ممنوعیت الکل

   اصطلاح ممنوعیت الکل[1]، ممکن است به متمم 18 قانون اساسی ایالات‌متحده، به دوره‌ای تاریخی که در آن متمم ممنوعیت الکل به اجرا درآمد یا به شرایط سیاسی حاکم بر این دورۀ زمانی که در آن تولید، توزیع و واردات الکل غیرقانونی بود، اشاره داشته باشد. ممنوعیت الکل مندرج در قانون اساسی، نزدیک به 13 سال برقرار بود. متمم 18 قانون اساسی، در 16 ژانویه 1919 تصویب شد و یک سال بعد، در 16 ژانویه 1920، لازم‌الاجرا شد؛ اما متمم 21 قانون اساسی که در 5 دسامبر 1933 تصویب شد، متمم ممنوعیت الکل را نسخ کرد.

در زمان تصویب متمم 18 قانون اساسی 33، ایالت در قلمروشان درزمینۀ ممنوعیت الکل، قوانینی وضع کرده بودند. درواقع، متمم 21 قید کرد که پس از پایان ممنوعیت الکل در قانون اساسی هریک از ایالت‌ها، مناطق و متصرفات ایالات‌متحده که تصمیم دارند همچنان الکل را ممنوع کنند، منعی برای این کار ندارند.

  «قانون ولستد»[2] (که در 28 اکتبر 1919 تصویب شد) که در متن آن «قانون ممنوعیت الکل در زمان جنگ[3]» نیز خوانده می‌شود، روش اعمال ممنوعیت الکل را معلوم کرد بدین‌ترتیب که این ممنوعیت قرار بود «تا پایان جنگ [جنگ جهانی اول] و پس از آن تا پایان مرخص‌کردن سربازان، یعنی روزی که رئیس‌جمهور ایالات‌متحده آن‌را تعیین و اعلام می‌کند» همچنان برقرار باشد.

  کنگره با دادن عنوان «قانون ممنوعیت الکل در زمان جنگ» و موکول‌کردن دوام آن به پایان جنگ و مرخص‌کردن سربازان، ممنوعیت الکل را به‌عنوان بخشی از اقدام‌های زمان جنگ، قالب‌بندی کرد. بااین‌حال، نیروهای اجتماعی دیگر نیز در ایجاد این ممنوعیت دخیل بودند. در اواسط سدۀ 19، سازمان‌های باده‌پرهیزی از آرمان نرمش نسبت به این ایدۀ افراطی که تنها راه تعدیل مؤثر مصرف الکل، ممنوع‌کردن کامل مصرف الکل است، دست برداشتند؛ در سال 1867، «حزب ممنوعیت الکل»[4] در چنین فضایی شکل گرفت. همچنین برای نظارت قانونی بر کالاهای مصرفی، جنبشی به‌وجود آمد. «قانون غذا و داروی فدرال»[5] (قانون ویلی) [6]، مصوب سال 1906، «غذاها، داروها، مشروبات تقلبی، دارای برچسب کاذب، مسمومیت‌زا یا زیان‌آور» را هدف قرار داد.

سوگیری قومی نسبت به ایرلندی‌ها و آلمانی‌ها نیز عامل مهم دیگری بود. بیشتر آبجوسازی‌های ایالات‌متحده، تحت مالکیت و اداره آلمانی‌ها بود و باغ‌های آبجو که خانواده‌ها در آن جمع می‌شدند، رنجش مسیحیان معتقد را به دنبال داشت. میکده‌های ایرلندی که یکی از پایگاه‌های فساد سیاسی تلقی می‌شدند و نیز کلیشه‌های مرتبط با زیاده‌نوشی ایرلندی‌ها، سرزنش‌ها و نکوهش‌های مشروب‌نخورها را برانگیخت.

خط‌مشی‌های ممنوعیت الکل، به‌هیچ‌وجه در سطح جهانی مقبول نیافتاد. تقاضا برای الکل همچنان بالا بود و برای تولید و توزیع الکل، روش‌های سازمان‌یافته‌ای پدید آمد تا عرضه، کفایت تقاضا را بکند. این توزیع‌کنندگان، در برابر مخالفت قاطع وزارت خزانه‌داری که مجری قوانین ممنوعیت الکل بود، به خشونت و پرخاشگری بیشتر روی آورند و ظهور آل‌کاپون و سندیکاهای سازمان‌یافتۀ قاچاقچیان، حاصل این واکنش بود؛ بنابراین، ممنوعیت الکل، مشکل اجتماعی فساد سازمان‌یافته را پدید آورد. پس از پایان ممنوعیت الکل، این سندیکاها به سازمان‌دادن فعالیت‌های غیرقانونی دیگر، مانند قاچاق و فروش مواد مخدر روی آوردند.

و نیز ببینید: جنبش باده‌پرهیزی

بیشتر بخوانید

Gusfield, Joseph R. 1986. Symbolic Crusade: Status Politics and the American Temperance Movement. Urbana, IL: University of Illinois Press

Yablon, Marcia. 2006. “The Prohibition Hangover: Why We Are Still Feeling the Effects of Prohibition.” Virginia Journal of Social Policy and the Law 31:552

 [1] Prohibition

[2] Volstead Act

 [3] War Prohibition Act

 [4] Prohibition Party

 [5] Food and Drug Act

[6] Wiley Act

 

 

  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید