میراث فرهنگی به‌مثابه تجربه زیسته و نقش آن در دوران کرونا

میراث فرهنگی به‌مثابه تجربه زیسته و نقش آن در دوران کرونا

نشست«میراث فرهنگی به‌مثابه تجربه زیسته و نقش آن در دوران کرونا» از سلسله نشست‌های همایش ملی پیامدهای فرهنگی و اجتماعی کرونا یکشنبه ۲ شهریور ۹۹با حضور حجت‌الله مرادخانی کارشناسی ارشد (پژوهشگر صنایع خلاق و مشاور اسبق معاونت صنایع‌دستی وهنرهای سنتی وزارت میراث ‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی)، و دکتر طیبه عزت‌اللهی‌نژاد (انسان‌شناس هنر، عضوهیات علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) به دبیری مصطفی اسدزاده به‌صورت آنلاین برگزار شد.

دربخش اول این برنامه، حجت‌الله مرادخانی ضمن اشاره به تعریف میراث‌فرهنگی از منظرنگاه مخاطبان، به تعریف یونسکو از آن پرداخت و گفت: مخاطب میراث‌فرهنگی را درمعنای عامش، و صرفاً با محدود کردن به آثار و ابنیه و بناهای برجای مانده از گذشته می‌بیند درحالی‌که این مقوله، وسعت بیشتری دارد. یونسکو تعریف از میراث‌فرهنگی را فقط به این حوزه محدود نکرده بلکه حوزه‌هایی ازجمله میراث‌فرهنگی طبیعی، میراث‌فرهنگی طبیعی زیر آب و میراث‌فرهنگی طبیعی ناملموس را هم جزء آن دانسته است. در نتیجه ما هم باید میراث‌فرهنگی خود را شامل بر این حوزه‌ها و مجموعه‌ای از هنرهای سنتی، رفتارها و آیین‌های مذهبی و دانش‌های بومی بدانیم. بنابراین باتوجه به این گستره، ما با یک کشور-موضع مواجه‌ایم که آثار فرهنگی و تاریخی متعددی دارد و در این میان، بسیاری از آیین‌ها، جشن‌ها و عرف‌هایی که جریان دارد و هم‌چنین تنوع قومیتی و زیست‌بوم ایران باعث شده که این موضوع نمودهای بیشتری پیدا کند. با توجه به این گستردگی درعرصه میراث‌فرهنگی، در دوران کرونا هم چالش‌های جدیدی به وجود آمد. ازجمله اینکه حضور ما مثل قبل، در عرصه جهانی مستمر نبود. عرصه‌های فرهنگ، هنر، سیاست و روابط‌بین‌الملل دستخوش دگرگونی‌های بنیادینی شد که این دگرگونی خیلی از حوزه‌ها را مجبور به بازتعریف مناسبات خود کرد. این چالش در حوزه میراث‌فرهنگی هم وجود داشت. بازدید ازآثار، رفتن به موزه‌ها و به‌طور کلی رویدادهای فرهنگی دچار یک انقطاع شد. آنچه که ما در این دوره در مواجهه با پدیدارهای میراث‌فرهنگی مواجه بودیم، تجربه تازه‌ای بود که بخش زیادی از آن در فضای مجازی شکل می‌گرفت که شاید در این فضا ارتباط ما دچار یک بازتعریفی شد. آنچه که باید گفت این است که درخصوص این تجارب و مستندسازی آن‌ها، اتفاق زیادی نیفتاده است.


پژوهشگرصنایع خلاق در انتقاد از محدودکردن کنش‌ها در میراث‌فرهنگی به ثبت آثار، با باوربه وجود یک نقص فنی اذعان کرد: کنش‌های ما در میراث‌فرهنگی صرفاً به ثبت آثارتاریخی محدود شده، پدیده‌ای که خود به‌عنوان یک آسیب قابل توجه است و دلیل آن هم این است که ما در عرصه میراث‌فرهنگی، یک نقص فنی داریم و آن موضوع مدیریت دانش است. ما مدیریت دانشی در این خصوص نداریم، یک بانک اطلاعاتی، پرتال یا مرجعی که بتوان به آن رجوع کرد و شناخت پیدا کرد. منبع و تکیه‌گاه ما، منابع و اطلاعات دیگرکشورهاست و اسناد حقوق فرهنگی بین‌المللی که در قالب اعلامیه‌ها، توصیه‌نامه‌ها و کنوانسیون‌ها صادر شده است. لذا این نقد به خود ما برمی‌گردد که در زمینه تألیف و ضبط، اقدام مشخصی صورت ندادیم. مدیریت دانش، اولویت در ساختار فرهنگی ما نیست و این پدیده تبدیل به یک آسیب شده است. هم‌چنان که می‌بینیم با فوت پیشکسوتان و یا حتی مهاجرت آن‌ها، فرصت ارزشمندی که می‌تواند برای حفظ استمرار سنت فرهنگی و حفظ میراث‌فرهنگی جامعه باشد، از دست می‌رود و عمدتاً در آن یک انقطاع رخ می‌دهد. این مشکل چیزی‌ست که در شرایطی مثل شرایط کرونا، بیشتر به چشم می‌آید و برجسته می‌شود و لازم است که برای جلوگیری از پاره‌شدن زنجیره انسجام اجتماعی، بیش از هر زمان دیگری به این عرصه توجه و برنامه‌ریزی شود.


دربخش بعدی برنامه طیبه عزت‌اللهی‌نژاد با بازخوانی ریشه مقوله میراث‌فرهنگی و مرتبط دانستن تعاریف این مقوله به نگاه جوامع غربی، تصریح کرد: وقتی که جوامع غربی با جوامع دیگر آشنا شدند، متوجه شدند که این جوامع فرهنگ خود را دارند به همین دلیل به این نتیجه رسیدند که برای تسلط بر این جوامع، باید با فرهنگ بومی آن‌ها آشنا شوند. هم‌زمان با این آشنایی، این فرهنگ‌ها نسبت به فرهنگ جوامع غربی، ارزش‌گذاری و درجه‌بندی شدند و فرهنگ غربی با یک برتری نسبت به سایر فرهنگ‌ها شناخته شد. امروز نگاه ما به فرهنگ بومی، ریشه در این باورها دارد. پیشینه‌ای که میراث‌فرهنگی ما دارد، با دغدغه به نوعی تعریف جامعه غربی شکل می‌گیرد و پایه‌ریزی می‌شود. نگاه ما هم امروز، تحت‌تأثیر همین مسأله است. اما آنچه که قبل از این نگاه در ایران بود، جامعه به‌عنوان تجربه زیسته به این مقوله نگاه می‌کرد و نسل به نسل، آن رامنتقل می‌کرد. خود یک نوآوری به وجود می‌آوردند و آن را تحویل نسل‌های بعدی می‌دادند. مطابق تعریف وزارت میراث‌فرهنگی از میراث‌فرهنگی، این مقوله صرفاً شامل میراث منقول و غیرمنقول، مادی و غیرمادی و ملموس و ناملموس شده و متأسفانه «شیوه زندگی» در این تعریف مورد غفلت واقع شده است. این نوع نگاه جزء تبعات همان بازخوانی‌ایست که پیرو جوامع غربی از جامعه داشتیم. وقتی جامعه غربی، جوامع دیگر را تعریف می‌کند، همین اتفاقات می‌افتد در حالی‌که نیاز است بازتعریفی در این مقوله صورت بگیرد.

 

گزارش از: فریبا رضایی 


  • لینک سخنرانی طیبه عزت‌اللهی‌نژاد در آپارات
  • لینک سخنرانی حجت‌اله مرادخانی در آپارات 


 

برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید