فضای مجازی و تاریخ؛ فرصتها و تهدیدها
نشست تخصصی «فضای مجازی و تاریخ؛ فرصتها و تهدیدها» سهشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۲ با همکاری انجمن ایرانی تاریخ و با حضور سعید میرمحمدصادق (پژوهشگر تاریخ) و حسین حسنی (عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) و دبیری ویدا همراز (عضو هیئتعلمی دانشگاه صداوسیما) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در بخش ابتدایی این نشست حسین حسنی با نگاهی گذرا به نسبت رسانه و تاریخ، درباره مطالعات انجامشده در این حوزه گفت: در ایران مطالعاتی که در این حوزهها انجام میشود، تاریخ رسانه یا تاریخ در رسانههاست. دپارتمانهای فعال در حوزه مطالعات رسانه در کشورهای دیگر، مطالعات خیلی غنی در این حوزه دارند اما در ایران این مطالعات نحیف هستند و پژوهشگران تاریخ و رسانه تمایل چندانی به انجام مطالعات در این حوزه ندارند.
او با مقایسه تاریخ در دو بستر رسانههای جمعی و فضای مجازی اظهار داشت: در انتقال تاریخ در بستر رسانههای جمعی، عملیاتی چون دروازهبانی و سردبیری روی آنها اعمال میشود و ما عموماً با واقعیتهایی مواجه میشویم که افراد حرفهای آن را تولید کردهاند اما تاریخ در فضای مجازی وضعیت دیگری دارد. ما امروز با محتوای کاربرساخته مواجه هستیم؛ به این معنا که تاریخدانان یا استادان تاریخی تولیدکننده آنها نیستند. در شرایط جدید با اطلاعاتی از تاریخ مواجه هستیم که مسیر فهم ما از انگیزههای اشتراکگذاری مطالب را تغییر میدهد.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با تقسیم اطلاعات نادرست تاریخی به Misinformation و disinformation، بیشتر پستهای تاریخی اینستاگرام را مربوط به دوران پهلوی و دوران باستان دانست و در پایان با اشاره به کمبودن میزان سواد تاریخی و سواد فضای مجازی، متذکر شد: کاربرانی که پستهای تاریخی مربوط به دوران پهلوی را منتشر میکنند، ممکن است سلطنتطلب یا مردم عادی باشند که با رویکرد آرمانی آن دوران را تطهیر میکنند. باید بپذیریم که سواد تاریخی و سواد فضای مجازی ما اندک است و نباید انتظار داشته باشیم مردم در صفحات مجازی به دنبال صحتسنجی اطلاعات باشند. پیش از هر چیز این وظیفه نهادهای تاریخی، انجمنها، مراکز اسناد و ... است که با وظیفهای که در زمینه ثبت و ضبط تاریخ دارند، باید خود را با این وضعیت تطبیق دهند. انتقال سواد تاریخی باید بهنحوی باشد که بخشی از مشکلات از قبل آن کاهش یابند.
در ادامه سعید میرمحمدصادق ضمن اشاره به اهمیت نحوه روایتگری در فضای مجازی، به برخی ضرورتهای انتشار محتوای تاریخی در فضای مجازی پرداخت و گفت: روایتگری در گستره فضای مجازی همچون تاریخنگاری مکتوب است و باید مواردی چون راوی، خاستگاه بومی و فکری و زبانی او، نحوه بیان روایت، زمان و هنگام نقل روایت، هدف از نقل روایت و... را بدانیم. با توجه به گستره تاریخ، با تنوع فرهنگی، زبانی و اندیشهای مواجه هستیم؛ از اینرو نحوه پرداخت به آن مهم است و باید دید چه جامعهای برای تولید محتوا در نظر گرفته شده است. تنوع فرهنگی در یک قلمروی سیاسی و اجتماعی باعث میشود حتی نشر روایتها از یک موضوع، متفاوت باشد. بنابراین تسلط بر دانش و علوم تاریخی برای تولید محتوا در فضای مجازی واجب اول است. واجب دوم، شناخت از مواد، وسایل و دانش فضای مجازی، رسانه و شیوههای انتشار است. یک کاربر باید شناخت دقیقی از انواع مستندسازی در رسانه، و دیگر قالبهای تولید محتوا داشته باشد و بداند برای چه مخاطبی و با چه بیانی محتوا تولید میکند. واجب سوم، شیوه پرداخت روایت در رسانه و نحوه تصویرسازی از مفاهیم است. آنچه که امروز از روایت تاریخی در فضای مجازی دیده میشود، عمدتاً خبرخوانی و متنخوانی است و از شیوههای نادرست در بیان روایتها استفاده میشود. مخاطب ما در این فضا برخلاف کتاب، مخاطب عام است و باید متناسب با این مخاطب از شیوه پرداخت صحیحی استفاده کنیم.
او با اشاره به برخی فرصتها و تهدیدهای فضای مجازی، افزود: فضای مجازی فرصتهای بیشماری چون امکان پخش کلی، شناخت استعدادهای مختلف، استفاده ارزان از ابزارها در قالب نرمافزارها و اپلیکیشنها، تنوع دسترسی به منابع تصویر و صدا، دسترسی آسان به منابع مکتوب در کمترین زمان ممکن، امکان دسترسی به دانشهای مکمل در بستر اینترنت، مخاطب گسترده در بستر جغرافیای سرزمینی و جهانی و ... دارد. در عین حال میتوان مواردی چون ناآشنایی با نرمافزارها و اپلیکیشنها، آشنانبودن با استعاره، فهم نشانهشناسی و نمادشناسی در تولید محتوا، عدم آشنایی با دانش و علوم تاریخی، تأثیرگذاریهای قومی، فرهنگی و زبانی در بیان روایت، بهرهبرداریهای سیاسی در بیان روایت و ... را ازجمله تهدیدات موجود در این فضا دانست. یکی از تهدیدات مهم در این فضا، نحوه مخاطبپنداری است. ما امروز مانند گذشته با مخاطب چشم و گوش بسته مواجه نیستیم. مخاطب امروز، مخاطبی هوشمند است. از اینرو تولید محتوا و روایت نادرست باعث میشود مخاطبان خود را از دست دهیم.
در ادامه ویدا همراز با ارائه گزارش مختصری از دو پژوهش انجامشده در حوزه مباحث تاریخی در اینستاگرام و توئیتر فارسی، به مهمترین سوالات مطرحشده در این پژوهش اشاره و خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه در دنیا بعضی از شبکههای اجتماعی در حوزههای مختلفی از علم بستر مناسبی برای تبادل اطلاعات هستند، در این پژوهش به دنبال این بودیم که بدانیم در ایران هم چنین است یا خیر. متأسفانه در کشور ما چنین نگاهی به شبکههای اجتماعی وجود ندارد و حتی کاربران متخصص مانند استادان و پژوهشگران توجه کمی به استفاده از این ظرفیت در انتشار مطالب علمی دارند. تأثیر محتواهای علمی منتشرشده در آگاهی علمی جامعه، قابلیت اعتماد به آنها در بازنمایی گذشته و امکانسنجی آنها بهعنوان منبع پژوهشی در آینده از دیگر اهدافی بود که در این پژوهش دنبال شد.
او در ادامه حضور کاربران علاقهمند به انتشار محتوای تاریخی را هم فرصت و هم تهدید دانست و اضافه کرد: حضور این دسته از کاربران میتواند هم فرصت مهمی برای حوزهای مهم از پژوهشها در علومانسانی باشد و هم میتواند به دلیل آسیبهای ذاتی فضای مجازی، تهدیدی در دریافتهای تاریخی ما ایجاد کند. مهمترین عامل آسیبزا میتواند عدم ذکر منبع برای مطالب باشد. از سوی دیگر در انتشار محتواهای تاریخی سوگیری دیده میشود و ما در این زمینه ابزار پالایش محتوای پستهای تاریخی نداریم. این پژوهشها نشان میدهد شیوه نگارش و انتشار مطالب تاریخی هرگز نتوانسته عامل مطالعه و کنجکاوی بیشتر کاربران برای دانستن بیشتر تاریخ باشد. لذا باید شیوه جدیدی در انتشار مطالب تاریخی در فضای مجازی اتخاذ کنیم. در این خصوص لازم است با دادن آموزشهای لازم در زمینه تولید مطالب تاریخی، از علاقهمندان بخواهیم که با این آموزشهای اولیه کار خود را دنبال کنند. ما همچنین نیاز داریم همزمان با آموزشهای رسمی و سنتی تاریخ، آموزش تاریخ در فضای مجازی داشته باشیم؛ چون آنچه که برای ما یک پست تلقی میشود، برای آیندگان بخشی از تاریخ خواهد بود.
گزارش از: بهاره رضایی