الزامات سنجش وضعیت دانش و نگرش تاریخی ایرانیان ۴
چهارمین نشست از سلسلهنشستهای تخصصی «الزامات سنجش وضعیت دانش و نگرش تاریخی ایرانیان» با حضور محمد ملاعباسی (عضو هیئتعلمی گروه جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی) و دبیری بهروز رضایی (پژوهشگر مرکز طرحهای ملی پژوهشگاه) سهشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
محمد ملاعباسی در بخش اول سخنان خود مفهوم سواد تاریخی را مفهومی نرماتیو و مبتنی بر پیشفرض دانست و اظهار داشت: مفهوم سواد تاریخی مانند مفاهیم سواد رسانهای و سواد سیاسی مفاهیمی نرماتیو هستند و نوعی بار انتقادی در درون خود دارند که برآمده از این پیشفرض نظری است که مردم در جنگ روایتها، سردرگم هستند و نمیدانند کدام روایت درست است. این مفاهیم با توجه به سابقه نظری برآمده از آن، برای تدوین و اجرای یک پیمایش ملی نامناسب و چالشبرانگیز هستند. صحبت از سواد به این معناست که کسی که آن را ندارد، بیسواد است چون این کلمه نرماتیو و پیشاپیش حاوی قضاوت است.
او با بیان اینکه میتوان جایگزین یا پیشنهادی برای رفع این مشکل ارائه کرد، افزود: اگر بخواهیم در بدنه دانش موجود در علوماجتماعی دنبال مفهومی باشیم که ما را به هدف این پیمایش نزدیک و در میدان آن قرار دهد، مفهوم «حافظه جمعی» میتواند به ما کمک کند. هزاران مقاله درباره این مفهوم نوشته شده، نظریهپردازان مهمی دارد و ما میتوانیم از این حوزه مهم تحقیقاتی میانرشتهای برای انجام این پیمایش استفاده کنیم. هرچند در مقوله حافظه جمعی هم، خیزش سیاستهای هویتی و هویتهای قومی و شکلگیری خردههویتها بهشدت افزایش مییابند. به نظر میرسد مسئله هویت ملی در ایران تحتالشعاع خیزش هویتهای کوچکتر قرار میگیرد؛ بهطوری که اگر روزی صحبت به زبان فارسی معیار ملاک بود، امروز اقوام به زبان خود حرف میزنند و به آن افتخار میکنند. این موضوع را میتوانیم در احیای لباسهای قومی و نیز احیای حافظه قومی ببینیم. مثلاً شخصیتی مانند بابک خرمدین، ممکن است برای شهرهای دیگر صرفاً یک نام باشد اما برای کسانی که در آذربایجان زندگی میکنند، معنای دیگری دارد و این بخش جدی از حافظه تاریخی است. بنابراین گمان میکنم در ایران فعلی مسئله انجام پیمایش ملی درباره شخصیتها با چالش جدی روبهروست. ما با خیزش این هویتهای زیر ملی مواجهایم که خود را در چارچوب هویتهای ملی نمیگنجانند. بنابراین از جهاتی با این نگاه عمومی که حافظه تاریخی در ایرانیان روبه افول است، مخالف هستم چون نشانههای عکس آن زیاد است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به خیزش بیشتر هویتهای قومی در شرایط خیزش جریان جهانی، به امکان وجود وجه منفی در حافظه تاریخی اشاره و خاطرنشان کرد: افزایش جریان جهانی، خیزش هویتهای قومی را تشدید و از طرف دیگر سؤال «ما چه کسی هستیم؟» را مطرح میکند که ممکن است پاسخ به این سؤال همواره در جهت مثبت نباشد و حالت منفی داشته باشد. باید توجه داشته باشیم که این هم جزء هویت است اما هویتی که افراد از آن فرار میکنند و بهطور مثال با مهاجرت به آن پاسخ میدهند. بنابراین حافظه تاریخی ممکن است در این جریان جهانی پررنگ شود ولی در جهت منفی جلو رود؛ یعنی وجه افتخارآمیز نداشته باشد. از اینرو ممکن است شما در طراحی سؤالها روی وجوه افتخارآمیز این حافظه تاریخی تأکید کنید که افرد حسی از آن نداشته باشند و شما به اشتباه تصور کنید که ما حافظه تاریخی نداریم در حالی که اینطور نیست و این نوعی حافظه تاریخی منفی است که در آن شکستها و افراد منفی بیشتر پررنگ هستند.
وی در ادامه با بیان اینکه چالش چنین پیمایشی نداشتن حافظه تاریخی نیست، چالش اصلی را لایههای متعدد و رویهم انباشتهشده حافظه تاریخی دانست و اضافه کرد: موضوع دیگری که در حافظه تاریخی روی آن مانور میدهند و آن را نشانهای از دوره تبدیل حافظه جمعی به مسئله اجتماعی میدانند، دوره ظهور تاریخ شفاهی است که در آن بخش تاریخی بریدهشده برای روایت و چگونگی روایت آن مطرح است. تاریخنگاری جنگ و رشد انفجاری تاریخهای شفاهی از این دوران، نشانهای از قدرتمندبودن تاریخ شفاهی در ایران است. اما حتی در حافظه تاریخی که مبتنی بر تاریخ مقدس است، مثل ساختن سریال مختار، دعواهایی وجود دارد. بنابراین ما معرکهای از تضادهای اجتماعی در شیوه روایت حتی تاریخ مقدس داریم که فکر میکنم این لایههای متعدد و رویهم انباشتهشده حافظه تاریخی، چالش چنین پیمایشی باشد که باید با آوردن نقشه این گسلها، پایه و اتکایی برای تحلیلهای ثانویه درباره چگونگی روایت مردم از حافظه تاریخی باشد.
ملاعباسی در پایان با تأکید بر اهمیت و اولویت سنجش حافظه جمعی بر سنجش سواد تاریخی متذکر شد: چالش بزرگ در مسیر این پیمایش آن است که بتواند سهم لایههای برشخورده این کیک را ادا و نقشه قابل اتکایی از حافظه تاریخی ملی ایران ارائه کند. به زعم بنده ارزش دادههایی که سنجش حافظه تاریخی میتواند ما را به آنها برساند بیشتر از دادههایی است که سواد سیاسی یا سواد تاریخی در این فقر دادهای میتوانند به ما برسانند.
گزارش از: بهاره رضایی