شوهرکشی عمدتاً در شرایط اجتماعی مدرن رخ میدهد
نشست تخصصی «فرهنگ و مسائل اجتماعی؛ تحلیل جامعهشناختی پدیدههای زنکشی و شوهرکشی» با حضور دکتر حسن محدثی و دکتر مرضیه ابراهیمی یکشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۸ در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در ابتدای این نشست، دکتر حسن محدثی عضو هیأتعلمی گروه جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی به انواع مختلف قتلهای خانوادگی اشاره و در مورد تفاوت ماهوی آنها بیان کرد: زنکشی، شوهرکشی، فرزندکشی، والدینکشی از انواع قتلهای خانوادگی هستند که متأسفانه اغلب کارشناسان، در تحلیل آنها، آنها را تحت یک مقوله بررسی میکنند ولی باید گفت هرکدام از آنها ماهیت متفاوتی دارند و نمیتوان تحلیل و تبیین یکسانی از همه آنها ارائه داد. او همچنین به علل مطروحه توسط هریک از کارشناسان پرداخت و اذعان کرد: کارشناسان ایرانی در حوزه علومانسانی علل بسیار متفاوتی را برای مقوله قتل همسر اعم از زن یا شوهر، مطرح کردهاند که علل اقلیمی (ازجمله آلودگی هوا و تأثیر آن بر سلامتی و کارکرد مغز)، علل روانشناختی (اختلالات شخصیت، اختلالات هذیانی، عدم احساس خوشبختی و ...)، علل فرهنگی (جهل و بیسوادی، آداب و رسوم کهنه، دخالتهای خانوادگی و ...)، علل اجتماعی (خیانت، اعتیاد و ...) و علل اقتصادی ازجمله فقر ازجمله آنها هستند. وی افزود: واقعیت این است که این علتها همه در عرض هم هستند، یعنی ما زنجیرهای از علل را نمیبینیم که بخشی از آنها علل قریب و بخشی دیگر جزء عوامل بعید باشند. همچنین باید یادآور شد که در این کارشناسیها، بحث و یا یک ذهنیت نظری وجود ندارد و اکثراً بدون ارجاع تجربی هستند.
محدثی در تکمیل این بخش از سخنان خود گفت: یک مشکل اساسی در جامعهشناسی خانواده داریم و آن این است که، جامعهشناسان صرفاً به طرح برخی از مفاهیم توجه میکنند و به جای نظریهپردازی، کلیگویی میکنند. گفتهها، بدون نوآوری و عمدتاً تکرار مکررات هستند و به بسیاری از مسائل مبتلابه خانوادهها، اصلاً پرداخته نمیشود. مشکل دیگر این است که از این کلیگوییها، اساساً نمیتوان نظریهای استخراج کرد.
این عضو هیأتعلمی دانشگاه در ادامه روش مورد استفاده در تحقیقات خود را، روش ترکیبی و آمیخته از روش اسنادی و تحلیل روایت دانست که گزارشهای روزنامهنگارانه، مصاحبه روایی، پروندههای قضایی و دادنامهها ابزار استفاده از این روش بودهاند. او سپس به تشریح مدل نظری شوهرکشی و زنکشی خود پرداخت و با مشخصکردن علل دور و نزدیک این پدیده، تصریح کرد: شوهرکشی عمدتاً در شرایط اجتماعی مدرن و بهویژه در شهرهای پیشرفته و بزرگتر و با جمعیت بالا رخ میدهد. بنابراین زمینه اجتماعی جدید ازجمله دلایل علی نزدیک پدیده شوهرکشی محسوب میشود که «فردگرایی» و در اولویت قرارگرفتن نیازهای زنان، «ارتباط گسترده زنان و دسترسی به انواع رسانهها» و «تضعیف نظارت خویشاوندی» مهمترین شاخصههای این دسته از عوامل بهشمار میآیند.
محدثی همچنین به علت بعید این پدیده نیز اشاره و اظهار داشت: «سردی عاطفی» علت دور این پدیده است. به این ترتیب که عشق اولیه زوجین پس از گذشت چند سال به مرور کمرنگ میشود که اگر جایگزینی برای پر کردن آن نباشد و شکل رابطه تغییر نکند، نوعی خلأ عاطفی ایجاد میشود که جایگزین عشق اولیه میشود. این خلأ عاطفی، میتواند احتمال گره خوردن رابطه عاطفی زن با مرد دیگری را افزایش دهد و زنان را وارد یک رابطه عاشقانه با مردان دیگری کند. در این حالت بعد از مدتی زنان دو نوع از تضاد را که اعم از «تضاد روانی» و «تضاد اجتماعی»ست تجربه خواهند کرد که در مورد اول، بین شوهر و بین مردی که عاشق او شده، این تضاد ایجاد و در مورد دوم، ترس از متوجه شدن خانواده، فامیل و همسایه از این رابطه، زن را دچار تضاد اجتماعی میکند. در چنین حالتی زن مجبور به انتخاب بین یکی از دو مورد میشود که در اکثر موارد منجربه انتخاب جدایی از همسر خود میشود. اما از آنجاییکه طلاق در خانوادههای ایرانی با موانعی مثل مخالفت خانوداهها، مشکل امرار معاش بعد از جدایی و ... روبهروست، لذا با کمک شخص ثالث که غالباً فرد مرودعلاقه زن است، اقدام به حذف فیزیکی شوهر میکند.
این جامعهشناس راهکار اجتماعی حل این مشکل را در گرفتن حق طلاق توسط زنان دانست و عنوان کرد: به زن باید حق طلاق داده شود و تمام موانع طلاق زن برداشته شود. طلاق برای زوجهایی که نمیتوانند ادامه دهند، یک راهکار عاقلانه است. مشکل ما این است که متأسفانه عرف و سنت ما بسیار سختگیرتر از دین و فقه ما عمل میکند. با وجود اینکه قرآن نیز طلاق را بهعنوان یکی از راهکارها دانسته ولی جامعه ازجمله خانوادهها آن را بد میدانند و خیلی از زوجین مجبور به ادامه زندگی در شرایط بدتری میشوند.
محدثی همچنین به موضوع دیگر این نشست، یعنی پدیده زنکشی نیز پرداخت و در توضیح آن اذعان کرد: زنکشی برخلاف پدیده شوهرکشی پدیده کهنیست و سابقه آن به زمانهای دور برمیگردد. او «نگرش مالکانه مرد به همسر خود» و «رنجش شدید التیامنیافته» را جزء مدل علی پدیده زنکشی دانست و افزود: در چنین شرایطی مرد به دنبال یافتن راه جایگزین است که اگر گزینهای نباشد و دسترسی فیزیکی به زن نیز بیمانع باشد، زنکشی رخ خواهد داد. این محقق اجتماعی درمورد راهکار جامعهشناختی کوتاهمدت حل این مشکل، اظهار داشت: باید مانعی برای دسترسی فیزیکی بیمانع وجود داشته باشد. یعنی راه ارتباط با بیرون، از طریق تعبیه محیط خاص و یا امکان ایجاد هشدارهای خاص، برای زن وجود داشته باشد.
محدثی در تکمیل سخنان خود گفت: طلاق در ایران وجهه بسیار بدی دارد و این به «فرهنگ» ما برمیگردد. طلاق همانطور که قرآن به آن اشاره کرده، میتواند یک راه عاقلانه باشد. همچنین نوع نگاه به خیانت زن که درمیان برخی عشایر و یا برخی اقوام عرب خوزستان، منجربه قتل زن و حتی کمک خانواده زن به همسرش در کشتن او میشود، دلایل فرهنگی دارد که باید روی آن کار کرد.
به نقل از ایبنا در بخش دوم این برنامه، دکتر مرضیه ابراهیمی عضو هیأتعلمی دانشگاه شهیدبهشتی به اهمیت نهاد خانواده اشاره کرد و گفت: تمام تحقیقات نشان داده در میان همه افراد و کنش های آنان، خانواده نقش پررنگی دارد. در مورد همسرکشی هم می توان گفت درون فضای خانواده صورت می گیرد و جرمی است که خانواده ها را هم تحت تاثیر قرار داده و شبکه ارتباطی میان خانواده را از میان می برد و فرزند عامل بازدارنده این اتفاق نیست.
این جامعه شناس ادامه داد: همسرکشی جز خشونت های شدید است که خشونت های روانی، جسمی، جنسی، اقتصادی و کلامی عامل شکل گیری آن است. همین امر ضرورت بررسی فرایندی مسایل اجتماعی به جای بررسی مقطعی یعنی توجه به مجرم، قربانی و وقوع جرم را دوچندان کرده است.
به باور ابراهیمی، افزایش فردگرایی، عدم توجه و حساس نبودن نهادهای مختلف به سایر خشونت ها و عدم گزارش آن ها توسط قربانی به دلایل مختلف فقدان مدرک، حفظ آبرو، وجود رابطه خانوادگی با مجرم از علل و عوامل گسترش همسرکشی است که خیانت، ازدواج اجباری انباشت هیجانات و احساسات منفی در خانواده و کاهش تعاملات خانوادگی دامن زننده آن است.
این جامعه شناس تصریح کرد: خصوصی انگاری افراطی فضای خانواده هم عامل قتل می شود چرا که گزارش نشدن ضرب و شتم باعث ایجاد موانع در پیشگیری می شود.
وی ادامه داد: مناسبات قدرت، بازتولید خشونت های خانگی و افزایش خشونت های عاطفی، کلامی و ناآگاهی افراد از اهمیت آن در کنار حل مسایل به صورت فردی و احساس تنهایی، ترس افراطی از طلاق و عدم توجه به فرایند شکل گیری خشونت از سوی فرد، جامعه و خانواده هم زمینه های همسرکشی را فراهم می کند.
ابراهیمی گفت: در مردان تعصبات ناموسی، سو ظن و هیجانات آنی عامل زن کشی می شود که عموما نوع قتل هیجانی و واکنشی است که به وسیله چاقو، پرتاب اشیا و قدرت بدنی شکل می گیرد.
وی درباره واکنش مردان پس ارتکاب زن کشی عنوان کرد: واکنش آتی مردان، استفاده از تکنیک های خنثی سازی، انکار بزه دیده، انکار مسوولیت وفاداری به تعهدات بالاتر و محکوم کردن محکوم کنندگان خواهد بود.
این جامعه شناس در مورد ارتکاب قتل شوهر در میان زنان یادآور شد: موضوع اختلاف، بیکاری مرد، محدودیت های زیاد و مسایل فرزندان عامل شوهرکشی می شود که نوع قتل برنامه ریزی شده و بوسیله چاقو، سم یا اسید صورت می گیرد.
وی واکنش آتی زنان پس از ارتکاب شوهرکشی را پشیمانی عنوان کرد.
گزارش از: فریبا رضایی