دکتر مهدی سلیمانیه:

گام اول تغییر جایگاه زنان طلبه، استخراج و تصفیه منابع فرهنگی مربوط به خودشان است

گام اول تغییر جایگاه زنان طلبه، استخراج و تصفیه منابع فرهنگی مربوط به خودشان است

در ابتدای این نشست، دکتر فاطمه علمدار با اشاره به جایگاه روحانیت در دین و نقش آن‌ها و از همه مهم‌تر، دیدگاه‌هایی که در مورد این قشر وجود دارد صحبت کرد و گفت: دیدگاه اول روحانیون را آیینه تمام‌نمای قدسی و زبان آن می‌داند که رستگاری ما در عمل به گفته‌های آن‌هاست و دیدگاه دوم معتقد است که برداشتی که روحانیون از آیات و روایات دارند، یک برداشت فرهنگی است یعنی متأثر از شرایط فرهنگی، اجتماعی، روانی و ... خود این افراد است. علمدار تصریح کرد: ما می‌خواهیم بدانیم که خود روحانیون کدام دیدگاه را قبول دارند و آیا معتقد به آن هاله قدسی بر خود هستند یا خیر.


در ادامه این برنامه هانیه حیدرپور با توضیح در مورد موضوع پایان‌نامه خود، به نزاع‌ها و تقابل‌های اجتناب‌ناپذیر زنان طلبه اشاره کرد و اذعان داشت: زنان طلبه با دو دسته ترجیحات ارزشی مواجهه هستند، دسته اول حاصل روابط و اقتضائات عرفی زندگی زناشویی و دست دوم، توصیه‌های مؤکد در تربیت طلبگی آن‌ها به حفظ روابط زناشویی است. این امر منجر به ایجاد نزاع‌ها و تقابل‌ها در میان این قشر شده که این مسأله به نوبه خود یک‌نوع «بازاندیشی» را رقم زده، یک بازاندیشی ناتمام که صرفاً محدود به تردید در آن‌ها شده نه تغییر.


الهه نوری، مهمان دیگر این برنامه نیز در توضیح و تشریح پایان‌نامه خود به سنخ‌شناسی زنان طلبه و انگیزه‌های آن‌ها از تحصیلات حوزوی پرداخت و در این رابطه دو گروه «تعالی‌گرایان» با هدف کسب رضایت الهی و قدم برداشتن در راه خواست خدا و «رشدگرایان» با اهداف کسب سرمایه‌های اجتماعی، اقتصادی فرهنگی، نمادین و ... توأم با نوعی جاه‌طلبی( با بار مثبت) را معرفی کرد.

در قسمت دوم این نشست، دکتر مهدی سلیمانیه پژوهشگر حوزه جامعه‌شناسی تشیع ایده اصلی خود را مشاهده تغییری دانست که از طریق مصادیق قابل توجه، در حوزه زنان اتفاق می‌افتد و مهم‌ترین مصداق آن را، تغییر نقش زنان از موقعیت حاشیه‌ای به موقعیت مرکزی اعلام کرد. او در رابطه با اینکه چرا این اتفاق افتاده، به چند مورد اشاره کرد ازجمله اینکه در مقیاس کلی میل محسوسی به رویت‌پذیری در دنیا دیده می‌شود که دیندار و غیر دیندار ندارد، دوم تغییر موقعیت اجتمعای زنان در جهان است مثل افزایش سطح تحصیلات آن‌ها، افزایش مهارت‌های زبانی، تغییر الگوهای اشتغال آن‌ها و ...، سوم تغییرات جدی پساانقلابی در دوره ۴۰ ساله در حوزه علمیه است که پژوهش‌های جامعه‌شناسی تشیع نشان می‌دهد حوزه بوروکراتیزه شده است.

سلیمانیه در مورد موضوع بحث خود به‌طور خاص تصریح کرد: موقعیت زنان طلبه در ساحت حوزوی تاکنون، ناپیدا و درجه دوم بوده است، یعنی زنان، عنصر درجه دوم نظام حوزوی هستند و در یک ساختار مردسالارانه زیست می‌کنند. عدم مشارکت چشمگیر زنان در سطوح عالی مدیریتی حوزه و هم‌چنین حافظه و تاریخ حوزوی که زنان در نوشتن آن نقشی نداشته‌اند، ازجمله این موارد هستند.


این پژوهشگر حوزه تشیع اذعان کرد: در حال حاضر یک اراده به تغییر در میان زنان ظهور کرده و زنان به سخن درآمده‌اند ولی نه در فضای رسمی بلکه در فضای غیررسمی. مثل وبلاگ‌هایی که زنان طلبه قبلاً شروع به نوشتن آن کرده بودند و یا کانال‌های تلگرامی که به‌شدت ایده‌پرداز و پرطرفدار هستند. او ادامه داد، این مکان‌ها فضایی و امکانی برای شنیده شدن صدای زنان طلبه ایجاد می‌کند و باعث شده که آن‌ها تاریخی برای خود بنویسند؛ تاریخی از پایین و با جنسی متفاوت از  تاریخ به روایت مردان.

دکتر سلیمانیه در مورد این تغییرات و ویژگی‌های آن اظهار داشت: ما تغییرات خاصی را گرچه کوچک و یا زمانبر، در ساحت حوزوی زنان می‌بینیم ولی ویژگی آن این است که اولاً «جریان» نیست، یعنی به یک جریان همبسته و متشکل تبدیل نشده بلکه مجموعه‌ای از کنش‌های فردی است که با هم قرابت و نقاط اشتراک پیدا می‌کند. او ادامه داد: این روند، فاقد مانیفست است و حداقل‌های خواست جمعی شکل نگرفته است. او استخراج و تصفیه منابع فرهنگی را از همه مهم‌تر دانست و گفت این کار، قدم اول برای تغییر جایگاه است که رسالت آن را برعهده پژوهشگران و نیز زنان طلبه گذاشت.

در ادامه این برنامه دکتر جبار رحمانی، در مورد رابطه زنان با امر قدسی و چگونگی مواجه آنان با امر قدسی به ایراد سخن پرداخت و در این رابطه بیان کرد: امر قدسی یک میدان تولید دارد و یک میدان دریافت. در میدان تولید، ایده‌های نو و جدید در مورد امر قدسی تولید می‌شوند و در میدان دریافت افراد آن را می‌پذیرند و اجرا می‌کنند. بنابراین زنان در میدان دریافت قرار دارند و آنچه را که مردان در میدان تولید ایجاد کرده‌اند، دریافت می‌کنند و دعوا در مورد همین مسأله است.


رحمانی با تشریح موضوع خود ادامه داد: برای اینکه زنان بتوانند در مواجهه با امر قدسی به مراتب بالاتر ازجمله عارف و عالم دینی( مثل رابعه و بانوامین) برسند، نیازمند این هستند که از امر دنیوی کنده شوند ولی این موضوع با موقعیت عینی زن‌ها در جامعه تناقض دارد چراکه مسأله اصلی عمده زنان، فرزندآوری است، یعنی موقعیت بیولوژیکی آن‌ها باعث می‌شود که جامعه را بازتولید کنند. او افزود: اصولاً زن‌ها نمی‌توانند بدون غرض با امر قدسی ارتباط برقرار کنند و در این راستا پژوهش‌های جامعه‌شناختی نشان می‌دهد که در زن‌ها اخلاق «دگرخواهانه» بسیار بالاست چراکه همیشه باید مسئول و مراقب افراد دیگر ازجمله فرزندان خود باشند.

این عضو هیئت‌علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، هسته و دغدغه اصلی زنان را «مادرانگی» دانست و گفت: زن‌ها به‌دلیل مادرانگی همیشه مسأله دنیوی دارند، به‌همین دلیل عمده مواجهه زن‌ها با امر قدسی، منطق جادویی دارد تا منطق خودبنیاد تا بتواند به یک مجتهد یا عارف بزرگ تبدیل شود. او در توضیح این سخن خود عنوان کرد: این سخن به‌معنای عدم توانایی زنان در این مسأله نیست، بلکه منظور این است که زنان به دلیل نقش مادرانگی، حوصله یا بیکاری و فراغت لازم را ندارند که به‌طور خودبنیاد به امر قدسی بپردازند و بتوانند ایده‌های نوینی در آن خلق کنند.


گزارش از: فریبا رضایی


از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید