سند آمایش فرهنگ باید به سمت آسیبشناسی فرهنگی برود
نشست هماندیشی تدوین سند آمایش فرهنگ کشور دوشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۲ بهمنظور بحث و بررسی در خصوص اهداف و چشماندازهای این سند، با حضور قاسم زائری، کمیل قیدرلو، موسی عنبری، اسماعیل نوده فراهانی و محمدحسین هاشمیان و دبیری مهدی اکبری گلزار در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در ابتدای این جلسه قاسم زائری ضمن مروری اجمالی بر ضرورت و مراحل تدوین سند آمایش فرهنگ کشور، به موضوعات موردتوجه در بعد نظری این سند اشاره و تصریح کرد: یکی از موضوعات مهم موردتوجه در بعد نظری این سند، موضوع «جغرافیای فرهنگ» و توجه به اقلیمهای فرهنگی است. جغرافیای فرهنگی بعد ملی و فراملی دارد. در بعد داخلی، پهنههای فرهنگی بر اساس تقسیمات کشوری موردتوجه قرار گرفتهاند که این موضوع، باعث نادیدهگرفتهشدن پتانسیلهای فرهنگی شده است. در بعد فراملی نیز باید گفت جغرافیای فرهنگی ما در کشورهای همسایه امتداد دارد اما امکانهای آن به دلیل مرزهای ملی نادیده گرفته شده است. اهمیت توجه به «وحدت سرزمینی» در عین حفظ تنوع فرهنگی، توجه به «عدالت فرهنگی» با محوریت تحقق «رشد» در افراد، منطقه، شخصیتهای فرهنگی و ملی و ... و نهایتاً نگاه به موضوع «تمدن اسلامی» و توجه به نسبت خود با یک کل مطلوب به نام جهان اسلام که قدرت ایران در آن ظهور مییابد، ازجمله دیگر موضوعات نظری مهم موردتوجه در تنظیم این سند هستند.
در ادامه مهدی اکبری گلزار با اشاره به چهار بنیان مفهومی مطرحشده، به ارائه چشماندازها و اهداف پیشنهادی در تنظیم سند آمایش فرهنگ پرداخت و حاضران درباره آن به بحث نشستند.
در این خصوص موسی عنبری در تأیید برخی از بندهای این چشمانداز، با تأکید بر آنها اذعان کرد: از اصول موردتوجه در این چشمانداز، توجه به اصول شاخص جهانی در عین توجه به فرهنگ خودی، عدالت فرهنگی، توجه به انسجام در عین توجه به تکثر فرهنگی، پیشرفت فرهنگبنیان، توجه به فرهنگ اصیل و تاریخی خود و گسترش روابط و دیپلماسی فرهنگی، بسیار مهم و قابلتوجه هستند که بهخوبی در پیشنویس این سند دیده شده است. یکی از نکاتی که در بخش چشماندازها باید به آن پرداخت، درنظرگرفتن معنای جاعهشناختی فرهنگ در کنار دیگر معانی است.در تعریف جامعهشناختی فرهنگ، فرهنگ لزوماً قابل تقلیل به دین نیست. از اینرو باید شاخص دیگری از فرهنگ تعریف شود که معادل مطالعات فرهنگی امروز باشد. به همین دلیل معتقدم شاخص «سبک زندگی» که میتواند دربرگیرنده هنر، ورزش، تغذیه، بهداشت و ... باشد، باید در چشماندازها جایگاهی داشته باشد.
در ادامه کمیل قیدرلو سندنویسی از سوی سازمانها را در راستای مأموریتهای تعیینشده دانست و گفت: معمولاً در هر سازمانی مأموریتی تعریف و برای آن سند نوشته میشود. ما پیش از هر چیز باید بدانیم این سند در راستای چه مأموریتی تعریف شده و موارد استفاده از آن چیست. وقتی به مأموریت، قید زمان میخورد، چشمانداز ایجاد میشود که معمولاً در تدوین، آن را به ارزشها، اصول، قواعد حاکمه و ... محدود میکنیم. حفظ دین، وحدت، انسجام و ...، برخی از اصول و ارزشهای ما هستند که باید مشخص کنیم در کجای این سند هستند. تعیین اهداف در مرحله بعد از چشمانداز قرار میگیرد که درواقع معینکردن چشمانداز به زمان و امکانات است. مرحله بعد، تعیین راهبردهاست که همان مسیر تحقق اهداف است. هر هدفی میتواند چند مسیر تحقق داشته باشد که بنا به مدل تحلیلی خود مسیر را تعیین میکنیم. موضوع مهم دیگر، اهمیت وجود مدل مفهومی است تا در نسبت با آن، چشمانداز را تعریف کنیم. به نظر میرسد در پیشنویس این چشماندازها، درهمآمیختگی خاصی از چشمانداز، هدف، راهبرد، ارزشها و اصول و ... وجود دارد که اگر آنها باتوجه به منطق سندنویسی از یکدیگر تفکیک شوند، این حوزهها برای مخاطبان سند که درواقع اجراکنندگان آن هستند، شفافتر خواهد بود.
اسماعیل نوده فراهانی نیز بر ضرورت تمرکز بیشتر بر مفاهیم موجود در سند و توجه به معانی مختلف آنها و نسبتشان با مقولات دیگر تأکید کرد و اظهار داشت: یکی از موارد قابل بحث در سند، موضوع اقتصاد فرهنگ و صنایع خلاق است که باید بدانیم هدفمان در این زمینه چیست. اگر هدف، گسترش اقتصاد فرهنگ است، لایه اول آن مربوط به صنایع فرهنگی و گردشگری و لایه دورتر، مربوط به صنایع خلاق و بازآفرینی است. موضوع دوم قابل بحث، موضوع هویت است که اگر به دنبال گسترش هویت ملی هستیم باید بدانیم نسبت آن با فرهنگ محلی و قومی چیست. درخصوص دیپلماسی فرهنگی نیز ما همواره رویکرد درونگرا و تهدیدمحور داریم. مسئله سوم این است که در این چشماندازها، مفهوم «وحدت» باز نمیشود. اگر درصدد گسترش وحدت ملی هستیم، باید بدانیم که لایه نزدیک آن، رسمیتبخشی به فرهنگ و سوژگی سیاسی محلی در سطح ملی و لایه دورتر آن، زمینهسازی برای مشارکت سیاسی و نمایندگی فرهنگ سیاسی است. در موضوع عدالت فرهنگی هم لازم است به بحث عدالت دغدغه و چگونگی برجستهکردن مسائل قومیتهای مختلف توجه شود.
او یکی از کارکردهای احتمالی برای این سند را آسیبشناسی فرهنگی دانست و افزود: هرچند سرنخهایی از آسیبشناسی فرهنگی دیده میشود ولی باید برجسته باشد. باید بتوانیم به سمت آسیبشناسی فرهنگی در این سند برویم و از دل آن به موضوعات عینیتر و وضعیت شاخصهای معرف نسل جوان مانند ازدواج، اشتغال، مسکن، آرزو، تخصص، ایده و ... بپردازیم.
محمدحسین هاشمیان نیز بر اهمیت عمق نظری سند تأکید کرد و گفت: برای چنین کار مهمی که میخواهد به کار آمایش بپردازد، پیش از تعریف فرهنگ نیازمند چارچوب نظری هستیم؛ یک دستگاه نظری که هم عناصر فرهنگ و هم نظام ارتباطی آن را با سایر حوزهها تعیین کند. هر کدام از دستگاههای نظری صورتبندی متفاوتی از فرهنگ و کار آمایش به ما ارائه میدهند. بنابراین این بخش از کار بسیار نحیف است و نباید بهراحتی از لایه تعریف فرهنگ عبور کرد.
او در پایان اهمیت بهکارگیری ابزارهای متنوع در پروژه آمایش ازجمله دادهکاویهای انجام شده را یادآور شد.
در پایان مقرر شد مباحث مطرحشده در این جلسه در دبیرخانه کمیته تدوین سند آمایش فرهنگ مورد بررسی قرار گیرد تا در جلسه بعدی اهداف و چشماندازها نهایی شوند.
گزارش از: بهاره رضایی