بحث داغ مخاطبان با کارگردان مستند «قطار مسیر ۶۰»

این فیلم وارد دهه ۶۰ نمی‌شود؛ آن را دور می‌زند

این فیلم  وارد دهه ۶۰ نمی‌شود؛ آن را دور می‌زند

اولین نشست از سلسله نشست‌های تاریخ اجتماعی ایران به روایت سینمای مستند، چهارشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ با حضور دکتر ساسان فاطمی، موسیقی‌دان و استاد دانشگاه تهران در تالار آمفی تئاتر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.

در این برنامه که با استقبال گسترده مخاطبان همراه بود، ابتدا مستند «قطار مسیر۶۰» اثر کتایون جهانگیری که به بررسی تغییر و تحولات موسیقی در دهه ۶۰ می‌پردازد، نمایش داده شد و سپس دکتر فاطمی درباره تحولات فرهنگی دهه شصت با تمرکز بر موضوع فیلم سخنرانی کرد.

ساسان فاطمی در توضیح فیلم مستند قطار مسیر ۶۰، به نقد آن پرداخت و تصریح کرد: قطار خانم جهانگیری که وارد دهه ۶۰ می‌شود، یک نوع مسیر حاشیه‌ای را طی می‌کند تا به دهه ۷۰ برسد. در این فیلم، جریان بسیار موثر و قوی در موسیقی دهه ۶۰ که بیشترین نمایندگی را در موسیقی ایران و بیشترین سهم را تا به امروز در رشد و گسترش موسیقی داشته، خیلی کم دیده شده است و به‌همین دلیل می‌توان گفت قطار به جاهایی می‌رود که تأثیر و نفوذ خاصی ندارد به‌خصوص سرودهای انقلابی صدا و سیما که این فیلم در تلاش است تا آن را بیان کند.

فاطمی این جریان مهم و موثر را جریان «حفظ و اشاعه» دانست که در فیلم قطار مسیر ۶۰ صرفاً اشاره‌هایی به آن‌ شده که برای جریانی با این تأثیر بزرگ، این اشاره‌های کوتاه و جزئی در فیلم کافی نیستند. او ادامه داد: فیلم یک جهت‌گیری خاصی دارد و در آن کنایه‌هایی به این افراد زده شده است.

این هنرمند عرصه موسیقی اظهار داشت: ما نباید از دیدن واقعیت، چه تلخ و چه شیرین، پرهیز کنیم. واقعیت این است که در دهه ۶۰، بزرگ‌ترین تأثیر در موسیقی ایران را اصحاب حفظ و اشاعه داشته‌اند نه افرادی که برای صدا و سیما سرود می‌ساختند؛ سرودهای صدا و سیما بسیار کم اشاعه پیدا کردند اما مرکز حفظ و اشاعه تا همین امروز، در عرصه موسیقی قدرتمند و بسیار تأثیرگذار بوده است. بنابراین انکار کردن این گروه و به حاشیه راندن آن یعنی اینکه قطار دهه ۶۰ خانم جهانگیری، وارد دهه ۶۰ نمی‌شود، بلکه دهه ۶۰ را دور می‌زند و تنها حاشیه را طی می‌کند.


فاطمی در ادامه به دلیل اهمیت مرکز حفظ و اشاعه و هم‌چنین علت تلاش بر نادیده انگاشتن آن پرداخت و گفت: برخی از افرادی که در حوزه موسیقی هستند، به‌نحوی انتقام زیاده‌روی‌هایی را می‌گیرند که اصحاب حفظ و اشاعه بعد از انقلاب بر موسیقی‌دانان اعمال کردند. در ابتدای انقلاب، فعالیت‌های موسیقی‌دانان زمان شاه ممنوع و به دلیل مبتذل بودن و یا انگ‌های دیگری که به آن‌ها خورد، از فعالیت منع شدند و مورد اجحاف زیادی قرار گرفتند. او ادامه داد: از آن‌جایی که ماهیت انقلاب ایجاد یک جریان جدی است، لذا در عرصه موسیقی نیز افرادی که موسیقی جدی کار می‌کردند تب و تاب عجیبی برای جایگزین کردن جریان موسیقی جدی با موسیقی نازل پیدا کردند. همین مسأله باعث ایجاد زیاده‌روی و اجحاف در حق موسیقی‌دانان گذشته شد. فاطمی این جریان جدی را ناشی از یک «تفکر عمومی» دانست، یعنی تفکر عموم مردم، جوانان روشنفکر و جوانانی که می‌خواستند کار انقلابی انجام دهند.

این عضو هیئت علمی دانشگاه درباره زمان آغاز گفتمان موسیقی جدی و ارتباط آن با انقلاب خاطرنشان کرد: گفتمان موسیقی جدی در حوزه موسیقی سنتی، ربطی به انقلاب نداشت و حدود ۱۰ سال پیش از انقلاب شروع شده بود؛ مرکز حفظ و اشاعه گروه موسیقی دانشگاه تهران در همین زمان یعنی ۱۰ سال پیش از انقلاب تأسیس شده و هنرمندان خود را تربیت کرده بود. بنابراین گفتمان مقابله با موسیقی سبک، عامه‌پسند و به تعبیر همان زمان، مبتذل، از همان ۱۰ سال پیش در مرکز حفظ و اشاعه شکل گرفته و رو در روی این جریان ایستاده بود. ولی بعد از انقلاب به دلیل اینکه این تفکر با تفکر انقلابی همسو شد، توانست رشد کند و دوام بیاورد ولی بقیه گروه‌ها نتوانستند دوام بیاورند.

ساسان فاطمی هم‌چنین در مقام دفاع از نقدهایی که به نوع فعالیت این گروه می‌شود، درآمد و عنوان کرد: انتقاد به این گروه که فقط آن‌ها حق تولید موسیقی داشتند، انتقاد به‌جایی است. اینکه فقط از یک موسیقی حمایت و دیگران سرکوب شوند، بسیار ناپسند است نه‌تنها به خاطر کسانی که سرکوب می‌شوند و حقشان ضایع می‌گردد، بلکه حتی به خاطر موسیقی‌ای که از آن حمایت می‌شود. او افزود: یکی از بزرگ‌ترین ضربه‌هایی که به موسیقی سنتی خورد، همین حمایت از این موسیقی و خالی کردن میدان از رقبا بود. از عواقب این مشکل آن بود که بسیاری از کسانی که مخاطب این نوع موسیقی نبودند، مجبور شدند تنها به آن گوش دهند درحالی که این کاری بسیار غلط و اشتباه بود و باعث به‌وجود آمدن یک جامعه نامتعادل از مخاطبان موسیقی شد که نتیجه‌ای که بعدها از آن حاصل شد این بود که وقتی درها به روی موسیقی پاپ باز شد، بسیاری از مخاطبان پس کشیدند و سراغ موسیقی پاپ رفتند، هم‌چنین برخی از موسیقی‌دانان حوزه موسیقی سنتی که ثبات چندانی نداشتند، به حوزه پاپ نزدیک‌تر شدند تا بتوانند مخاطبان خود را پیدا کنند و این همان آسیبی است که به موسیقی سنتی و موسیقی کلاسیک زده شد.

این موسیقی‌دان در پایان و در نتیجه‌گیری کلام خود بیان کرد: قطار مسیر دهه ۶۰ باید به قلب هنرمندانی از قبیل شجریان، مشکاتیان، ناظری، علیزاده و ... می‌رفت، موسیقی آن‌ها را بررسی می‌کرد و درنهایت می‌گفت که آیا فایده‌های گسترده این نوع موسیقی برای موسیقی سنتی ایران قابل اثبات است؟ اگر جواب مثبت بود، پاسخ می‌داد که به چه قیمتی؟ و نهایتاً اینکه ضررهایی که در حمایت از این نوع موسیقی در ۱۰ سال اول انقلاب به عرصه موسیقی وارد شد، چه بوده است؟ ولی متأسفانه این قطار دوست ندارد به این مسائل بپردازد و هروقت هم به آن‌ها اشاره کرده، نیش و کنایه‌ای به آن‌ها می‌زند و جریان‌هایی را عمده کرده که کاملاً حاشیه‌ای هستند.

در ادامه این برنامه کتایون جهانگیری سازنده مستند قطار مسیر ۶۰ به ایراد سخن پرداخت و اشاره کرد: نگاه تحلیلی دکتر فاطمی و اینکه موسیقی باید خط درستی داشته باشد و نیز اینکه این خط درست را چه افرادی می‌توانند به جامعه دهند و اثر درست داشته باشند، را قبول دارم ولی این مسأله نمی‌تواند مانع نشان دادن اتفاق‌های افتاده باشد. او ادامه داد: ما وظیفه داریم که تاریخ را به‌نحو درست به تصویر بکشیم، چراکه تاریخ متعلق به آیندگان است و جوان‌های دهه‌های ۸۰ و ۹۰ و حتی دهه‌های بعد باید واقعیت‌ها را بدانند و در این مسیر باید آن را به‌‍‌شکل عریان مقابل خود بگذاریم. اگر در مسیر نشان دادن واقعیت‌ها به نسل امروز، روشن و صادق نباشیم و یا بخواهیم آن‌ها را براساس افکار و عقاید شخصی خود، واقعیت را نشان دهیم، بزرگ‌ترین خیانت را به آن‌ها کرده‌ایم.

جهانگیری در پایان افزود: من یک مستندساز هستم و می‌توانم به مسائل از دریچه‌های متفاوتی نگاه کنم؛ یعنی راه ورود من به مسائل می‌تواند متفاوت باشد. بنابراین نمی‌توان فقط با تعریف و تمجید کردن از یک گروه خاص، بخش از حقایق دیگر را نادیده گرفت.


گزارش از: فریبا رضایی

گزارش تصویری


از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید