جنبش ضدجهانیشدن
جنبش ضدجهانیشدن[1]
جنبش ضدجهانیشدن پیکار مردمی گستردهای است که کارگران، محیطزیستگرایان، جوانان، دهقانان، فقرای شهری، بومیان و دیگر کنشگران کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه، که خواهان برابری اقتصادی و اجتماعی و کنترلی دموکراتیکتر در زندگی روزمرهشان هستند، آن را بهراه انداختهاند. فعالان از سپهرهای مختلفی گرد هم آمدهاند که از آن جمله میتوان به سازمانهای مردمنهاد، احزاب سیاسی، اتحادیههای کارگری، جنبشهای تودهای، شبکهها و گروههای غیررسمی و جبهههای انقلابی اشاره کرد. افزونبراین، فعالان جنبش ضدجهانیشدن صور مختلفی از کنش را بهکار میگیرند که نافرمانی مدنی[2] بیخشونت، راهپیمایی و تظاهرات، آموزش عمومی و لابیگری سیاسی از آن جمله است. فعالان جنبش، که احتمالاً بیشتر به نام «جنبش عدالت جهانی»[3] شناخته میشود، نه با خودِ جهانیشدن، که با جهانیشدن شرکتی[4] یا بهبیان دیگر با بسط قدرت شرکتها در گوشه و کنار جهان و ویرانی اجتماعات محلی، دموکراسی، و محیطزیست مخالفاند. جنبش به علل اساسیِ مشکلات اجتماعی گوناگونی میپردازد که با سرمایهداری بازار آزاد[5] پیوند خورده است؛ از جمله فقر، نابرابری، درهمریختگی اجتماعی[6]، گرسنگی، وضع ناخوشایند سلامتی، و ویرانی زیستبوم.
در ۱۰ سال گذشته، جهانیشدن شرکتی با مخالفت روزافزونی روبهرو بوده است. فعالان جنبش ضدجهانیشدن، بر پایۀ شورشهای غذایی ضد صندوق بینالمللی پول[12]، بسیج مردمی بر ضد بانک جهانی، کارزارهای ضد تجارت آزاد، جنبشهای رادیکال مدافع زیستبوم و تصرف غیرقانونی، «جنبش ضدبیگاریخانه»[13]، «زاپاتیستاها»[14] و «کوششهای همبستگیخواه»[15]، شبکۀ گستردهای را برای مبارزه در راه عدالت اجتماعی و اقتصادی بیشتر پایهریزی کردهاند. این جنبش نخستینبار در سیاتل به منصۀ ظهور عمومی رسید. در 30 نوامبر 1999، در این شهر بیش از ۵0 هزار نفر اجلاس سازمان تجارت جهانی را به تعطیلی کشاندند. فعالیتهای ضد این اجلاس در اندک زمانی به سراسر جهان کشیده شد. در سپتامبر سال 2000، مردم راه ورود را به نشست بانک جهانی/صندوق بینالمللی پول در پراگ بستند و در آوریل 2001، در شهر کبک، «نشست تجارت آزاد در قارۀ امریکا»[16] را تعطیل کردند. این اعتراضات با برخوردهای خشونتآمیز در گوتنبرگ، بارسلون، و جنوآ در تابستان 2001 به اوج خود رسید. از آن پس، توجه فعالان بیشتر بر مشارکت در گردهماییهای اجتماعی جهانی و منطقهای جلب شده است که دهها هزار نفر را در شهرهای مختلفی مانند پورتو آلگری، بمبئی، کیتو، فلورانس، و لندن برای بحث پیرامون جایگزینهایی برای جهانیشدن شرکتی گرد هم آورده است.
فنّاوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی
یکی از ویژگیهای جنبش ضدجهانیشدن استفادههای نوآورانۀ این جنبش از فنّاوریهای اطلاعاتی و ارتباطی[17] نوین برای سازماندهی کنشها، بهاشتراکگذاشتن اطلاعات و منابع، و نیز برنامهریزی و همکاری است. هرچند فعالان بیش از همه از سرویس رایانامه (ایمیل) و فهرستهای پست الکترونیکی استفاده میکنند، در زمان بسیج منابع نیز تارنماهایی موقتی پدید میآورند که فهرستهای تماس، اطلاعات و منابعی اطلاعاتی بهدست میدهد؛ فراخوانها و دیگر استناد خود را بهصورت الکترونیکی منتشر میکنند؛ جلسات بحث خانگی و اتاقهای گفتوگوی زنده ایجاد میکنند. همچنین، برخی شبکههای خاص نیز تارنماهای مخصوص خود را دارند و در آنها فعالان میتوانند تأملات، تحلیلها، تازهها، تارنماهای مرتبط، و اطلاعات آمادی[18] خود را منتشر کنند. تارنماهای تعاملی، که ابزارهای بسیاری را برای همکاری ارائه میکنند، محبوبیت فزایندهای یافتهاند. از جملۀ این پایگاهها میتوان به پروژههای انتشارات آزاد مانند «ایندیمدیا» (مرکز رسانهای مستقل)[19] اشاره کرد که به کاربران خود اجازه میدهد آزادانه و به دور از گزینش و کنترل سردبیران به انتشار اخبار و اطلاعات بپردازند.
جنبش ضدجهانیشدن در وهلۀ نخست حول شبکههای منعطف و مرکززدوده، مانند «شبکۀ کنش مستقیم»[20] در مقیاس امریکای شمالی ‐ که دیگر وجود خارجی ندارد ‐ و شبکۀ «کنش جهانی مردم» در مقیاسی تراملی سازمان یافته است. شبکههای ضدجهانیشدن خاستگاههای محلی دارد، اما بهصورت جهانی به یکدیگر پیوستهاند. شبکهسازی محلی/جهانی فعالان امروزه با عنایت به فنّاوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی تسهیل شده است. این فنّاوریها همکاری و ارتباط میان واحدهای کوچک و مرکززدوده را از فواصل بسیار زیاد میسر میسازد. برخلاف احزاب و اتحادیههای سنتی، جنبشهای شبکهای مکانهاییاند برای همگرایی سازمانها، اجتماعات، و شبکههای متعدد؛ بهگونهای که هرکدام هویت و خودآیینی خود را حفظ کند. بسیاری این اشکال مردمی مشارکت سیاسی را شکلی جایگزین برای ورزۀ دموکراتیک میانگارند. بنابراین، جنبشهای ضدجهانیشدن اگرچه بر خودآیینی و مدیریت محلی تأکید میکند، حامی دموکراسی جهانی است.
فعالان رادیکالتر جنبش ضدجهانیشدن اشکال نوآورانهای از کنش مستقیم اعتراضی را ایجاد کردهاند. این فعالان که در بافتهای متنوعی یافت میشوند، از این ترفندها برای خلق تصاویری نمایشی برای رسانههای جمعی بهره میگیرند؛ حال آنکه راهبرد محاصرۀ کامل که بر اساس آن فعالان با ایجاد ازدحام به هدف خود از جهات مختلف هجوم میآورند، بیشتر در پی ایجاد یک درام اجتماعی بسیار قدرتمند است. اجراهایی که این فعالان به روی صحنه میآورند ‐ از جمله استفاده از عروسکهای غولپیکر و نمایشهای خیابانی، کارناوالهای متحرک (از جمله کارناوال «بازپسگیری خیابانها»[21])، اعتراضات نمایشی و چشمنواز، که معترضان در آن لباس و سپر سپید دارند (سراپاسفیدان[22]) و حملات نظامی نمایشی به نمادهای سرمایهداری شرکتی (بلوک سیاه[23]) ‐ برای جلب توجه رسانهها و در ضمن بیان هویتهای سیاسی بدیل طراحی شدهاند.
سرانجام، بر شمار بخشهای مردمی جنبش ضدجهانیشدن که به تغییر و تحول اجتماعی به دیدۀ نوعی فرآیند جمعی جاری مینگرند، افزوده شده است. فعالان این جنبش بهجای تمرکز بر دیدگاههای موعودگرایانه[24] یا پروژههای ازپیشطراحیشده، بر فعالیتهای روزمره متمرکز شدهاند. سرشت جمعی و تعاملی فنّاوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی در خیزش این دیدگاههای سیاسی و اشکال تعاملی نو نمود یافته است. این دیدگاهها مؤلفههای برخی از ایدئولوژیهای سنتیتر همچون آنارشیسم، پافشاری بر دموکراسی درونزاد[25]، و خودآیینی (فمینیسم و جنبشهای سیاسی مانند زاپاتیستاها مشخصاً از این منظر تأثیرگذار بودهاند) و نیز تعهد به گشودگی[26]، همکاری و ارتباطات افقی، را با هم درآمیختهاند؛ بهویژه فعالان جوانتر بر دموکراسی مستقیم، مشارکت همگانی، و تعامل فردی در زندگی اجتماعی روزمره پای میفشارند. بدینترتیب، گردهماییها، اعتراضها، اردوهای کنشگری[27]، و دیگر اجتماعات ضدجهانیشدن مکانهای مناسبی برای تجربه و آزمون شیوههای زندگی جایگزین فراهم میسازند.
فعالان ضدجهانیشدن بهرغم پسزمینههای سیاسی متفاوتشان، همگی برای بازپسگیری کنترل دموکراتیک بر زندگی روزمرهشان مبارزه میکنند و میکوشند آن را از چنگ شرکتهای فراملیتی و نخبگان مالی جهانی درآورند. جنبش ضدجهانیشدن بر کمبودی دموکراتیک در نظم سیاسی و اقتصادی جهان امروز دلالت دارد، زیرا جهانیشدن شرکتی پیوند بازار و جامعه را گسسته است. ویژگی بیهمتای جنبش ضدجهانیشدن ظرفیتی است که در برقراری همکاری میان آنهایی که فاصلۀ مکانی و تفاوت و تنوعشان بسیار است و فایقآمدن بر بسیاری از موانع سیاسی و جغرافیایی که دست و پای جنبشهای مردمی پیشین را بسته بودند، دارد.
و نیز ببینید: پادجنبشها؛ تضاد اجتماعی؛ جنبشهای اجتماعی.
Starr, Amory (2005). Global Revolt: A Guide to the Movements against Globalization, London: Zed.
[1] anti-globalization movement
[7] International Monetary Fund (IMF)
[8] World Trade Organization (WTO)
[16] Free Trade Area of the Americas Summit
[17] information and communication Technologies (ICTs)