نرخ زادوولد

   نرخ ­های زادوولد[1] سنجه‌هایی است که دانشمندان علوم اجتماعی و روزنامه­ نگاران برای نشان‌دادن سهم موالید جدید در رشد سالانه جمعیت کل کشور و نیز افزایش بالقوه آتی جمعیت، در زمان رسیدن نسل جدید به سن باروری به‌کار می‌برند. رایج­ ترین شکل آن نرخ خام زادوولد (سی.بی.آر) است؛ خام به این معنا که این سنجه تعداد تولدها را با تعداد مردان، زنان و کودکان در یک جامعه معین مقایسه می­کند، حتی اگر به‌طور منطقی تنها از زنان در سنین خاص می­توان انتظار داشت قادر به فرزندآوری باشند. معمولاً نرخ خام تولد، تعداد موالید در یک دوره معین برای هر 1000 فرد زنده در نقطه میانی آن دوره بیان شده است و نباید با نرخ کل باروری (تی.اف.آر) [3] اشتباه گرفته شود، که تنها شامل زنان در سن باروری در مخرج کسر است.

در سال 2006، نرخ ­های خام زادوولد در دامنه ­ای بین حداکثر 50.7 تولد در هر 1000 نفر در نیجر[4] تا کمتر از 7.3 تولد در هر 1000 نفر در هنگ کنگ[5] قرار داشت. نرخ زادوولد دو عامل را نشان می ­دهد: نسبتی از جمعیت متشکل از زنان بارور (سن 15 تا 44 سال) و رواج فرزندآوری در میان آنها (نرخ باروری کل فقط مبتنی بر عامل دوم است). زمانی که زنان واقع در سن باروری نسبت بزرگی از جمعیت را تشکیل می­ دهند و باروری بالایی دارند، نتیجه قابل پیش­بینی است: رشد قابل توجه جمعیت، به سبب سطح بالای فرزندآوری. نسبت ­های کوچک و شیوع کم تولد نوزاد در میان چنین زنانی می­ تواند به‌طور طبیعی به رکود یا کاهش جمعیت به سبب سطوح کم باروری منجر شود. با وجود این، در برخی نمونه‌ها شیوع کم باروری در میان زنان بارور به علت نسبت بالای زنان بارور در جمعیت جبران می­ شود؛ گاهی اوقات نرخ ­های بالای زادوولد متأثر از شیوع بالای باروری در میان زنان بارور نیست بلکه صرفاً از تعداد بالای زنان بارور در یک جامعه معین نشئت می ­گیرد.

  در سال 2005، نرخ زادوولد در ایرلند و شیلی (به ترتیب، 14.4 در هر 1000 نفر و 15.2 در هر 1000 نفر) نسبت به ایالات متحده (14.1 در 1000) کمی بالاتر بود؛ اگرچه تولد نوزاد در میان زنان آمریکایی واقع در سن باروری نسبت به زنان در دیگرکشورها شایع­ تر بود. این یافته متناقض به این واقعیت مربوط می­ شود که نسبت­ بزرگ‌تری از زنان ایرلندی و شیلیایی (به ترتیب  45 درصد و 46 درصد) در مقایسه با زنان در ایالات متحده (41 درصد) در سن باروری قرار دارند.

در طول قرن بیستم، نرخ زادوولد در سرتاسر جهان صنعتی سریعاً سقوط کرد و کشورهای کمترتوسعه ­یافته از آنها دنباله‌روی کردند. سقوط ناگهانی در نرخ زادوولد اثری انباشتی داشت: اکنون نوزادان کمتری متولد می ­شوند و در آینده نیز مادران بالقوه کمتری وجود خواهد داشت. این امر به رکود و حتی کاهش جمعیت برخی کشورها منجر شده است. این وضعیت با کاهش همزمان در نرخ مرگ‌ومیر تشدید شده است که در نتیجه، گروه‌های نسبتاً کوچک نسلی، مسئول تأمین مایحتاج گروه‌های نسلی بزرگ‌تر شده­اند؛ یعنی افرادی که تا سن بازنشستگی و پس از آن و به تعدادی بی ­سابقه زنده می ­مانند. مهاجران، رشد جمعیت را در بسیاری از این کشورها قویاً حفظ کرده ­اند. با وجود این، در حدود سال 2050، کشور مکزیک و کشورهای درحال‌توسعۀ دیگر کمبود جمعیت مشابهی را تجربه خواهند کرد؛ فقط گذر زمان نشان خواهد داد که آیا آنها می ­توانند بر روی مهاجران برای پرکردن اختلاف بین تعداد کارگران متولدشده بومی و شمار افراد مورد نیاز برای حمایت از جمعیت بزرگ‌تر رو‌به‌رشد حساب کنند یا خیر.

همچنین نگاه کنید به: انفجار زادوولد؛ باروری؛ امید زندگی، نرخ کل باروری.

منابع برای مطالعه بیشتر:

Central Intelligence Agency. 2007. The World Factbook. Dulles, VA: Potomac Books

Preston, Samuel H., Patrick Heuveline, and Michel Guillot. 2000. Demography: Measuring and Modeling Population Processes. Malden, MA: Blackwell


 [1]. Birth Rate     

[2]. Amon Emeka

[3]. total fertility rate (TFR)

 [4]. Niger

 [5]. Hong Kong

 

 

  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید