف بسیاری از هنرهای گذشته با انگهای کهنگی و قدیمی بودن مواجه و از چرخه حیات طبیعی خود کنار گذاشته و به حاشیه رانده شدند. از این دوره بسیاری از هنرمندان به کار در کارگاههای خودشان محدود شدند.
مکینژاد با توجه به لزوم احیای هنرهای از یادرفته اشاره کردند که ابتدا ضروری است تا هنرهای از یاد رفته شناسایی شوند، خالقان آنها شناخته شود، از پیشکسوتان آن حوزهها تجلیل شود، مستندنگاری در قالب فیلم و نمایش انجام شود و دادهها ثبت و ضبط شوند تا بتوان به احیای آنها کمک کرد. در حوزه هنرهای ملی ایران در گذشته هیچ چیزی بیارزش نبود، به این دلیل که وجود مکان و شخصی که این هنر را خلق میکند اهمیت داشته است.
مکینژاد افزود: کسانی که مسئولیت دارند باید این هنرها را ثبت و مستندنگاری کنند ولی بهترین راه احیای این هنرها، خوانشهای جدید از آنهاست. در حوزه هنرهای از دست رفته، امروز کارهای بسیار خوبی انجام شده است؛ در استانها باور مجدد به هنرهای آن منطقه به وجود آمده و خوشبختانه دانشگاهها نیز خوشبختانه اقبال خوبی نسبت به این هنرها پیدا کردهاند. در گذشته این توجه از سوی نهادها وجود نداشت، در حالی که امروز طیف وسیعی از هنرها ثبت و ضبط میشود.
مکینژاد عنوان کرد که همگی باید بر آگاهیبخشی مردم نسبت به اهمیت هنرهای سنتی تمرکز داشته باشیم و در این مسیر علاوه بر دانشگاهها، فرهنگستان هنر، وزارت میراث فرهنگی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نقش مهمی ایفا میکنند.
گزارش از: نجمه تاجمهر