خشونت جنسی
هیچ تعریف عامی برای خشونت جنسی [1]وجود ندارد؛ زیرا هنجارها و قوانین فرهنگی و اجتماعی این عمل را تعریف میکنند؛ با وجود این، بسیاری از متخصصان در مورد مفاهیم بنیادی خشونت جنسی اتفاقنظر دارند. خشونت جنسی، شامل هرگونه رفتار ناخواسته یا غیرقانونی با استفاده از اجبار و/یا زور علیه سکسوالیتة شخص توسط شخصی آشنا یا ناآشنا برای قربانی است. خشونت جنسی یک مشکل جهانی با پیامدهای بسیار برای فرد (افراد) درگیر، اجتماع گستردهتر و جامعه بهعنوان یک کل است.
اگرچه خشونت جنسی اغلب بهعنوان شکلی افراطی از خشونت درک شده است، اما طیف گستردهای از رفتارها، خشونت جنسی محسوب میشوند، از حرفها و اشارههای زبانی اذیتکننده گرفته تا تماس و دخول جنسی. درحالیکه عمل خشونت جنسی اغلب بهوسیلة رفتارهای جسمی و زبانی توصیف میشود، یک عنصر مهم خشونت جنسی، ذهنی است. خشونت جنسی، نمایش تبعیت است که به موجب آن، توازن نابرابر قدرت و کنترل بین متجاوز و قربانی متجلی میشود. قدرت ممکن است به داراییهای جسمی شخص نسبت داده شود، مانند اندازه و قدرت بدنی شخص یا اینکه ممکن است به داراییهای اجتماعی، مالی یا سیاسی نسبت داده شود. متجاوز از این عدم توازن قدرت استفاده میکند تا قربانی را مجبور به پذیرش تسلط متجاوز کند.
برخلاف این باور عمومی که بیگانگان اغلب مرتکب خشونت جنسی میشوند، بیشتر حوادث جنسی خشن، بین آشنایان رخ میدهد. به دلایلی، خشونت جنسی یکی از کم گزارششدهترین حوادثی است که به عوامل فردی، نظامهای اعتقادی و توقعات فرهنگی بستگی دارد. بسیاری از قربانیان ممکن است از متجاوز ترس تلافی داشته باشند؛ ممکن است بهوسیلة حادثه (حوادث) گزارش واقعه مورد آزار یا تحقیر قرار گیرند؛ ممکن است احساس کنند مقامات نمیتوانند وضعیت را بهبود بخشند؛ ممکن است خود را قربانی خشونت جنسی ندانند یا اینکه ممکن است ازلحاظ اجتماعی و فرهنگی پذیرفتنی باشد که دیگران را از حادثه (حوادث) مطلع سازند، اما موجب شرمساری خانوادههایشان میشوند. به این دلیل که خشونت جنسی بسیار کمتر از حد واقعی گزارش شده و تعریف مشخصی ندارد، دشوار است که آمار دقیقی در مورد آن گردآوری شود.
زنان و کودکان، در معرض بیشترین ریسک قربانی خشونت جنسیشدن قرار دارند؛ اما گروههای دیگر نیز آسیبپذیرند، مانند سالمندان، معلولان و جمعیتهای زندانی. دیگر عوامل آسیبپذیری با قربانی خشونت جنسیشدن همبستگی داشتهاند، مانند سابقة خشونت جنسی، استفاده از مواد و الکل، رفتارهای جنسی پرخطر و فقر. افراد با پایگاه اجتماعی-اقتصادی پایینتر، معمولاً فاقد منابع اقتصادی و آموزشی برای بقاء و واکنش نشاندادن به خشونت جنسی هستند؛ بنابراین، در معرض بیشترین خطر قربانیشدن قرار میگیرند. زنان فقیر نیز در معرض خشونت شرک نزدیک هستند که خشونت جنسی یکی از عناصر آن است. بسیاری از اینگونه عوامل آسیبپذیری معمولاً پیامدهای خشونت جنسی نیز هستند.
مردان بیشتر در معرض خطر ارتکاب خشونت جنسی قرار میگیرند. هیچ تبیین منفردی برای علت خشونت جنسی وجود ندارد؛ اما عوامل بسیاری وجود دارد که با ارتکاب خشونت جنسی پیوند میخورند. عوامل فردی، مرد را در خطر ارتکاب قرار میدهد، ازجمله مصرف مواد و الکل، خصومت با زنان و آزار جنسی و جسمی کودک. عوامل رابطهای که مرد را در معرض خطر ارتکاب خشونت جنسی قرار میدهند، عبارتاند از: داشتن رابطه با همسالان بزهکار و پرخاشگر، محیطهای خانوادگی بیثبات و خشن و ساختارهای خانوادگی و اجتماعی پدرسالارانه.
سایر عوامل اجتماعی که احتمال خشونت جنسی را افزایش میدهد، عبارتاند از: مجازاتهای ضعیف برای، و اغماض در برابر، مرتکبان خشونت جنسی؛ فقدان ابزارهای اقتصادی، مانند اشتغال و فقدان حمایت از اجرای قانون. عوامل اجتماعی گستردهتر بر این احتمال اثر میگذارند که مردان ازلحاظ جنسی به دیگران تجاوز میکنند؛ ازجمله بهدلیل فقر و فقدان سیاست مربوط به نابرابری جنسیتی. اغماض در برابر انقیاد زنان و برتری مردان و استحقاق جنسی، همچنان در بسیاری از کشورها بر ارتکاب خشونت جنسی اثر میگذارد.
پیامدهای خشونت جنسی برای قربانیان گستردهاند، ازجمله هزینههای بیواسطه و بلندمدت برای قربانی، اجتماع و جامعه. پیامدها ممکن است جسمی، روانشناختی، اجتماعی و مرتبط با سلامت باشند که به رابطة قربانی و مجرم و نوع، تکرار و شدت خشونت بستگی دارد.
آسیبهای جسمی، ممکن است در حین خشونت جنسی پدید آیند. برای مثال، ممکن است کوفتگی و پارگی، بهدلیل استفادة متجاوز از زور یا استفاده از سلاح پدید آیند، همچنین ممکن است بهدلیل تجاوز تحمیلی به اندامهای جنسی قربانی نیز آسیب برساند. بیماریهای جنسی منتقلشده و حاملگی ناخواسته نیز انعکاسهای جسمی بالقوة خشونت جنسی هستند.
آسیبهای روانشناختی، بسته به عوامل گوناگون، در میان قربانیان تغییر خواهند کرد. مسائل کوتاهمدت شامل شوک، انکار، دلهره و ازدستدادن اعتماد به دیگران میشود. پیامدهای بلندمدت، عبارتاند از: اختلال استرس پساروان ضربه، افسردگی و ترس از قربانیشدن دوباره. پیامدهای مرتبط با سلامت، ازجمله ورود به رفتارهای جنسی پرخطر و مصرف و سوءمصرف مواد، نه فقط پیامدهای بالقوه کوتاهمدت و بلندمدت خشونت جنسی هستند، بلکه قربانی را در معرض خطر قربانیشدن دوباره نیز قرار میدهد.
بسیاری از جرایم دیگر، مانند روسپیگری و قاچاق جنسی، بهطور بالقوه خشونت جنسی، بهویژه تجاوز را ایجاب میکنند. افزایش استفاده از فناوری، بهویژه استفاده از اینترنت، حوزههای جدیدی برای خشونت جنسی و تبلیغات میآفرینند، مانند کودکآزاری و تعقیب آزارنده. ختنة زنان عملی فرهنگی است که در کشورهای متعددی غیرقانونی یا محدود شده است. سرانجام، تجاوز بهعنوان یکی از ابزارهای ستیز علیه زنان در جنگهای بیشماری در دورههای مختلف تاریخ بوده است. تمام این پیامها، دیدگاه متفاوتی به این مشکل جهانی را ایجاب میکنند.
خشونت جنسی، پدیدهای پیچیده با طیف گستردهای از عوامل و پیامدهای خطرناک برای تمام افراد درگیر، بهویژه قربانی، است. بیتوجه به فرهنگ و پیشینة قربانی، پیامدهای خشونت جنسی بینشهایی در این مورد بهبار میآورند که چرا چنین خشونتی یک مشکل اجتماعی در سطوح گوناگون بوده و مشکل گوناگونی برجای میگذارد که باید کاهش داده یا حل شوند.
رنیدی. گرافیا[2]
و نیز ببینید: کودکآزاری جنسی؛ آزار شریک جنسی؛ خشونت خانگی؛ ختنۀ زنان؛ جرایم نفرتپراکن؛ محرمآمیزی؛ کودککامی؛ هرزهنگاری و اینترنت؛ هرزهنگاری کودکان؛ تجاوز به آشنا یا معشوق؛ تجاوز به همسر؛ صغیرآمیز در حکم تجاوز؛ قاچاق سکس؛ تعقیب آزارنده؛ قربانیشدن.
بیشتر بخوانید:
National Sexual Violence Resource Center. 2004. “Global Perspectives on Sexual Violence: Findings from the World Report on Violence and Health.” Geneva, Switzerland: World Health Organization. Retrieved January 4, 2008 (http://www.nsvrc.org/_cms/fileUpload/global_ perspectives.pdf)
Paludi, Michelle A., ed. 1999. The Psychology of Sexual Victimization: A Handbook. Westport, CT: Greenwood
[1]. Violence, Sexual
[2] . Renee D. Graphia