شهریار و شعر آیینی

شهریار و شعر آیینی

چهارمین نشست از سلسله نشست‌های بزرگداشت روز شعر و ادب فارسی و  استاد شهریار با موضوع «شهریار و شعر آیینی»، سه‌شنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ با حضور اسماعیل امینی (دکتری زبان و ادبیات فارسی، شاعر و مدرس دانشگاه)، علی داوودی (دکتری ادبیات، شاعر)، آرش شفاعی (دکتری علوم ارتباطات اجتماعی، شاعر و روزنامه‌نگار) و غلامرضا طریقی (شاعر، مشاور مدیرعامل خانه کتاب) و با دبیری محمود اکرامی‌فر (دکتری مردم‌شناسی، شاعر و پژوهشگر ادبی) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.

 در ابتدای این برنامه اسماعیل امینی درباره نظام ارزش‌های دینی در شعرهای ترکی استاد شهریار عنوان کرد: شعرهای ترکی استاد شهریار هم به لحاظ زبانی و هم به لحاظ تنوع قالب‌ها و تنوع موضوعی، دامنه‌ای دارد که جهان جداگانه‌ای از شعرهای فارسی است. تکیه شعر فارسی، میراث هزارساله‌ شعر فارسی است که برای شهریار، نشانه‌های این تکیه‌گاه بیشتر است. اما در شعرهای ترکی، تکیه‌گاه سنتی نیست. شیوه‌های سخن‌سرایی و قالب‌های انتخاب شده با شعر فارسی تفاوت دارد. گویی ما با دو شاعر مواجه هستیم. برای شناختن زبان شعر، اصطلاحی به نام بافت زبانی وجود دارد. بافت زبانی تکیه‌گاه‌های فرهنگی، تجربی و زیبایی‌شناسی زبان شعر است. به‌خصوص در شعر کسانی که نظام بلاغی خاص خود را دارند، منظرهای خاصی را به روی مخاطب باز می‌کند که نشان می‌دهد خاستگاه‌های فکری، منابع و وابستگی‌های آن صاحب سخن چه چیزهایی بوده است. در اشعار ترکی شهریار نشانه‌های انس با تعابیر و فرهنگ دینی به وضوح دیده می‌شود. آنچه از نشانه‌های فرهنگ دینی در شعر استاد شهریار آمده، نه برای تکلف است نه برای اثبات دیانت، بلکه به دلیل انسی است که با فرهنگ دینی داشته است. او هم قاری بود و هم حافظ جزء‌هایی از قرآن. هم‌چنین خوشنویس بود و قرآن را خوشنویسی می‌کرد. به همین دلیل است که کار او استمرار دارد. اینطور نیست که فقط چند شعر مذهبی بگوید و در بقیه اشعار، به توصیف چیزهای دیگر بپردازد. شهریار هرجا سخن گفته تکیه‌گاهش، تکیه‌گاه مذهبی و فرهنگ دینی بوده است.

او در ادامه با اشاره به این ارزش‌های دینی در شعر شهریار، به قرائت بندهایی از اشعار ترکی حیدربابایه سلام و سهندیه پرداخت و سخنان خود را به پایان برد.

آرش شفاعی درباره شهرت شهریار و شعر «علی ای همای رحمت» او گفت: تقریباً اغلب شاعران، شعری دارند که نسبت به بقیه آثارشان، برجستگی و نمود بیشتری پیدا می‌کند و از دایره پسند و قبول نخبگانی و جامعه ادبی، فراتر می‌رود و به یک سطح مقبولیت عمومی می‌رسد. در مورد مرحوم استاد شهریار، تعدادی از آثار او هم در زبان فارسی و هم در زبان ترکی چنینی ویژگی‌ای را دارد. بیشتر از همه، شاید هیچ شعری به اندازه «علی ای همای رحمت» او که در زمان رضاخان سروده شده، مورد اقبال عمومی قرار نگرفته باشد. این شعر در مطلع، به قدری مشهور است که شاید شناسنامه شهریار در میان مردم باشد. اینکه چرا یک شعر، مقبولیت عمومی پیدا می‌کند، از اسرار و معماهای یک اثر هنری است. جامعه‌شناسان هنر، ضمن اشاره به دلایل مختلف جامعه‌شناختی در خلق آثار گوناگون هنری، می‌گویند کار نوابغ را باید استثنا کنیم. به زعم آن‌ها، نوابغ در دوره‌هایی فصل‌های جدیدی در ادبیات و هنر ایجاد می‌کنند که شاید ادامه طبیعی روند تاریخی قبل از خودشان نباشد. بنابراین، دلیل مقبولیت عام یک شعر، جزء همان استثناها و بی‌قاعدگی‌هاست. این غزل شهریار توانسته با زبان فاخر، به زبان و زندگی مردم هم نزدیک باشد.

او با اشاره به شائبه‌هایی که درخصوص این غزل وجود دارد، افزود: این غزل شهریار، به غزل «علی ای محیط وحدت» مفتون همدانی بسیار نزدیک است که ممکن است برای برخی شائبه سرقت ادبی و موضوع کپی‌رایت را به وجود بیاورد. اما پدیده کپی‌رایت، یک پدیده مدرن و متعلق به دوران پس از صنعت چاپ است و نمی‌توان آن را به دوران پیشاصنعتی تسری داد. از این نظر شهریار، شاگرد صادق استاد خود، حافظ است. در آن دوره اگر کسی می‌توانست بیتی را از شاعری بگیرد و بهتر از آن را بسراید، آن بیت متعلق به او بود. درنتیجه اگر شهریار شعر مفتون دیده، با ذهنیت پیشامدرن با آن برخورد کرده و دست‌کم، به خوبی از پس مفتون همدانی برآمده است.

در ادامه غلامرضا طریقی به نسبت شهریار با باورهای مردمی اشاره و تصریح کرد: شهریار همانطور که برخی می‌گویند، فقط به واسطه اینکه شعر مذهبی می‌نوشته، شاعر مذهبی نیست بلکه در همه جای اشعارش، می‌توانیم با این المان‌های مذهبی مواجه شویم. گویی بخشی از ذهنیتش بوده که هر زمان می‌خواسته، آن را بروز می‌داده است. بخش عظیمی از نقاط حساس شعرهای شهریار، جاهایی است که سراغ باورهای عام مشترک میان خود و مردم رفته است. شاید برخی گمان می‌کنند که استفاده از المان‌های رایج میان مردم در شعر، امر ساده‌ای است که از طریق آن‌ها می‌توان به مقبولیت رسید. اما اینطور نیست. چندین نفر سعی کردند با کپی از قالب و فرم و ترفندهای شهریار، نظیره‌هایی بر آن بنویسند اما هیچ‌کدام نتوانسته اثری مثل شهریار، خلق کنند. این مسأله ریشه در دو مسأله دارد؛ اول اینکه شهریار، تک‌تک موارد مذهبی که در اشعارش انعکاس داده، جزء ذات و باورش بوده ولی دیگرانی که سعی کرده‌اند از روی او بنویسند، تنها به‌عنوان ابزار و و اسلحه به آن نگاه می‌کرده‌اند. دوم، این ویژگی در شعر شهریار، بسیار عاطفه‌مند شده که ریشه‌اش به همان مورد اول برمی‌گردد. وقتی شعری سراسر عاطفه است، حجم زیادی از آن عاطفه، به خواننده منتقل می‌شود. در شعر فارسی هم به شکل دیگری این المان‌ها را آورده است اما چون ترک بوده، بیان آن به زبان ترکی برایش راحت‌تر و شیواتر بوده است. این مدد گرفتن از داشته‌ها باعث می‌شود مخاطب در آن شعر احساس صدق کند که این بسیار تأثیرگذار است. شهریار با بهره‌گیری از این ظرفیت توانسته تا حد زیادی در شعر ترکی و با فاصله کمی در شعر فارسی، تأثیرگذار باشد.

علی داوودی سخنران بعدی این برنامه درباره «شب در اشعار آیینی شهریار» به ایراد سخن پرداخت و اذعان کرد: عناصر طبیعی همیشه در شعر وجود داشته ولی این الفاظ و کلمات، طی قرون و اعصار مختلف، تفاوت معنایی پیدا کرده‌اند.  مثلاً در سبک خراسانی، شب معرف تقویم زمانی است. در سبک عراقی، در شعرهای عرفانی شب معنای دیگری پیدا می‌کند. در دوره مشروطه، شب به معنای روز و روزگار است. همه این موارد، بر این سیر تأکید می‌کند که یک تحول معنایی رخ داده و اساساً کلمه به‌واسطه زندگی و زیست ما، اشکال مختلف خود را نشان می‌دهد. شب در فرهنگ عمومی به همان معانی سیاهی شب و آسایش و ... به کار می‌رود اما در شعر به ویژه شعر حافظ، نوعاً به معنای ظلمات بوده است. در دوره خفقان و مبارزات سیاسی، شب نماد پلیدی شده است. در کنار این موارد، ما چند شب خاص مثل شب یلدا، شب قدر، شب عاشورا و ... داریم که مورد توجه خاص شعرا بوده‌اند. شب در شعر شهریار هم به‌عنوان شاعر سنت‌گرا، از مفاهیم پربسامد است. شب، بیشتر یک موقعیت، لحظه و ساعت است. لذا خیلی بار معنایی استعاری در شعر شهریار ندارد. این امر از شاعری که جهان را خیلی واقعی می‌بیند، بعید نیست. شهریار یک شاعر تجربه‌گراست و بیشتر از اینکه بخواهد متأثر از ادبیات کلاسیک باشد، سعی کرده خودش باشد. بنابراین از شاعری که خود کاشف است و منظومه حیدربابایه سلام حاصل تماشای او از پیرامونش است، نمی‌توان انتظار داشت که مفهوم شب را با کپی از دیگران در اشعارش بیاورد.

در پایان این برنامه محمود اکرامی‌فر درباره چیستی و چگونگی شعر آیینی گفت: مطابق تعریف عام، هر پدیده‌ای که تظاهرات بیرونی داشته باشد، جمعی اجرا و تکرار هم شود، آیین گفته می‌شود. یلدا، نوروز، عاشورا و ... همین ویژگی‌ها را دارند. پس مطابق این تعریف شعر آیینی، یعنی شعری که تمام آیین‌های ملی و مذهبی ما را شامل شود. اما در تعریف خاص، شعر آیینی، یعنی شعری که در ارتباط با آیین‌های مذهبی باشد. طبق این تعریف، اشعاری که افراد برای دل خود و خدای خود می‌گویند، جزء اشعار آیینی محسوب نمی‌شود. لذا شعر آیینی، تعریف جامع و مانعی برای شعرهای مذهبی نمی‌شود.

او با تقسیم دوره‌های مختلف شعر آیینی اضافه کرد: شعر آیینی ما شاید همان زمانی که کسایی مروزی با سرودن اشعاری درباره حضرت علی (ع) می‌خواهد جایگاه ائمه را تبیین کند، آغاز شد. این مرحله، مرحله تبیینی شعر آیینی است که با سوال شروع می‌شود. سوال و استفهام انکاری در شعرهای آیینی، که به نحوی شاعر با تحیر خود آن‌ها را طرح می‌کند، جایگاه خاصی دارد. مرحله دوم به محتشم کاشانی می‌رسیم که مرحله توصیفی آیینی است. باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟. مجدداً با سوال آغاز می‌شود ولی شاعر در ادامه به توصیف می‌پردازد. مرحله سوم که باز هم با سوال آغاز می‌شود، شعر عرفانی آیینی است که فرد شاخص این مرحله، عمان سامانی است. مرحله چهارم، مرحله اجتماعی شعر آیینی است که سرسلسله آن شاید استاد شهریار باشد با شعر علی ای همای رحمت که این شعر هم با استفهام شروع می‌شود. بنابراین شعرای بزرگ ما در مراحل مختلف تبیینی، توصیفی، عرفانی و اجتماعی شعر آیینی، همیشه با سوال‌های بزرگی در برابر بزرگانی که باور داشتند، مواجه شده‌اند که در ادامه، مجبور به پاسخ به سوال خود بودند. لذا وقتی صحبت از شعر آیینی به معنای اخص می‌کنیم، به نحوی معادل شعر مذهبی شیعی می‌شود که از این جهت قابل تأمل است.


گزارش از: فریبا رضایی




برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید